حزب کمونیست چین
حزب کمونیست چین 中国共产党 Zhōngguó Gòngchǎndǎng | |
---|---|
کوتهنوشت | CPC (همچنین CCP) |
دبیرکل | شی جین پینگ |
کمیته دائمی | |
بنیانگذار | گریگوزی وویتینسکی[۱][۲] چن دوشیو لی داژائو دیگران
|
بنیانگذاری | ۲۳ ژوئیه ۱۹۲۱ منطقه اولین کنگره ملی حزب کمونیست چین، ۱۰۶ روئه وانتز، شانگهای تحت انحصار فرانسه |
ستاد | ژونگنانهای، ناحیه شیچنگ، پکن |
روزنامه | روزنامه خلق |
شاخه جوانان | Communist Youth League of China[۳][۴] Young Pioneers of China[۵] |
اندیشکده | دفتر تحقیقات سیاستگذاری مرکزی |
بازوی مسلح | ارتش آزادیبخش خلق[۶] پلیس مسلح خلق شبه نظامیان چینی |
بازوی کارگری | فدراسیون اتحادیههای کارگری سراسر چین |
اعضای ثبتنام کرده (۲۰۲۲) | ۹۸,۰۴۱,۰۰۰[۷] |
مرام سیاسی | کمونیسم[۸][۹] مارکسیسم–لنینیسم[۱۰] سوسیالیسم چینی[۱۱] ناسیونالیسم چینی[۱۲][۱۳] مائوئیسم |
طیف سیاسی | چپ تندرو (مورد مناقشه)[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] |
وابستگی ملی | جبهه متحد (با احزاب دیگر چین)[۱۸][۱۹] |
وابستگی بینالمللی | نشست بینالمللی احزاب کمونیست و کارگری[۲۰] |
شعار | به خلق خدمت کن |
سرود | «انترناسیونال»[۲۱] |
National People's Congress (13th) | ۲٬۱۰۳ از ۲٬۹۸۰ (۷۱٪) |
NPC Standing Committee | ۱۲۱ از ۱۷۵ (۶۹٪) |
وبگاه | |
Communist Party of China | |||||||||||||||||||||||
نام چینی | |||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
نویسههای چینی سادهشده | 中国共产党 | ||||||||||||||||||||||
نویسههای چینی سنتی | 中國共產黨 | ||||||||||||||||||||||
پینیین | Zhōngguó Gòngchǎndǎng | ||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||
الگو:Infobox Chinese/Tibetanالگو:Infobox Chinese/Zhuangالگو:Infobox Chinese/Mongolianالگو:Infobox Chinese/Uyghurالگو:Infobox Chinese/Manchu |
بخشی از مجموعه مباحث درباره |
مائوئیسم |
---|
این مقاله بخشی از این مجموعه است: سیاست و دولت چین |
حزب کمونیست چین (CPC؛[۲۲] چینی ساده: 中国共产党؛ چینی سنتی: 中國共產黨؛ پینیین: Zhōngguó Gòngchǎndǎng) معروف به حزب کمونیست چینی (CCP)،[۲۳] بنیانگذار و تنها حزب حاکم سیاسی جمهوری خلق چین (PRC) است. حزب کمونیست چین هشت حزب کوچک فرعی مجاز دیگر را به عنوان جبهه متحد رهبری میکند. حزب کمونیست چین در سال ۱۹۲۱ با کمک دفتر شرق دور حزب کمونیست روسیه (بلشویکها) و دبیرخانه شرق آسیا انترناسیونال کمونیست تأسیس شد. این حزب به سرعت رشد کرد و در سال ۱۹۴۹ پس از جنگ داخلی چین، دولت ملیگرای کومینتانگ (KMT یا حزب ناسیونالیست چین) را از سرزمین اصلی چین به تایوان سوق داد و جمهوری خلق چین را در ۱ اکتبر ۱۹۴۹ تشکیل داد. این حزب نیروهای مسلح کشور، ارتش آزادیبخش خلق (PLA) را کنترل میکند.
ح.ک.چ رسماً بر اساس سانترالیسم دموکراتیک سازماندهی میشود، اصلی که توسط ولادیمیر لنین، تئوریسین مارکسیست روسی، تئوریزه شده است و شامل بحثی دموکراتیک و آزاد در مورد سیاست شرط وحدت در حمایت از سیاستهای توافق شده است. از نظر تئوریک، بالاترین ارگان ح.ک.چ کنگره ملی است که هر پنج سال تشکیل میشود. هنگامی که کنگره ملی در جلسه نیست، کمیته مرکزی بالاترین ارگان است، اما از آنجا که ارگان فقط یک بار در سال جلسه میگذارد، بیشتر وظایف و مسئولیتها به عهده دفتر سیاسی و کمیته دائمی آن است، اعضای هیئت مدیره بعنوان رهبر عالی حزب و دولت شناخته میشوند. رهبر حزب اخیراً دفاتر دبیرکل (مسئول وظایف احزاب غیرنظامی)، رئیس کمیسیون نظامی مرکزی (CMC) (مسئول امور نظامی) و رئیسجمهور دولت (یک موقعیت تشریفاتی) را در اختیار دارد. از طریق این پست، رهبر حزب رهبر عالی مقام کشور است. رهبر فعلی دبیرکل شی جین پینگ است که در هجدهمین کمیته مرکزی در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲ انتخاب شد.
بهطور رسمی، ح.ک.چ به کمونیسم متعهد است و هر ساله به شرکت در نشست بینالمللی احزاب کمونیست و کارگر ادامه میدهد. طبق قانون اساسی حزب، حزب کمونیست چین به مارکسیسم - لنینیسم، اندیشه مائو تسه تونگ (مائویسم)، سوسیالیسم با مشخصات چینی، نظریه دنگ شیائوپینگ، سه نماینده، چشمانداز علمی توسعه و اندیشه شی جین پینگ پایبند است. توضیح رسمی اصلاحات اقتصادی چین این است که این کشور در مرحله اولیه سوسیالیسم قرار دارد، مرحله توسعه ای مشابه شیوه تولید سرمایهداری. اقتصاد دستوری تأسیس شده در زمان مائو تسه تونگ با اقتصاد «سوسیالیستی» در زمان دنگ شیائوپینگ، سیستم اقتصادی فعلی، جایگزین شد. بر این اساس «تمرین تنها معیار حقیقت است».
