تأثیرات بر معماری گوتیک
سبک معماری گوتیک به شدت تحت تأثیر معماری رومانسک پیش از خود قرار داشت. اینکه چرا سبک گوتیک از رومانسک پدید آمد و تأثیرات کلیدی بر توسعه آنچه بود، مسئلهای دشوار است که شواهد مشخصی برای آن وجود ندارد، زیرا معماری گوتیک قرون وسطی، برخلاف «رنسانس» و رسالههای آن، با نظریه مکتوب معاصر همراه نبود.[۱][۲] تعدادی نظریه متضاد در مورد ریشههای گوتیک مطرح شده است: به عنوان مثال، اینکه گوتیک به صورت ارگانیک به عنوان پاسخی «خردگرایانه» به چالشهای ساختاری ظهور کرد؛[۳] اینکه گوتیک از روشهای فلسفه اسکولاستیک قرون وسطی الهام گرفته است؛ اینکه گوتیک تلاشی برای تقلید از بهشت و نوری بود که در متون مختلف کتاب مقدس مانند مکاشفه به آن اشاره شده است؛[۴] اینکه گوتیک «مدرنیسم قرون وسطایی» بود که عمداً اشکال «تاریخی» معماری کلاسیک را رد میکرد.[۵] فراتر از نظریههای خاص، این سبک همچنین توسط زمینه جغرافیایی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی خاص اروپا در قرن دوازدهم به بعد شکل گرفت (به اجماع علمی، «اولین» ساختمان گوتیک، کلیسای سنت دنیس در فرانسه در دهه ۱۱۴۰ میلادی در نظر گرفته میشود[۶]).
سیاسی
[ویرایش]در پایان قرن دوازدهم، اروپا به انبوهی از دولتشهرها و پادشاهیها تقسیم شده بود. منطقهای که شامل آلمان امروزی، جنوب دانمارک، هلند، بلژیک، لوکزامبورگ، سوئیس، اتریش، جمهوری چک و بخش عمدهای از شمال ایتالیا (به استثنای ونیز و ایالات پاپی) میشد، اسماً بخشی از امپراتوری مقدس روم بود، اما حاکمان محلی خودمختاری قابل توجهی داشتند. فرانسه، دانمارک، لهستان، مجارستان، پرتغال، اسکاتلند، کاستیل، آراگون، ناوار و قبرس پادشاهیهای مستقلی بودند، همانطور که امپراتوری آنژوین که پادشاهان پلانتاژنه آن بر انگلستان و قلمروهای وسیعی در آنچه که قرار بود فرانسه مدرن شود، حکومت میکردند، پادشاهیهای مستقلی بودند.[۷] [ صفحه نروژ تحت تأثیر انگلستان قرار گرفت، در حالی که سایر کشورهای اسکاندیناوی و لهستان تحت تأثیر ارتباطات تجاری با اتحادیه هانزا قرار گرفتند. پادشاهان سوابی سنت گوتیک را از آلمان به جنوب ایتالیا، بخشی از پادشاهی نورمن سیسیل، آوردند، در حالی که ] از جنگ صلیبی اول، پادشاهان لوزینیان معماری گوتیک فرانسوی را به قبرس و پادشاهی اورشلیم معرفی کردند. [ نیازمند منبع ]
در سراسر اروپا در این دوره، رشد سریع تجارت با گسترش چشمگیر شهرها همراه بود. در آلمان و مناطق پست شمالی، شهرهای بزرگ و پررونقی پدید آمدند که در فضای نسبتاً آرام، در رقابت تجاری با یکدیگر شکوفا شدند یا برای منافع مشترک، همانند اتحادیه هانز، به اتحادهای منطقهای دست یافتند. در این شهرها، ساختوسازهای شهری—بهویژه بناهای عمومی—اهمیت فراوانی داشتند و بهعنوان نماد ثروت، غرور مدنی، و هویت جمعی تلقی میشدند.
