خرید
خرید. [ خ َ ] (مص مرخم، اِمص) مقابل فروش. شری. شراء. ابتیاع. عمل خریدن. بیع. (یادداشت بخط مؤلف) لغتنامهی دهخدا.
خرید. [ خ َ ] (ع ص ) زن دوشیزه. || مرد نارسیده. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || زن نیک شرمگین خاموش باش سست آواز که همیشه پنهان ماند. (منتهی الارب ) (تاج العروس ) (از اقرب الموارد). ج، خُرُد، خُرَّد.
- صوت خرید؛ آواز نرم باحیا. (منتهی الارب ).

خرید به بررسی کالا و خدمات جهت دریافت آن و به قصد انجام فعالیت بازرگانی گفته میشود. خرید کردن یک فعالیت انتخابی و سپس دریافتی است. زمینه این نوع فعالیتها میتواند گاه برای پر کردن اوقات فراغت یا مسائل اقتصادی باشد.
خرید در جوامع باستانی[ویرایش]
در روم باستان مرکز خرید بزرگی با نام مرکز خرید تراجان با واحدهای خردهفروشی بسیار وجود داشت. قدیمیترین لیست خرید[پیوند مرده] بر روی دیوار هادریان کشف شده که متعلق به ۷۵-۱۲۵ پس از میلاد میباشد و به دست یک سرباز نوشته شدهاست.[۱]
اعتیاد به خرید[ویرایش]
اختلال اعتیاد به خرید ( به انگلیسی: Shopaholic ) به حالتی می گویند که در آن فرد علاقه ی وافری به خرید کردن و جمع آوری کالاهایی دارد که اصلا به آن ها نیازی ندارد.[۲]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Shopping». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۳ اکتبر ۲۰۱۱.
- ↑ «اعتیاد به خرید». الی مگ. ۲۵ مرداد ۱۳۹۸.[پیوند مرده]