از زمان فروپاشی دولتهای کمونیستی اروپای شرقی در ۱۹۸۹–۱۹۹۰ و انحلال اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱، ح.ک.چ بر روابط حزب به حزب خود با احزاب حاکم کشورهای سوسیالیستی باقی مانده، تأکید کردهاست. در حالی که ح.ک. چ هنوز روابط احزاب با احزاب کمونیست غیر حاکم در سراسر جهان را حفظ میکند، از دهه ۱۹۸۰ روابط خود را با چندین حزب غیر کمونیست برقرار کردهاست، به ویژه با احزاب حاکم کشورهای تک حزبی (از هر ایدئولوژی که باشد) احزاب حاکم در دموکراسیها (ایدئولوژی آنها هر چه باشد) و احزاب سوسیال دموکرات. ح.ک. چ با بیش از ۹۱ میلیون عضو، دومین حزب سیاسی بزرگ در جهان پس از حزب بهاراتیا جاناتا هند است.
تاریخچه
[ویرایش]تأسیس و تاریخ اولیه (۱۹۲۱–۱۹۲۷)
[ویرایش]ریشه ح.ک. چ از جنبش چهارم مه ۱۹۱۹ آغاز شد، که طی آن ایدئولوژیهای رادیکال غربی مانند مارکسیسم و آنارشیسم در میان روشنفکران چینی مورد توجه قرار گرفت.[۲۴] سایر تأثیرات ناشی از انقلاب بلشویکی و نظریه مارکسیستی از حزب کمونیست چین الهام گرفت.[۲۵] چن دوشیو و لی داژائو از نخستین روشنفکران برجسته چینی بودند که علناً از لنینیسم و انقلاب جهانی حمایت کردند.[۲۶] در مقابل چن، لی از مشارکت در امور جمهوری چین چشم پوشی نکرد.[۲۷] هر دو آنها انقلاب اکتبر در روسیه را پیشگامانه قلمداد کردند و معتقد بودند که این انقلاب نوید یک دوره جدید برای کشورهای تحت ستم در همه جا است.[۲۷] ح.ک. چ از تئوری ولادیمیر لنین دربارهٔ یک حزب پیشتاز الگوبرداری شد. به گفته کای هسن، محافل مطالعه "موارد ابتدایی [حزب ما]" بودند.[۲۸] در طی جنبش فرهنگ جدید چندین محافل مطالعاتی تأسیس شد، اما "در سال ۱۹۲۰ بدبینی در مورد مناسب بودن آنها به عنوان وسایل اصلاح اصلاحات شایع شده بود."[۲۹]
در ژوئیه ۱۹۲۰، لنین دومین کنگره انترناسیونال کمونیست را تشکیل داد. وی معتقد بود که انقلاب شوروی تنها پس از شکست سرمایهداری در سراسر جهان به پیروزی نهایی دست خواهد یافت.[۳۰] بخش امور خارجه شعبه ولادی وستوک از حزب کمونیست روسیه (بلشویکها) تصمیم گرفت گریگوری وویتینسکی را به عنوان نماینده تامالاختیار به چین اعزام کند. وی در تاریخ ۵ ژوئیه در جلسه کمونیستهای روسیه در چین برای ترویج تأسیس حزب کمونیست چین شرکت کرد. وویتینسکی به چن دوشیو کمک کرد تا دفتر انقلابی شانگهای را که به آن گروه کمونیست شانگهای نیز میگویند، تأسیس کند. استوجانوویچ به گوانگژو، ممائوف به ووهان، و بروای برای کمک به چینیها در تأسیس گروههای کمونیست به پکن رفت. وویتینسکی هزینههای تبلیغاتی، کنفرانس و تحصیل در خارج از کشور را برای این گروهها فراهم کرد.[۲]
کنگره ملی تأسیس ح.ک. چ در ۲۳ تا ۳۱ ژوئیه ۱۹۲۱ برگزار شد.[۳۱] در ابتدای سال ۱۹۲۱ با تنها ۵۰ عضو، سازمان و مقامات ح.ک. چ رشد چشمگیری داشتند.[۳۲] در حالی که کنگره در ابتدا در امارتی در شانگهای تحت انحصار فرانسه برگزار میشد، پلیس فرانسه جلسه را در ۳۰ ژوئیه متوقف کرد و کنگره به یک قایق گردشگری در دریاچه جنوبی در جیاکسینگ، استان ژجیانگ منتقل شد. فقط ۱۲ نماینده در این کنگره شرکت کردند، نه لی و نه چن قادر به شرکت در این کنگره نبودند، دومی نماینده شخصی خود را به جای خود فرستاد.[۳۳] در قطعنامههای کنگره تأسیس یک حزب کمونیست (به عنوان شاخه ای از انترناسیونال کمونیست) و انتخاب چن به عنوان رهبر آن مطرح شد. چن سپس به عنوان اولین دبیرکل حزب کمونیست و از او به عنوان «لنین چین» یاد میشد.[۳۴]
کمونیستها بر جناح چپ کومینتانگ تسلط داشتند، جناحی که در خطوط لنینیستی سازمان یافته بود و با جناح راست حزب برای کسب قدرت مبارزه میکرد.[۳۵] هنگامی که سون یات سن رهبر کومینتانگ در مارس ۱۹۲۵ درگذشت، یک راستگرا، چیانگ کای شک، جانشین وی شد. وی اقداماتی را برای به حاشیه بردن موقعیت کمونیستها آغاز کرد.[۳۵] چیانگ کای شک بعد از موفقیت لشکرکشی شمالی برای سرنگونی جنگ سالاران، کمونیستهایی را که در حال حاضر در سراسر چین دهها هزار نفر بود، رو کرد.[۳۶] وی با نادیده گرفتن دستورات دولت کومینتانگ مستقر در ووهان، به سمت شانگهای، شهری که تحت کنترل شبه نظامیان کمونیست بود، حرکت کرد. گرچه کمونیستها از ورود چیانگ استقبال کردند، اما او از آنها روی گرداند و ۵۰۰۰ نفر را با کمک باند سبز قتلعام کرد.