جابر بن حیان

صفحه نیمه‌حفاظت‌شده
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

جابر بن حیّان
یک نقاشی از جابر که در قرن ۱۵ میلادی در اروپا کشیده شد
زادهٔ۷۲۱ میلادی
توس، خراسان، خلافت اموی خلافت عباسی[۱]
درگذشت۸۱۵ میلادی
استان ایلام، شهرستان بدره[۲]
مدفنشهرستان بدره
محل زندگیایران و عراق
ملیتایرانی[۳][۴][۵][۶]
نژادایرانی[۶][۷][۸][۹]
آثارالکتب الکمیاء
دورهدوران طلایی اسلام

ابوموسی جابر بن حیّان (۱۰۰ ش ۷۲۱ م –۱۹۴ش ۸۱۵ م) دانشمند و کیمیاگر و فیلسوف ایرانی[۱۰][۴][۵][۶] بود. وی از اعضای دارالحکمه و از مترجمان نهضت ترجمه بود. او را پدر علم شیمی نامیده‌اند و بسیاری از روش‌ها (مانند تقطیر) و انواع ابزارهای اساسی شیمی مانند قرع و انبیق را به او نسبت می‌دهند.[۱۱]

زندگی‌نامه

یک نقاشی از جابر

برخی زندگی وی را بین ۱۰۰ و ۱۹۴ هجری دانسته‌اند.[۱۲] برخی بین ۱۰۳ و ۲۰۰ هجری ذکر کرده‌اند.[۱۳] دانشنامهٔ بریتانیکا آن را ۷۲۱ تا ۸۱۵ میلادی می‌داند.[۴] شکوفایی علمی جابر بن حیان در اواخر قرن دوم هجری/ حدود ۷۷۶ میلادی بود.[۱۴] جابر در شهر توس از توابع خراسان متولد شد. پدر او که یک داروساز شناخته شده ایرانی بود، گفته شده به دلیل نقشی که در براندازی حکومت اموی داشت، به قتل رسید. جابر به نوشته‌های باقی‌مانده از پدرش علاقه‌مند شد و به ادامهٔ حرفهٔ او پرداخت. او با شوق و علاقه به یادگیری علوم دیگر نیز می‌پرداخت. همین، سبب هجرت او از توس به کوفه شد.[۱۵]

آثار

۶۰۰ اثر به وی نسبت داده شده‌است که ۲۱۵ کتاب از او موجود است و بقیه پیدا نشده‌اند.[۱۶]

کتاب‌ها و رسالات متعدد جابر، سال‌ها بعد از او، توجه کیمیاگران اروپایی را به خود جلب کرد و سال‌ها از آن به عنوان منبع معتبری استفاده می‌کردند. به گفتهٔ آن‌ها، این کتاب‌ها تأثیر عمیقی بر تغییر و تصحیح دیدگاه کیمیاگران غربی گذاشته‌است.

اکسیر و عقیده جابر دربارهٔ آن

عقیده جابر این بود همچنان که طبیعت می‌تواند اشیاء را به یکدیگر تبدیل کند، مانند تبدیل خاک و آب به گیاه و تبدیل گیاه به موم و عسل به‌وسیله زنبور عسل و تبدیل قلع به نقره در زیر زمین و … کیمیاگر نیز می‌تواند با تقلید از طبیعت و استفاده از تجربه‌ها و آزمایش‌ها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاه‌تر انجام دهد. اما کیمیاگر برای این‌که بتواند یک شیء را به شیء دیگر تبدیل کند، به‌وسیله‌ای نیازمند است که اصطلاحاً آن را اکسیر می‌نامند.