در مقابل، انگلستان و فرانسه همچنان ساختارهای عمدتاً فئودالی خود را حفظ کرده بودند. در این کشورها، معماری باشکوه بیشتر در خدمت طبقات سلطنتی و کلیسایی بود: کاخهایی برای پادشاهان، اقامتگاههایی برای دوکها، و بناهایی برای اسقفها، نه تالارهای شهری برای شهروندان یا بازرگانان. این تفاوت، بازتابی از ساختار اجتماعی و سیاسی متنوع اروپا در قرون وسطی و اوایل دوران مدرن است—جایی که برخی مناطق به سوی نهادهای شهری و اقتصاد بازار حرکت کردند، در حالی که دیگران در چارچوبهای سلسلهمراتبی و زمینداری باقی ماندند.
مذهبی
[ویرایش]کلیسای کاتولیک رومی در این زمان در سراسر اروپای غربی غالب بود و نه تنها بر ایمان، بلکه بر ثروت و قدرت نیز تأثیر میگذاشت. اسقفها توسط اربابان فئودال (پادشاهان، دوکها و دیگر زمینداران) منصوب میشدند و اغلب به عنوان شاهزادههای واقعی بر املاک بزرگ حکومت میکردند. دورههای اولیه قرون وسطی شاهد رشد سریع رهبانیت بود، و چندین فرقه مختلف رواج داشتند و نفوذ خود را بهطور گسترده گسترش میدادند. در صدر آنها بندیکتینها بودند که کلیساهای بزرگ صومعههای آنها از نظر تعداد بسیار بیشتر از سایر کلیساها در فرانسه، نرماندی و انگلستان بود. [ نیازمند منبع ] بخشی از تأثیر آنها این بود که شهرهایی در اطرافشان توسعه یافتند و به مراکز فرهنگ، آموزش و تجارت تبدیل شدند. [ نیازمند منبع ] آنها سازندگان صومعه سنت دنیس و صومعه سنت رمی در فرانسه بودند. [ نیازمند منبع ] پروژههای بعدی بندیکتی (ساخت و سازها و نوسازیها) شامل صومعه سنت اوئن در روئن، صومعه لا شز دیو و گروه کر مونت سن میشل در فرانسه میشود. نمونههای انگلیسی آن عبارتند از صومعه وستمینستر که در ابتدا به عنوان یک کلیسای رهبانی فرقه بندیکتی ساخته شده بود؛ و بازسازی کلیسای بندیکتی در کانتربری.
فرقههای کلونیایی و سیسترسی در فرانسه نفوذ چشمگیری داشتند، بهویژه صومعه بزرگ کلونی که الگویی نظاممند برای طراحی معماری صومعهها ارائه داد—مدلی که برای قرنها بر ساختوسازهای مذهبی تأثیر گذاشت. این الگو شامل سازماندهی دقیق فضاهای عبادی، اقامتی، کشاورزی و خدماتی بود، بهگونهای که نهتنها نیازهای رهبانی را برآورده میکرد، بلکه نظم و زیباییشناسی خاصی را نیز به همراه داشت.
فرقه سیسترسی، با تأکید بر سادگی و ریاضت، این سبک را به شرق و جنوب اروپا گسترش داد؛ تا لهستان و مجارستان، جایی که صومعههایی با پلانهای مشابه و تزئینات مینیمالیستی ساخته شدند. در کنار این دو جریان بزرگ، فرقههای کوچکتری چون کارتوزیها و پرمونسترها نیز فعال بودند و حدود ۲۰۰ کلیسا بنا کردند—اغلب در نزدیکی شهرها، جایی که بتوانند هم به جامعه خدمت کنند و هم از منابع شهری بهرهمند شوند.
این موج ساختوساز مذهبی، نهتنها بیانگر گسترش معنویت و نظم رهبانی در اروپا بود، بلکه بهعنوان نیرویی معماری، فرهنگی و اقتصادی عمل کرد که چهره شهرها و حومهها را دگرگون ساخت.