[۳۶][۳۷][۳۸] ارتش چیانگ سپس به سمت ووهان حرکت کرد، اما ژنرال حزب کمونیست یه تینگ و سپاهیان وی از گرفتن شهر جلوگیری کردند.[۳۹] متحدان چیانگ نیز به کمونیستها حمله کردند. در پکن، لی داژائو و ۱۹ کمونیست برجسته دیگر توسط ژانگ زولین اعدام شدند، در حالی که در چانگشا، نیروهای هه ژیان صدها نفر از نظامیان دهقان را مسلح کردند.[۴۰][۴۱] در ماه مه، دهها هزار کمونیست و هوادار آنها توسط ناسیونالیستها کشته شدند و ح.ک. چ تقریباً ۱۵۰۰۰ از ۲۵۰۰۰ عضو خود را از دست داد.[۴۱]
ح.ک. چ به حمایت خود از دولت کومیندانگ ووهان ادامه داد،[۴۱] اما در ۱۵ ژوئیه ۱۹۲۷ دولت ووهان همه کمونیستها را از کومیندانگ اخراج کرد.[۴۲] ح.ک. چ با تأسیس ارتش سرخ کارگران و دهقانان چین، معروف به " ارتش سرخ "، برای نبرد با کومینتناگ واکنش نشان داد. به یک گردان به سرپرستی ژنرال ژو دو دستور داده شد که در ۱ اوت ۱۹۲۷ شهر نانچانگ را که به قیام نانچانگ معروف شد، تصرف کند. در ابتدا موفق شدند، آنها پس از پنج روز مجبور به عقبنشینی شدند و به سمت شانتو در جنوب حرکت کردند و از آنجا به بیابان فوجیان رانده شدند.[۴۲] مائو تسه تونگ به عنوان فرمانده کل ارتش سرخ منصوب شد و در هنگامه عملیاتی موسوم به قیام برداشت محصول پاییزی چهار سپاه ارتش سرخ را علیه چانگشا رهبری کرد، به این امید که شورشهای دهقانان را در سراسر هونان برانگیزد.[۴۳] نقشه وی حمله به شهر تحت کنترل کومینتنانگ از سه جهت در ۹ سپتامبر بود. ارتش مائو خود را به چانگشا رساند، اما نتوانست آن را بگیرد. تا ۱۵ سپتامبر، او شکست را پذیرفت و با ۱۰۰۰ بازمانده به سمت کوههای جینگگانگ جیانگشی حرکت کردند.[۴۳][۴۴][۴۵]
جنگ داخلی چین و جنگ جهانی دوم (۱۹۲۷–۱۹۴۹)
[ویرایش]نابودی تقیربی دستگاه تشکیلات شهری ح.ک. چ منجر به تغییرات بنیادی در درون حزب شد.[۴۶] این حزب تمرکزگرایی دموکراتیک را، که راهی برای سازماندهی احزاب انقلابی بود، اتخاذ کرد و یک دفتر سیاسی (برای فعالیت به عنوان کمیته دائمی کمیته مرکزی) ایجاد کرد.[۴۶] نتیجه افزایش تمرکز قدرت در حزب بود.[۴۶] در هر سطح از این حزب کپی برداری شد، و کمیتههای دائمی اکنون کنترل مثر داشتند. چن دوشیو پس از اخراج از حزب، رهبری جنبش تروتسکیستهای چین را ادامه داد. لی لیسان توانست از سال ۱۹۲۹ تا ۳۰ بهطور عملی کنترل سازمان حزب را به دست گیرد. رهبری لی لیسان یک شکست بود و ح.ک. چ را در آستانه نابودی قرار داد.[۴۶] کمینترن درگیر شد و تا اواخر سال ۱۹۳۰، قدرت او سلب شد.[۴۶] تا سال ۱۹۳۵، مائو به عضویت کمیته دائمی دفتر سیاسی حزب و رهبر نظامی غیررسمی درآمد، و ژو انلای و ژانگ ونتیان، رئیس رسمی حزب، به عنوان معاونان غیررسمی وی فعالیت میکردند.[۴۶] درگیری با KMT منجر به سازماندهی مجدد ارتش سرخ شد و قدرت حزب از طریق ایجاد دپارتمانهای سیاسی ح.ک. چ متولی نظارت بر ارتش در رهبری بیشتر و متمرکزتر شد.[۴۶]
جنگ دوم چین و ژاپن باعث ایجاد وقفه ای در درگیری بین حزب کمونیست چین و کومینتنانگ شد.[۴۷] جبهه متحد دوم برای مقابله با حمله ژاپنیها بین حزب کمونیست چین و کومینتانگ ایجاد شد.[۴۸] در حالی که جبهه بهطور رسمی تا سال ۱۹۴۵ وجود داشتهاست، همه همکاریهای دو طرف تا سال ۱۹۴۰ پایان یافته بود.[۴۸] ح.ک. چ، علیرغم اتحاد رسمی خود، از فرصت استفاده کرد تا پایگاههای عملیاتی مستقل را گسترش داده و خود را برای جنگ آینده با KMT آماده شود.[۴۹] در سال ۱۹۳۹ ک.م. ت شروع به محدود کردن گسترش ح.ک. چ در چین کرد.[۴۹] این امر منجر به درگیری مکرر بین نیروهای ح.ک. چ و نیروهای ک.م. ت شد.[۴۹] اما با درک اینکه این کارها هیچ گزینه ای جز جنگ داخلی ندارد، به سرعت فروکش کرد.[۴۹] با این حال، تا سال ۱۹۴۳، حزب کمونیست چین دوباره در حال گسترش قلمرو خود با هزینه ک.م. ت بود.[۴۹]