اکسیر در علم کیمیا، به منزله دارو در علم پزشکی است. جابر اکسیر را که از آن در کارهای کیمیایی خود استفاده می‌کرد، از انواع موجودات سه‌گانه (فلزات، حیوانات و گیاهان) به دست می‌آورد. او خود، در این زمینه می‌گوید: هفت نوع اکسیر وجود دارد:

  • اکسیر فلزی: اکسیر به‌دست آمده از فلزات
  • اکسیر حیوانی: اکسیر به‌دست آمده از حیوانات
  • اکسیر گیاهی: اکسیر به‌دست آمده از گیاهان
  • اکسیر حیوانی - گیاهی: اکسیر به‌دست آمده از امتزاج مواد حیوانی و گیاهی
  • اکسیر فلزی - گیاهی: اکسیر به‌دست آمده از امتزاج مواد فلزی و گیاهی
  • اکسیر فلزی - حیوانی: اکسیر به‌دست آمده از امتزاج مواد فلزی و حیوانی
  • اکسیر فلزی - حیوانی - گیاهی: اکسیر به‌دست آمده از امتزاج مواد فلزی و گیاهی و حیوانی

عقیدهٔ جابر بن حیان دربارهٔ فلزات

جابر هفت فلز: طلا، نقره، مس، آهن، سرب، جیوه و قلع را «فلزات اصلی» می‌دانست. این فلزات به تعبیر جابر اساس صنعت کیمیا را تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال، خود این کانی‌ها از ترکیب دو کانی اساسی، یعنی گوگرد و جیوه به‌وجود می‌آیند که به نسبتهای مختلف، در دل زمین، باهم ترکیب می‌شوند؛ بنابراین، تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفاوت عرضی وجود دارد نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن است. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن به‌وجود می‌آیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آن‌ها موجب می‌شود که طبیعت گوگرد یا جیوه تفاوت پیدا کند.

تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آن‌ها

  • قلع

دارای چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل می‌شود.

  • آهن

از چهار طبع پدید آمده‌است که از میان آنها، دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است؛ زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوه‌است.

  • طلا

ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.

  • زهره (مس)

گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس، همچون طلا، گرم و تر بوده‌است اما درآمدن خشکی بر آن، آن را فاسد کرده‌است؛ لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمی‌گردد.

  • جیوه

طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنی‌اش گرم و خشک و سخت است؛ بنابراین ظاهر آن، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.

  • نقره

اصل نخست آن، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شده‌است و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گردیده‌است؛ بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی، برودت آن را به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار می‌شود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن، در نتیجه، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا می‌شود.

از آثار وی

  • مجسطی اقلیدس
  • خواص موازین
  • السبعین
  • صندوق الحکمه
  • کتاب الاجساد الاربعه
  • کتاب المجردات[۱۷]

دستاوردها

نوآوری انواع گوناگونی از وسایل آزمایشگاهی، از جمله انبیق به اسم او ثبت شده‌است. کشف مواد شیمیایی متعددی همچون هیدروکلریک اسید، نیتریک اسید، تیزاب (مخلوطی از دو اسید یاد شده که از جمله اندک موادی است که طلا را در خود حل می‌کند)، سیتریک اسید (جوهر لیمو) و استیک اسید (جوهر سرکه)، همچنین معرفی فرایندهای تبلور و تقطیر که هر دو سنگ بنای شیمی امروزی به‌شمار می‌آیند، از جمله یافته‌های اوست. او همچنین یافته‌های دیگری دربارهٔ روش‌های استخراج و خالص‌سازی طلا، جلوگیری از زنگ زدن آهن، حکاکی روی طلا، رنگرزی و نم ناپذیر کردن پارچه‌ها و تجزیهٔ مواد شیمیایی ارائه داد. از جمله اختراع‌های دیگر او، قلم شب‌نماست یعنی قلمی که جوهر آن در تاریکی نیز نور می‌دهد. (احتمالاً با استفاده از خاصیت فسفرسانس این اختراع را انجام داده‌است) در آخر، بذر دسته‌بندی امروزی عنصرها به فلز و نافلز را می‌توان در دست‌نوشته‌های وی یافت.

شاگردی جعفر صادق

جابر در حضور استادش جعفر صادق

ابن خلکان در شرح حال جعفر صادق،[۱۸] جابر را یکی از شاگردان او می‌داند که کتابی در هزار ورق تألیف کرده و پانصد تا از رساله‌های صادق را در آن گنجانده‌است.[۱۹] از سویی دیگر برخی مستشرقان غربی مانند هانری کوربن در زمینه شاگردی جابر برای جعفر صادق با احتیاط تشکیک کرده[۲۰] یا مانند الیزر پاول کراوس، مستشرق آلمانی، آن را از اساس رد کرده‌اند؛[۲۱] اگر چه پاسخ‌هایی نیز در رد ادعای کراوس از جمله رساله «مسئله جابری» منتشر شده‌است.[۲۲]