در قرن سیزدهم، فرانسیس آسیزی فرقه فرانسیسکنها یا به اصطلاح «راهبان خاکستری» را تأسیس کرد. سنت دومینیک، فرقه دومینیکنهای گدا را در تولوز و بولونیا تأسیس کرد و به ویژه در ساخت کلیساهای گوتیک ایتالیا تأثیرگذار بودند. [ صفحه مورد نیاز ][۸]
فرقه توتونیک، یک فرقه نظامی، هنر گوتیک را در پومرانی، پروس شرقی و منطقه بالتیک گسترش داد. [۹]
جغرافیایی
[ویرایش]از قرن دهم تا سیزدهم، معماری رمانسک به سبکی فراگیر در سراسر اروپا بدل شد—سبکی که بناهایی از ایرلند تا کرواسی، از سوئد تا سیسیل را تحت تأثیر قرار داد. این معماری، با ویژگیهایی چون دیوارهای ضخیم، طاقهای نیمدایره، برجهای استوار، و پلانهای کلیسایی منظم، بهعنوان زبان مشترک ساختوساز مذهبی در سراسر قاره شناخته میشد. با ظهور معماری گوتیک، همان گستره جغرافیایی بار دیگر دستخوش تحول شد، اما پذیرش سبک گوتیک و شیوههای ساخت آن در مناطق مختلف، متفاوت بود—هم در اجرا، هم در سلیقه زیباییشناختی.
نزدیکی جغرافیایی برخی مناطق باعث شد که مرزهای امروزی کشورها نتوانند مرزهای سبکشناختی را تعریف کنند. برای نمونه، سبکهای گوتیک در شمال فرانسه و فلاندر، یا در آلمان و بوهم، شباهتهایی دارند که از تعاملات منطقهای نشأت میگیرند. در مقابل، کشورهایی چون انگلستان و اسپانیا ویژگیهایی متمایز در معماری گوتیک پدیدآوردند—مانند گوتیک عمودی و کشیده انگلیسی یا گوتیک تزئینی و چندگانه اسپانیایی—که در دیگر نقاط اروپا کمتر دیده میشوند، مگر در مواردی که صنعتگران دورهگرد یا اسقفهای مهاجر آنها را منتقل کرده باشند.
تفاوتهای منطقهای که در کلیساهای دوره رمانسک قابل مشاهدهاند، در دوره گوتیک حتی برجستهتر میشوند؛ زیرا گوتیک، برخلاف رمانسک، ظرفیت بیشتری برای تنوع تزئینی، نوآوری سازهای، و بیان محلی داشت.
دسترسی محلی به مصالح، هم بر ساخت و ساز و هم بر سبک تأثیر گذاشت. در فرانسه، سنگ آهک در درجههای مختلف به راحتی در دسترس بود، سنگ آهک سفید بسیار مرغوب کان برای تزئینات مجسمهسازی مورد توجه قرار میگرفت. [ نیازمند منبع ] انگلستان سنگ آهک درشت و ماسه سنگ قرمز و همچنین سنگ مرمر پوربک سبز تیره داشت که اغلب برای ویژگیهای معماری مورد استفاده قرار میگرفت.
در شمال آلمان، هلند، شمال لهستان، دانمارک و کشورهای حوزه بالتیک، کمبود سنگ ساختمانی محلی باعث شد که سنتی نیرومند در معماری آجری شکل گیرد. نتیجه این سنت، پیدایش سبک گوتیک آجری بود که در آلمانی و اسکاندیناوی با عنوان شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با شهرهای عضو اتحادیه هانز دارد. این سبک، با استفاده از آجرهای پختهشده، طاقهای نوکتیز، و تزئینات هندسی، چهرهای منحصربهفرد به معماری گوتیک در مناطق فاقد منابع سنگی بخشید.