مائو تسه تونگ در سال ۱۹۴۵ رئیس حزب کمونیست چین شد. از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹، جنگ به دو حزب تقلیل یافت. ح.ک. چ و ک.م.ت. این دوره چهار مرحله به طول انجامید.[۵۰] اولین بار از اوت ۱۹۴۵ (هنگام تسلیم ژاپنیها) تا ژوئن ۱۹۴۶ (زمانی که مذاکرات صلح بین ح.ک. چ و ک.م. ت به پایان رسید) بود.[۵۰] تا سال ۱۹۴۵، ک.م. ت سه برابر بیشتر از ح.ک. چ سرباز تحت فرماندهی خود داشت و در ابتدا به نظر میرسید که غالب است.[۵۰] با همکاری آمریکاییها و ژاپنیها، ک.م. ت توانست قسمتهای عمده ای از کشور را پس بگیرد.[۵۰] با این حال، حاکمیت ک.م. ت بر سرزمینهای دوباره تصرف شده به دلیل فساد بومی حزب غیرمردمی خواهد بود. علیرغم برتری عددی بسیار زیاد، ک.م. ت نتوانست مناطق روستایی که سنگر ح.ک. چ را تشکیل میدادند دوباره تصرف کند.[۵۰] در همان زمان، ح.ک. چ حمله به منچوری را آغاز کرد و در آنجا اتحاد جماهیر شوروی به آنها کمک میکرد.[۵۰] مرحله دوم، که از ژوئیه ۱۹۴۶ تا ژوئن ۱۹۴۷ به طول انجامید، ک.م. ت شاهد تسلط خود بر شهرهای بزرگ، مانند یانان (مقر ح.ک. چ در بیشتر اوقات جنگ) بود.[۵۰] موفقیتهای ک.م. ت توخالی بود. ح.ک. چ از نظر تاکتیکی از شهرها خارج شده بود و در عوض با تحریک اعتراض در میان دانشجویان و روشنفکران در شهرها به مقامات ک.م. ت حمله کرد (ک.م. ت با سرکوب سنگین به این وقایع پاسخ داد).[۵۱] در این بین، ک.م. ت درگیر جنگهای جناحی و کنترل خودکامه چیانگ کای شک بر حزب بود، که توانایی ک.م. ت را در پاسخ به حملات تضعیف میکرد. مرحله سوم، از ژوئیه ۱۹۴۷ تا اوت ۱۹۴۸ به طول انجامید و با یک ضد حمله محدود توسط ح.ک. چ آغاز شد. هدف پاکسازی «چین مرکزی، تقویت چین شمالی و بازیابی شمال شرقی چین» بود.[۵۲] این سیاست همراه با فرار نیروهای نظامی ک.م. ت (تا بهار ۱۹۴۸، ارتش ک.م. ت حدوداً ۲ نفر از ۳ میلیون سرباز خود را از دست داده بود) و محبوبیت حاکمیت ک.م. ت را کاهش میدهد.[۵۱] نتیجه این شد که حزب کمونیست حزب کمونیست توانست پادگانهای ک.م. ت را در منچوری قطع کرده و چندین منطقه از دست رفته را پس بگیرد.[۵۲] آخرین مرحله، از سپتامبر ۱۹۴۸ تا دسامبر ۱۹۴۹ به طول انجامید، که طی آن کمونیستها موفق به شکست ک.م. ت و بیرون راندن آنها از سرزمین اصلی چین شدند.[۵۲] در اول اکتبر ۱۹۴۹، مائو تأسیس حزب کمونیست چین را اعلام کرد، که به معنای پایان انقلاب چین بود (آنگونه که روایت رسمی حزب کمونیست مینامد).[۵۲]
تنها حزب حاکم بر جمهوری خلق چین (۱۹۴۹ تا کنون)
[ویرایش]در اول اکتبر ۱۹۴۹، مائو تسه تونگ رسماً تأسیس حزب کمونیست چین را قبل از حضور گسترده مردم در میدان تیان آنمن اعلام کرد. ح.ک. چ خود را به عنوان تنها حزب حاکم در چین و در راس شورای دولتی جمهوری خلق مستقر کرد.[۵۳] از این زمان تا دهه ۱۹۸۰، رهبران ارشد ح.ک. چ (مانند مائو تسه تونگ، لین بیائو، ژو انلای و دنگ شیائوپینگ) عمدتاً همان رهبران نظامی قبل از تأسیس حزب کمونیست چین بودند.[۵۴] در نتیجه، روابط شخصی غیررسمی بین رهبران سیاسی و نظامی بر روابط نظامی و نظامی حاکم بود.[۵۴]
در خلال دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، ح.ک. چ جدایی ایدئولوژیکی قابل توجهی از حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تجربه کرد.[۵۵] در آن زمان، مائو شروع به گفتن اینکه «ادامه انقلاب تحت دیکتاتوری پرولتاریا» شرط میکند که دشمنان طبقاتی به وجود خود ادامه میدهند حتی اگر انقلاب سوسیالیستی کامل باشد، منجر به انقلاب فرهنگی شد که میلیونها نفر در آن تحت آزار و اذیت قرار گرفتند و کشته شدند. [۵۶]
به دنبال مرگ مائو در ۱۹۷۶، جنگ قدرت بین رئیس ح.ک. چ هوآ گوفنگ و نایب رئیس دنگ شیائوپینگ آغاز شد.[۵۷] دنگ برنده مبارزه، و «رهبر عالی مقام» در سال ۱۹۷۸ شد.[۵۷] دنگ، در کنار هو یائوبانگ و ژائو زیانگ، پیشگام اصلاحات و باز شدن سیاست، و مفهوم ایدئولوژیک معرفی سوسیالیسم با ویژگیهای چینی، باز کردن درهای چین به بازارهای جهان.[۵۸] دنگ در معکوس کردن برخی از سیاستهای «چپ» مائو، استدلال کرد که یک دولت سوسیالیست میتواند از اقتصاد بازار استفاده کند بدون اینکه خودش سرمایهداری کند. تأکید بر قدرت سیاسی حزب با تغییر در سیاست، رشد اقتصادی قابل توجهی ایجاد کرد.[۲۴] با این حال، ایدئولوژی جدید در هر دو طرف طیف، توسط مائوئیستها و همچنین طرفداران حمایت از آزادسازی سیاسی مورد مخالفت قرار گرفت. با سایر عوامل اجتماعی، درگیریها در اعتراضات سال ۱۹۸۹ در میدان تیان آنمن به اوج خود رسید.[۵۹] با سرکوب اعتراضات، دیدگاه دنگ دربارهٔ اقتصاد غالب شد و در اوایل دهه ۱۹۹۰ مفهوم اقتصاد بازار سوسیالیستی مطرح شد.[۶۰] در سال ۱۹۹۷، عقاید دنگ (نظریه دنگ شیائوپینگ) در قانون اساسی ح ک چ جای گرفت.[۶۱]