نگارخانهٔ ابزار کیمیاگری

پانویس

  1. Tus, V. Minorsky, The Encyclopaedia of Islam, Vol. X, ed. P.J. Bearman, T. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs, (Brill, 2000), 741.
  2. «جابر ابن عبدالله انصاری یا جابر ابن حیان؟ / هویت مبهم یک بارگاه و مقبره پر طرفدار در شهرستان بدره». kurdpress. ۲۰۲۲-۰۵-۳۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۱۰.
  3. Abu Musa Jabir ibn Hayyan (Arabian alchemist) - Britannica Online Encyclopedia
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ "Abu Musa Jabir ibn Hayyan". Encyclopædia Britannica Online. Archived from the original on 26 January 2013. Retrieved 11 February 2008. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «britannica.com» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ S.N. Nasr, "Life Sciences, Alchemy and Medicine", The Cambridge History of Iran, Cambridge, Volume 4, 1975, p. 412: "Jabir is entitled in the traditional sources as al-Azdi, al-Kufi, al-Tusi, al-Sufi. There is a debate as to whether he was an Arab from Kufa who lived in Khurasan or a Persian from Khorasan who later went to Kufa or whether he was, as some have suggested, of Syrian origin and later lived in Persia and Iraq".
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ * William R. Newman, Gehennical Fire: The Lives of George Starkey, an American Alchemist in the Scientific Revolution, Harvard University Press, 1994. p.94: "According to traditional bio-bibliography of Muslims, Jabir ibn Hayyan was a Persian alchemist who lived at some time in the eight century and wrote a wealth of books on virtually every aspect of natural philosophy"
    • William R. Newman, The Occult and Manifest Among the Alchemist, in F. J. Ragep, Sally P Ragep, Steven John Livesey, Tradition, Transmission, Transformation: Proceedings of Two Conferences on pre-Modern science held at University of Oklahoma, Brill, 1996/1997, p.178: "This language of extracting the hidden nature formed an important lemma for the extensive corpus associated with the Persian alchemist Jabir ibn Hayyan"
    • Henry Corbin, "The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy", Translated by Joseph H. Rowe, North Atlantic Books, 1998. p.45: "The Nisba al-Azdin certainly does not necessarily indicate Arab origin. Geber seems to have been a client of the Azd tribe established in Kufa"
    • Tamara M. Green, "The City of the Moon God: Religious Traditions of Harran (Religions in the Graeco-Roman World)", Brill, 1992. p.177: "His most famous student was the Persian *Jabir ibn Hayyan (b. circa 721 C.E.), under whose name the vast corpus of alchemical writing circulated in the medieval period in both the east and west, although many of the works attributed to Jabir have been demonstrated to be likely product of later Ismaili' tradition."
    • David Gordon White, "The Alchemical Body: Siddha Traditions in Medieval India", University of Chicago Press, 1996. p.447
    • William R. Newman, Promethean Ambitions: Alchemy and the Quest to Perfect Nature, University of Chicago Press, 2004. p.181: "The corpus ascribed to the eight-century Persian sage Jabir ibn Hayyan.."
    • Wilbur Applebaum, The Scientific revolution and the foundation of modern science, Greenwood Press, 1995. p.44: "The chief source of Arabic alchemy was associated with the name, in its Latinized form, of Geber, an eighth-century Persian."
    • Neil Kamil, Fortress of the Soul: Violence, Metaphysics, and Material Life in the Huguenots New World, 1517-1751 (Early America: History, Context, Culture), JHU Press, 2005. p.182: "The ninth-century Persian alchemist Jabir ibn Hayyan, also known as Geber, is accurately called pseudo-Geber since most of the works published under this name in the West were forgeries"