در مقابل، در ایتالیا سنگ بهویژه برای ساخت استحکامات و بناهای دفاعی بهکار میرفت، اما در ساختمانهای غیرنظامی، آجر ترجیح داده میشد. با توجه به وجود ذخایر گسترده و متنوع سنگ مرمر در مناطق مختلف ایتالیا، بسیاری از ساختمانها با نمای مرمرین پوشانده میشدند—یا در مواردی، نمای آنها ساده و ناتمام باقی میماند تا در آینده با مرمر تزئین شود. این رویکرد، نهتنها از نظر زیباییشناسی، بلکه از نظر اقتصادی و برنامهریزی ساختوساز نیز اهمیت داشت.
این تفاوتهای مصالح و سبک، بازتابی از شرایط جغرافیایی، منابع طبیعی، و سنتهای شهری در اروپا هستند.
دسترسی به چوب، یکی از عوامل تعیینکننده در شکلگیری سبکهای معماری در اروپا بود. در اسکاندیناوی، ساختمانهای چوبی بهسبب وفور منابع جنگلی، بهویژه در مناطق سرد و کوهستانی، رواج داشتند و سنتهای ساختوساز با چوب در قالب کلیساهای چوبی، خانههای روستایی، و انبارهای کشاورزی تثبیت شدند.
در سطح قاره، کمبود یا فراوانی چوب مستقیماً بر شیوههای ساخت سقف تأثیر گذاشت. در انگلستان، بهویژه در اواخر دوره قرون وسطی، کاهش منابع جنگلی—ناشی از ساخت کشتیها و بناهای بزرگ—منجر به ابداع سقفهای چکشیتیر شد. این نوع سقف، بدون نیاز به تیرهای بلند و مستقیم، امکان پوشش دهانههای وسیع را فراهم میکرد و در عین حال، جلوهای باشکوه و تزئینی به فضای داخلی میبخشید. کلیساهای بزرگ نمونهای برجسته از این نوآوری هستند.
سنت رومانسک
[ویرایش]معماری گوتیک از ژانر معماری قبلی، رومانسک، نشأت گرفت. در بیشتر موارد، برخلاف آنچه بعداً در فلورانس رنسانس با احیای سبک کلاسیک در اوایل قرن پانزدهم رخ داد، گسست کاملی از آن وجود نداشت. [ نیازمند منبع ]
تا قرن دوازدهم، سازندگان در سراسر اروپا سبکهای معماری رومانسک را توسعه دادند (که در انگلستان به دلیل ارتباط آن با فتح نورمنها، معماری نورمن نامیده میشود).[۱۰] محققان بر دستههای ساختمانهای رومانسک/نورمن، از جمله کلیسای جامع، کلیسای محلی، کلیسای ابی، صومعه، قلعه، کاخ، تالار بزرگ، دروازه، ساختمان شهری، انبار و موارد دیگر تمرکز کردهاند.[۱۱]
بسیاری از ویژگیهای معماری که امروزه با سبک گوتیک شناخته میشوند، در واقع ریشه در معماری رمانسک دارند و پیش از ظهور گوتیک، بهویژه در ساخت کلیساهای جامع و صومعهها، بهکار گرفته شده بودند. از جمله این عناصر میتوان به طاقهای دندهدار، پشتیبانهای بیرونی (بوترسها)، ستونهای خوشهای، راهروهای پیرامونی، پنجرههای چرخمانند، منارهها، شیشههای رنگی، و تیمپانهای درگاهی با حجاریهای غنی اشاره کرد.
این عناصر، که در معماری مذهبی قرون وسطی نقش ساختاری و نمادین داشتند، در دوره گوتیک بهطرزی فزاینده پیچیدهتر و تزئینیتر شدند. برای نمونه، طاقهای دندهدار که در رمانسک برای استحکام سقفها بهکار میرفتند، در گوتیک به ابزارهایی برای خلق فضاهای بلند و نورگیر بدل شدند. پنجرههای شیشهای رنگی، که در رمانسک اغلب کوچک و محدود بودند، در گوتیک به روایتگر داستانهای کتاب مقدس در قالب نور و رنگ تبدیل شدند.