دبیرکل حزب کمونیست چین جیانگ زمین دنگ به مقام «رهبر عالی مقام» در دهه ۱۹۹۰ رسید و بسیاری از سیاستهای دنگ را ادامه داد.[۶۲] در دهه ۱۹۹۰، حزب کمونیست چین از سازمان رهبران انقلابی باسابقه که از نظر نظامی و سیاسی رهبری میکرد، به یک سازمان نخبگان سیاسی تبدیل شد که بهطور فزاینده ای مطابق با هنجارهای نهادینه شده در بوروکراسی مدنی تجدید قوا میشود.[۵۴] رهبری عمدتاً براساس قوانین و ضوابط مربوط به ارتقا و بازنشستگی، سوابق تحصیلی و تخصص مدیریتی و فنی انتخاب شد.[۵۴] یک گروه عمدتاً جدا از افسران نظامی حرفه ای وجود دارد، که تحت رهبری عالی حزب کمونیست چین عمدتاً از طریق روابط رسمی در مجاری نهادی خدمت میکنند.[۵۴]
به عنوان بخشی از میراث اسمی جیانگ زمین، ح.ک. چ سه نماینده را برای بازنگری در قانون اساسی حزب در سال ۲۰۰۳ تصویب کرد، به عنوان «یک ایدئولوژی راهنما» برای تشویق حزب به نمایندگی از «نیروهای تولیدی پیشرفته، روند مترقی فرهنگ چین و منافع مردم».[۶۳] این تئوری ورود صاحبان مشاغل خصوصی و عناصر بورژوازی به حزب را مشروعیت میبخشید.[۶۳] هو جینتائو، جانشین جیانگ زمین به عنوان دبیرکل، در سال ۲۰۰۲ روی کار آمد.[۶۴] هو برخلاف مائو، دنگ و جیانگ زمین، بر رهبری جمعی تأکید کرد و با سلطه یکنفره بر سیستم سیاسی مخالفت کرد.[۶۴] اصرار بر تمرکز بر رشد اقتصادی منجر به طیف وسیعی از مشکلات جدی اجتماعی شد. هو برای پرداختن به این موارد دو مفهوم اصلی ایدئولوژیک را مطرح کرد: چشمانداز علمی توسعه و جامعه سوسیالیست هماهنگ.[۶۵] هو در هجدهمین کنگره ملی برگزار شده در سال ۲۰۱۲ از سمت خود به عنوان دبیرکل حزب کمونیست چین و رئیس کمیسیون مرکزی نظامی استعفا داد و شی جین پینگ در هر دو پست جانشین وی شد.[۶۶][۶۷]
از زمان به قدرت رسیدن، شی در حالی که قدرت خود را در دفتر دبیرکل ح.ک. چ متمرکز کرده و هزینه آن را به عهده رهبری جمعی دهههای گذشته میداند، یک کارزار گسترده ضد فساد را آغاز کردهاست. مفسران این کارزار را به عنوان بخشی تعیینکننده از رهبری شی و همچنین «دلیل اصلی اینکه چرا او توانسته قدرت خود را به این سرعت و به طور موثر تحکیم کند» توصیف کردهاند.[۶۸] مفسران خارجی او را به مائو تشبیه کردهاند.[۶۹] رهبری شی همچنین بر افزایش نقش این حزب در چین نظارت داشتهاست.[۷۰] شی ایدئولوژی خود را که به نام خودش نامگذاری شدهاست، در قانون اساسی ح.ک. چ در سال ۲۰۱۷ اضافه کرد.[۷۱] همانطور که حدس زده میشود، شی جین پینگ ممکن است پس از ۱۰ سال خدمت در سال ۲۰۲۲ از پستهای اصلی خود بازنشسته نشود.[۵۴][۷۲]
اساسنامه و آئیننامه
[ویرایش]اکنون حزب کمونیست چین با بیش از ۳۰۰ حزب از بیش از ۱۲۰ کشور جهان روابط دوستانه دارد. حزب کمونیست چین یک کل واحد است که طبق اساسنامه و آئیننامه خود و منطبق با اصل سیستم تمرکز دموکراتیک متشکل شدهاست. در آئیننامه حزب کمونیست چین قید شدهاست که هر کسی اعم از کارگر، کشاورز، سرباز، روشنفکر و عناصر پیشرو طبقات اجتماعی دیگر که به ۱۸ سالگی رسیده با پذیرش اساسنامه و آئیننامه حزب و در صورت تمایل به شرکت در یک سازمان حزبی و فعالیت در آن و اجرای قطعنامههای حزب و پرداخت حق عضویت حزبی میتواند برای الحاق به حزب کمونیست چین تقاضا کند.
سازمانهای مرکزی
[ویرایش]سازمانهای مرکزی حزب کمونیست چین عبارتاند از کنگره ملی حزب کمونیست چین، کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، کمیسیون دایمی دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، دبیرخانه کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، کمیسیون نظامی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و کمیسیون بازرسی انصباطی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین. کنگره حزب کمونیست هر پنج سال برگزار میشود. زمانی که مجلس ملی تشکیل جلسه نمیدهد، کمیته مرکزی عالیترین ارگان رهبری حزب کمونیست چین است.