    • Aleksandr Sergeevich Povarennykh, Crystal Chemical Classification of Minerals, Plenum Press, 1972, v.1, ISBN 0-306-30348-5, p.4: "The first to give separate consideration to minerals and other inorganic substances were the following: The Persian alchemist Jabir (721-815)..."
    • George Sarton, Introduction to the History of Science, Pub. for the Carnegie Institution of Washington, by the Williams & Wilkins Company, 1931, vol.2 pt.1, page 1044: "Was Geber, as the name would imply, the Persian alchemist Jabir ibn Haiyan?"
    • Dan Merkur, in The psychoanalytic study of society (eds. Bryce Boyer, et al.), vol. 18, Routledge, ISBN 0-88163-161-2, page 352: "I would note that the Persian alchemist Jabir ibn Hayyan developed the theory that all metals consist of different 'balances' ..."
    • Anthony Gross, The Dissolution of the Lancastrian Kingship: Sir John Fortescue and the Crisis of Monarchy in Fifteenth-century England, Paul Watkins, 1996, ISBN 1-871615-90-9, p.19: "Ever since the Seventy Books attributed to the Persian alchemist Jabir Ibn Hayyan had been translated into Latin ...."
    • A Dictionary of the History of Science by by Anton Sebastian - p. 241
    • The Structure and Properties of Matter by Herman Thompson Briscoe - p. 10
    • The Tincal Trail: A History of Borax by Edward John Cocks, Norman J. Travis - p. 4 خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «SourcesP» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  7. Kraus, P. (1962). "Djābir B. Ḥayyān". Encyclopaedia of Islam. Vol. 2 (2nd ed.). Brill Academic Publishers. pp. 357–359. As for Djābir's historic personality, Holmyard has suggested that his father was "a certain Azdī called Hayyan, druggist of Kufa... mentioned... in connection with the political machinations that were used by many people, in the eighth century, finally resulted in the overthrow of the Umayyad dynasty.
  8. Holmyard, Eric John, "Introduction" to The Works of Geber, translated by Richard Russell (London: Dent, 1928), p. vii: "Abu Musa Jabir ibn Hayyan, generally known merely as Jabir, was the son of a druggist belonging to the famous South Arabian tribe of Al-Azd. Members of this tribe had settled at the town of Kufa, in Iraq, shortly after the Muhammadan conquest in the seventh century A.D. , and it was in Kufa that Hayyan the druggist lived."
  9. https://archive.org/details/WorksOfGeber
  10. "Abū Mūsā Jābir ibn Ḥayyān | Muslim Alchemist, Father of Chemistry | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). Retrieved 2023-07-10.
  11. Stapleton et al. 1927: 338–340; Kraus 1942−1943: II: 41–42.
  12. برگرفته از پشت جلد کتاب شیمی ۳ سال سوم دبیرستان
  13. Islamic Medical Manuscripts
  14. تاریخ علم، دمپی‌یر، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، انتشارات سمت، بهار ۱۳۸۶، صفحهٔ ۱۲۱
  15. Kraus, Paul (1942–1943). Jâbir ibn Hayyân: Contribution à l'histoire des idées scientifiques dans l'Islam. I. Le corpus des écrits jâbiriens. II. Jâbir et la science grecque. Cairo: Institut Français d'Archéologie Orientale. ISBN 978-3-487-09115-0.
  16. Kraus, Paul (1942–1943). Jâbir ibn Hayyân: Contribution à l'histoire des idées scientifiques dans l'Islam. I. Le corpus des écrits jâbiriens. II. Jâbir et la science grecque. Cairo: Institut Français d'Archéologie Orientale.
  17. حمیرا زمردی-فاطمه مهری (زمستان ۱۳۹۳فصلنامه تخصصی سبک‌شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)-شماره پیاپی۶۲-سال‌هفتم-شماره‌چهارم، ص. صفحه۳۵۴–۳۳۹
  18. وفیات الاعیان، ج1 ص291
  19. شهیدی، زندگانی امام صادق، ج1، 66.
  20. The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy By Henry Corbin Translated by Joseph H. Rowe Published by North Atlantic Books, 1998 ISBN 1-55643-269-0, 9781556432699
  21. Jabir ibn Hayyan. Mukhtar rasaʾil Jabir Ibn Hayyan. Edited by Paul Kraus. Cairo: al-Khanji, 1935.
  22. مسئله جابری (نوع‌شناسی اشارات جابر بن حیان به امام جعفر صادق (ع))عالم زاده، هادی - کوهکن، رضا، تاریخ «اسلام پژوهی» پاییز و زمستان ۱۳۸۴ - شماره ۱

منابع

پیوند به بیرون