اساساً توسعهٔ طاقهای نوکتیز بود که تغییری را ایجاد کرد که گوتیک را از رومانسک جدا میکند. [ نیازمند منبع ] این تغییر تکنولوژیکی، سنت بنایی عظیم و دیوارهای توپر با دهانههای کوچک را شکست و آن را با سبکی جایگزین کرد که در آن به نظر میرسد نور بر ماده غلبه دارد. [ نیازمند منبع ] با استفاده از آن، بسیاری از ابزارهای معماری دیگر نیز توسعه یافتند که قبلاً در ساختمانهای پراکنده مورد آزمایش قرار گرفته و سپس برای برآوردن نیازهای سازهای، زیباییشناختی و ایدئولوژیک سبک جدید به کار گرفته شدند. این ابزارها شامل پشتبندهای معلق، ستونهای نوکتیز و پنجرههای مشبک میشوند.



معماری مسیحی شرقی، ساسانی و اسلامی
[ویرایش]قوس نوکتیز، یکی از ویژگیهای شاخص سبک گوتیک، در معماری بیزانسی اواخر روم و معماری ساسانی ایران در اواخر دوران باستان ظاهر میشود، اگرچه این شکل قبلاً نیز مورد استفاده قرار گرفته بود، مانند معبد بعل، دورا اروپوس در بینالنهرین رومی که احتمالاً قرن اول میلادی ساخته شده است. [۱۲] در بافت رومی، این قوس در ساختمانهای کلیسا در سوریه و گاهی اوقات در سازههای سکولار، مانند پل کاراماگارا در ترکیه مدرن، دیده میشد. در معماری ساسانی، قوسهای سهموی و نوکتیز هم در کاخ و هم در بناهای مقدس به کار میرفتند.[۱۳] یک قوس بسیار کمی نوکتیز که در سال ۵۴۹ ساخته شده است، در محراب کلیسای سنت آپولینار در کلاس در راونا وجود دارد و نمونهای کمی نوکتیزتر از کلیسایی است که در سال ۵۶۴ در قصر ابن وردان در سوریه رومی ساخته شده است. [۱۴] توسعه طاقهای نوکتیز ممکن است تحت تأثیر طاقهای بیضوی و سهموی باشد که اغلب در ساختمانهای ساسانی با استفاده از طاقهای آجری شیبدار به کار میرفتند، که هرگونه نیاز به مرکزسازی چوبی را برطرف میکرد و برای هزارهها در بینالنهرین و سوریه مورد استفاده قرار میگرفت. [۱۵] قدیمیترین طاقهای نوکتیز در معماری اسلامی در قبه الصخره، که در سال ۶۹۱/۲ تکمیل شد، وجود دارد، در حالی که برخی دیگر در مسجد جامع دمشق، که در سال ۷۰۵ آغاز شد، دیده میشوند. [۱۶] امویان مسئول قدیمیترین طاقهای نوکتیز قابل توجه در اروپای غربی قرون وسطی بودند و آنها را در کنار طاقهای نعل اسبی در مسجد جامع قرطبه، که از سال ۷۸۵ ساخته شده و بارها گسترش یافته است، به کار بردند. [۱۷] کاخ عباسیان در الاخیدر در سال ۷۷۸ از طاقهای نوکتیز به عنوان یک طرح غالب، چه از نظر ساختاری و چه از نظر تزئینی، در سراسر نماها و طاقهای مجموعه استفاده کرد، در حالی که مقبره المنتصر، که در سال ۸۶۲ ساخته شد، از گنبدی با پروفیل قوس نوکتیز استفاده کرد. سامرای عباسی طاقهای نوکتیز زیادی داشت، بهویژه بابالعما (دروازه سهگانه یادبود) که هنوز پابرجاست. تا قرن نهم، طاق نوکتیز در مصر و