حزب کمونیست چین پیشاهنگ طبقه کارگر چین و پیشاهنگ مردم و ملت چین بوده و محور رهبری امور سوسیالیستی با ویژگیهای چین بهشمار میرود. حزب کمونیست چین در عین حال نماینده تقاضای توسعه نیرو مولده پیشرفته سمت حرکت فرهنگ پیشرفته و منافع اصلی تودههای مردم است. عالیترین آرمان و هدف نهایی حزب کمونیست چین تحقق کمونیسم است. در اساسنامه حزب قید شدهاست که حزب کمونیست چین مارکسیسم-لنینیسم، اندیشه «مائو تسه تونگ»، تئوری «تنگ شیائوپنگ» و《نظریه سه نمایندگی》را به عنوان دستور کار خود تلقی میکند. اکنون (۲۰۱۳) حزب کمونیست چین ۸۰ میلیون نفر عضو دارد و دبیرکل حزب کمونیست چین شی جین پینگ است که جانشین هو جینتائو شد.
موضع حزب کمونیست چین در برابر اعتقادات مردم
[ویرایش]حزب کمونیست چین بهطور رسمی حزبی معتقد به خداناباوری است و اعضای حزب نمیتوانند به هیچ دین یا گروه مذهبی باور داشته باشند. در دوران حکومت مائو، فعالیتهای مذهبی سرکوب شد و سازمانهای مذهبی از ارتباط با خارجیها منع شدند. تمام سازمانهای مذهبی دولتی، متعلق به حزب کمونیست بودند و هیچ سازمان مستقلی باقی نماند. هنگامیکه در سال ۱۹۴۷ و پس از آن دوباره در سال ۱۹۴۹، واتیکان کاتولیکها را از حمایت حزب کمونیست چین منع کرد، وضعیت ارتباط با موسسات مذهبی خارجی برای افراد معتقد در چین بدتر شد.[۷۳]
حزب به دفعات سعی کرد که نمودهای مذهب را از چین، کشوری که در گذشته به آن «سرزمین الوهیت» اطلاق میشد، ریشهکن کند. امروزه پیروان کلیسای کاتولیک، بسیاری از پروتستانها، و بوداییان تبتی نمیتوانند در چین آزادانه عبادت کنند و در خطر توقیف و شکنجه قرار دارند. به بسیاری از کلیساهای کاتولیک لقب «مذاهب شیطانی» اطلاق شدهاست.[۷۴]
در خصوص مذهب، دنگ شیائوپینگ سعی کرد کمی بهتر از مائو عمل کند ولی این موضوع همچنان حل نشده باقی ماند. حزب بر این باور بود که با ورود به دنیای جدید مذهب کم رنگتر میشود. تا آن که با گسترش فالون گونگ (فالون دافا) در چین در سال ۱۹۹۲ خلاف این امر به حزب کمونیست چین ثابت شد. فالون گونگ روش تزکیه سنتی چینی در سال ۱۹۹۲ توسط آقای لی هنگجی به مردم معرفی شد. تمرینکنندگان این روش معنوی از اصول آن که شامل سه اصل «حقیقت، نیکخواهی و بردباری» میشود پیروی میکنند. اصول اخلاقی که فالون گونگ برای مردم چین به همراه داشت، مطابق با فرهنگ سنتی پنج هزار ساله چین بود که بخش اعظم این فرهنگ با ظهور حزب کمونیست و ترویج به بی اعتقادی و از بین بردن فرهنگ کهن چین در طی انقلاب فرهنگی، از دست رفت. فالونگونگ با تأکید بر اصول اخلاقی و با مزایای سلامتی که برای مردم چین به همراه داشت به سرعت در چین محبوبیت یافت و در طی سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹، صد میلیون نفر شروع به تمرین فالون دافا (فالون گونگ) در چین کردند که این تعداد از تعداد اعضای حزب کمونیست چین بیشتر بود.[۷۵]
از آن جا که ماهیت حزب کمونیست چین بر پایه بیاعتقادی است؛ با بالا رفتن روزافزون تعداد تمرینکنندگان، آن را ممنوع اعلام کرد. در سال ۱۹۹۹، محبوبیت روزافزون فالون گونگ و به تبع آن ممنوعیت آن از طرف حزب کمونیست چین، منجر به تشکیل کنفرانسی سه روزه با نام «کنفرانس امور مذهبی» در چین شد. این بزرگترین گردهمایی اعضای حزب برای رسیدگی به امور اعتقادی مردم بود. جیانگ زمین در آن زمان بیشترین تلاش خود را برای مبارزه با فالون گونگ انجام داد و در ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ آزار و شکنجه تمرین کنندگان فالون گونگ را آغاز کرد.
راهاندازی اداره ۶۱۰ و شروع آزار و شکنجه تمرینکنندگان روش معنوی فالونگونگ
[ویرایش]از آن جا که فالونگونگ بزرگترین و سریعترین گروه معنوی رو به رشد در چین بود، در سال ۱۹۹۹ مقابله با فالون گونگ هدف طبیعی حزب کمونیست چین شد؛ بر طبق گزارشهای وقت دولت چین، فالون گونگ دارای ۱۰۰ میلیون تمرینکننده در سطح کشور بود. برنامهریزی برای مقابله با فالونگونگ از سه سال پیش از شروع آن انجام شد. بهطور مثال، پس از آن که کتابهای فالون گونگ در سال ۱۹۹۶ پرفروشترین کتابهای سال شد، ممنوع اعلام گردید.[۷۴]
ادارهٔ ۶۱۰، اولینبار در سال ۱۹۹۹ توسط «جیانگ زِمین»، رهبر سابق حزب کمونیست چین، با هدف آزار و شکنجه روش معنوی «فالون گونگ» ایجاد شد؛ اما بهتدریج بخشهای وسیعی از جامعهٔ چین مثل گروههای بودایی، مسیحی، تبتیها و مسلمانان اویغور را هدف قرار داد. تحت نظر گرفتن فعالان دموکراسی و حقوق بشر در چین نیز از دیگر وظایف ادارهٔ ۶۱۰ است.[۷۶] در آغاز آزار و شکنجه فالون گونگ در سال ۱۹۹۹، رژیم چین به تمام رسانههای دولتی دستور داد برنامههایی را با مضامین افتراآمیز دربارهٔ فالون گونگ پخش کنند تا ذهن عموم مردم را تحت کنترل بگیرند.[۷۷] برجستهترین ویژگی این پیکار استفاده شایع از شکنجه است. شکنجه پیروان فالون گونگ، در هر یک از استانهای چین، در زندانها، اردوگاههای کار اجباری، مراکز شستشوی مغزی، و مدارس ثبت شدهاست. تاکنون بیش از ۳۰۰۰ مرگ بر اثر آزار و شکنجه، بیش از ۶۰ هزار مورد مرگ بر اثر برداشت اعضای بدن و همچنین بالغ بر ۶۳۰۰۰ گزارش شکنجه به ثبت رسیدهاست. آمار واقعی، تعداد واقعی کشتهشدگان را بسیار بیش از این قلمداد میکند.[۷۸][۷۹]
ملیگرایی و کنفسیوسگرایی
[ویرایش]پس از دوران مائو و با رویگردانی حزب از کنفسیوسگرایی مارکسیسم-مائوییسم، به جای آن نوعی ملیگرایی مبتنی بر کنفسیوسگرایی در جامعه و حزب شکل گرفت. بعد از سال ۲۰۰۰ و بخصوص در دوره شی جین پینگ تأکید ویژهای بر ارزشهای چینی بخصوص آموزههای کنفوسیوس در قوام جامعه تحت اقتدار حزب پدید آمد.[۸۰][۸۱]
منابع
[ویرایش]- ↑ "鲜为人知的中共一大参加者:俄国人尼科尔斯基". News of CPC 中国共产党新闻网. Archived from the original on 4 November 2007. Retrieved 10 December 2020.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ 中共中央黨史研究室, Party History Research Office of the CPC Central Committee (1997). 共產國際、聯共(布)與中國革命檔案資料叢書. 北京圖書館出版社. pp. 39–51.
- ↑ "Relationship between CPC and the Communist Youth League of China". China.org.cn. Archived from the original on 13 February 2019. Retrieved 22 August 2019.
- ↑ "Communist Youth League elects new leadership". Xinhuanet. Archived from the original on 22 August 2019. Retrieved 22 August 2019.
- ↑ "Company's use of red scarf draws ire of CYL". China Daily. Archived from the original on 22 August 2019. Retrieved 22 August 2019.
- ↑ "ANNUAL REPORT TO CONGRESS - Military and Security Developments Involving the People's Republic of China 2019" (PDF). media.defence.gov. p. 5. Archived (PDF) from the original on 9 May 2019. Retrieved 27 October 2019.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام2022PartyCensus
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Kane, Thomas (2001). "China's Foundations: Guiding Principles of Chinese Foreign Policy". Comparative Strategy. 20: 45–55. doi:10.1080/01495930150501106. S2CID 56428023.
leaders see maintaining their distinct political ideology as being integral to maintaining their distinct political identity. Although "socialism with Chinese characteristics" may have evolved into something quite different from the communism Mao envisioned
- ↑ Hsiung, James (1970). Ideology & Practice: The Evolution of Chinese Communism.
- ↑ "Ideological and theoretical basis of CPC". 10 July 2007. Archived from the original on 3 July 2019. Retrieved 26 October 2019.
- ↑ "Infographic: The Thought on Socialism with Chinese Characteristics for a New Era". Xinhuanet.com. Archived from the original on 25 October 2019. Retrieved 26 October 2019.
- ↑ Zheng, Wang (2012). Never Forget National Humiliation: Historical Memory in Chinese Politics and Foreign Relations. p. 119. ISBN 978-0-231-14891-7. Retrieved 21 August 2019.
- ↑ "Nationalism in China". Council on Foreign Relations. Archived from the original on 21 August 2019. Retrieved 21 August 2019.
- ↑ Milanovic, Branko (2019). Capitalism, Alone: The Future of the System That Rules the World. Harvard University Press.
- ↑ "The Introduction of CWI in China". Committee for a Workers’ International. Archived from the original on 26 November 2020. Retrieved 10 December 2020.
- ↑ Watson, Andrew (8 November 2007). "The tenth national congress of the Chinese communist party". Journal of Socialist Theory. 2 (1): 83–88. doi:10.1080/03017607408413122. Retrieved 17 October 2020.
- ↑ Yu, Peter Kien-Hong (2 July 2010). "The Dialectical Relationship of the Chinese Communist Party and the PLA". Defence Analysis. 16 (2): 255–264. doi:10.1080/07430170050116348. Retrieved 17 October 2020.
- ↑ "CHINA'S OVERSEAS UNITED FRONT WORK: BACKGROUND AND IMPLICATIONS FOR THE UNITED STATES". ussc.gov. Archived from the original on 14 October 2019. Retrieved 27 October 2019.
- ↑ "Top political advisor stresses consolidating, developing patriotic united front". Xinhuanet.com. Archived from the original on 27 October 2019. Retrieved 27 October 2019.
- ↑ "China, Communist Party of China". SolidNet.org. Archived from the original on 1 March 2019. Retrieved 27 October 2019.
- ↑ "瞿秋白 译词传谱国际歌". People.com.cn. Archived from the original on 23 October 2007. Retrieved 22 August 2019.
- ↑ "中国共产党新闻网首页". cpc.people.com.cn. Retrieved 7 August 2020.
- ↑ "Chinese Communist Party". Encyclopaedia Britannica. Retrieved 13 August 2020.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ "History of the Communist Party of China". Xinhua News Agency. 29 April 2011. Archived from the original on 29 March 2015. Retrieved 4 January 2014.
- ↑ Hunt, Michael (2013). The World Transformed:1945 to the Present. Oxford University Press. p. 114.
- ↑ Van de Ven 1991, p. 26.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ Van de Ven 1991, p. 27.
- ↑ Van de Ven 1991, p. 38.
- ↑ Van de Ven 1991, p. 44.
- ↑ 中國社會科學院近代史研究所, Institute of Modern History, CASS (1981). 共產國際有關中國資料選輯. 中國社會科學出版社. pp. 19–21.
- ↑ "1st. National Congress of The Communist Party of China (CPC)". Archived from the original on 22 December 2017. Retrieved 8 October 2015.
- ↑ Hunt, Michael (2013). The World Transformed: 194 to the Present. Oxford University Press. p. 115. ISBN 978-0-19-937102-0.
- ↑ Gao 2009, p. 119.
- ↑ Chow 2009.
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ Schram 1966, pp. 84, 89.
- ↑ ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ Feigon 2002, p. 42.
- ↑ Schram 1966, p. 106.
- ↑ Carter 1976, pp. 61–62.
- ↑ Schram 1966, p. 112.
- ↑ Schram 1966, pp. 106–109, 112–113.
- ↑ ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ ۴۱٫۲ Carter 1976, p. 62.
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ Carter 1976, p. 63.
- ↑ ۴۳٫۰ ۴۳٫۱ Carter 1976, p. 64.
- ↑ Schram 1966, pp. 122–125.
- ↑ Feigon 2002, pp. 46–47.
- ↑ ۴۶٫۰ ۴۶٫۱ ۴۶٫۲ ۴۶٫۳ ۴۶٫۴ ۴۶٫۵ ۴۶٫۶ Leung 1992, p. 72.
- ↑ Leung 1992, p. 370.
- ↑ ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ Leung 1992, p. 354.
- ↑ ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ ۴۹٫۲ ۴۹٫۳ ۴۹٫۴ Leung 1992, p. 355.
- ↑ ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ ۵۰٫۲ ۵۰٫۳ ۵۰٫۴ ۵۰٫۵ ۵۰٫۶ Leung 1992, p. 95.
- ↑ ۵۱٫۰ ۵۱٫۱ Leung 1992, p. 96.
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ ۵۲٫۲ ۵۲٫۳ Leung 1996, p. 96.
- ↑ Hunt, Michael (2014). The World Transformed 1945 to the present (2nd ed.). New York, NY: Oxford University Press. p. 118.
- ↑ ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ ۵۴٫۲ ۵۴٫۳ ۵۴٫۴ ۵۴٫۵ Miller, Alice. "The 19th Central Committee Politburo" (PDF). China Leadership Monitor, No. 55.
{{cite web}}
: نگهداری CS1: url-status (link) - ↑ Kornberg & Faust 2005, p. 103.
- ↑ Wong 2005, p. 131.
- ↑ ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ Wong 2005, p. 47.
- ↑ Sullivan 2012, p. 254.
- ↑ Sullivan 2012, p. 25.
- ↑ Vogel 2011, p. 682.
- ↑ Vogel 2011, p. 684.
- ↑ Sullivan 2012, p. 100.
- ↑ ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ Sullivan 2012, p. 238.
- ↑ ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ Sullivan 2012, p. 317.
- ↑ Sullivan 2012, p. 329.
- ↑ "Hu Jintao, Xi Jinping meet delegates to 18th CCP National Congress". Xinhua News Agency. 16 November 2011. Archived from the original on 29 September 2015. Retrieved 4 January 2014.
- ↑ Kate O’Keeffe and Katy Stech Ferek (14 November 2019). "Stop Calling China's Xi Jinping 'President,' U.S. Panel Says". The Wall Street Journal. Archived from the original on 15 November 2019. Retrieved 17 November 2019.
- ↑ "Xi Jinping's Anti-Corruption Campaign: The Hidden Motives of a Modern-Day Mao - Foreign Policy Research Institute". www.fpri.org (به انگلیسی). Retrieved 17 July 2020.
- ↑ Staff writer (20 September 2014). "The Rise and Rise of Xi Jinping: Xi who must be obeyed". The Economist. Archived from the original on 11 October 2017. Retrieved 26 October 2017.
- ↑ Mitchell, Tom (25 July 2016). "Xi's China: The rise of party politics". Financial Times (به انگلیسی). Retrieved 16 January 2020.
- ↑ Phillips, Tom (24 October 2017). "Xi Jinping becomes most powerful leader since Mao with China's change to constitution". The Guardian. ISSN 0261-3077. Archived from the original on 24 October 2017. Retrieved 24 October 2017.
- ↑ "The 7 Men Who Will Run China". thediplomat.com (به انگلیسی). Retrieved 27 April 2020.
- ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Communist_Party_of_China
- ↑ ۷۴٫۰ ۷۴٫۱ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۹ مه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۹ اوت ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴.
- ↑ China's new-found love for Confucius
- ↑ «Maoism Marries Confucianism - How China's Communists Are Appropriating Confucius». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ آوریل ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۸ آوریل ۲۰۱۷.
جروم چن: انقلاب چین - ترجمه عباس میلانی - ۱۳۵۶
پیوند به بیرون
[ویرایش]- چین نوین
- اژدها بیدار میشود
- [۱] بایگانیشده در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine
- دیالکتیک انقلاب (مقایسه روسیه با چین ۱)
- دیالکتیک انقلاب (مقایسه روسیه با چین ۲)
- دیالکتیک انقلاب (مقایسه روسیه با چین ۳)
- جمهوری خلق چین و ارزیابی تاریخی سوسیالیسم
- شانزدهمین کنگره حزب کمونیست چین و رهبران جدید
- کنگرهای برای تعیین کادر جدید رهبری چین
- انتقاد رئیسجمهور چین از کمبودها
- هفدهمین کنگره حزب کمونیست چین
- طرح مبارزه با فساد مالی در چین[پیوند مرده]