شمال آفریقا مورد استفاده قرار میگرفت: در نیلومتر در فسطاط در سال ۸۶۱، مسجد ابن طولون در قاهره در سال ۸۷۶ و مسجد جامع قیروان در دهه ۸۷۰. در طول قرنهای هشتم و نهم، طاق نوکتیز به عنوان استاندارد در ساختمانهای سکولار در معماری در سراسر جهان اسلام به کار گرفته میشد. [۱۸] الجعفریه در ساراگوسا در قرن دهم، اشکال متعددی از طاق را به نمایش میگذارد، از جمله طاقهای نوکتیز زیادی که با سطحی از پیچیدگی طراحی تزئین و ساخته شدهاند که تا دو قرن دیگر در معماری گوتیک دیده نشد. [۱۷]
افزایش ارتباطات نظامی و فرهنگی با جهان اسلام، از جمله فتح سیسیل اسلامی توسط نورمنها بین سالهای ۱۰۶۰ تا ۱۰۹۰، جنگهای صلیبی، از آغاز سال ۱۰۹۶، و حضور اسلام در اسپانیا، ممکن است بر پذیرش طاقهای نوکتیز توسط اروپای قرون وسطی تأثیر گذاشته باشد، اگرچه این فرضیه همچنان بحثبرانگیز است. [۱۹] به نظر میرسد مزایای ساختاری طاقهای نوکتیز ابتدا در یک بافت مسیحی لاتین قرون وسطایی در کلیسای صومعهای معروف به کلونی سوم در صومعه کلونی تحقق یافته است. [۲۰] کلیسای بزرگ رومانسک کلونی سوم که توسط راهب هیو از کلونی در سال ۱۰۸۹ آغاز شد، در زمان تکمیل در سال ۱۱۳۰ بزرگترین کلیسای غرب بود .[۲۱] کنت جان کونانت ، که محل ویرانههای کلیسا را کاوش کرد، استدلال کرد که نوآوریهای معماری کلونی سوم از معماری اسلامی سیسیل از طریق مونته کاسینو الهام گرفته شده است. [۲۰] صومعه مونته کاسینو جامعه بنیادی فرقه بندیکتین بود و در پادشاهی نورمن سیسیل قرار داشت. طاق جناغی با قوسهای نوکتیز در صومعه لسای در نرماندی در سال ۱۰۹۸، کلیسای جامع چفالو در سیسیل و تقریباً همزمان در کلیسای جامع دورهام در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت.[۲۲] در آن بخشهایی از مدیترانه غربی که تحت کنترل یا نفوذ اسلام بودند، انواع غنی منطقهای پدید آمدند که سنتهای رومانسک، بیزانس و بعدها گوتیک را با اشکال تزئینی اسلامی در هم میآمیختند، همانطور که به عنوان مثال در کلیساهای جامع مونرئاله و چفالو، آلکازار سویل و کلیسای جامع تروئل دیده میشود.[۲۳]
منابع
[ویرایش]- ↑ Trachtenberg, Marvin (January 2000). "Suger's Miracles, Branner's Bourges: Reflections on "Gothic Architecture" as Medieval Modernism". Gesta (به انگلیسی). 39 (2): 194. doi:10.2307/767145. ISSN 0016-920X. JSTOR 767145.
- ↑ Robinson, Alfie (2023-02-22). "'Like, or Better': Building Contracts and Late-Medieval Perceptions of Quality in Architecture". Journal of the British Archaeological Association. 176: 249–269. doi:10.1080/00681288.2023.2168897. ISSN 0068-1288.
- ↑ Rudolph, Conrad (2019-04-15), Rudolph, Conrad (ed.), "Introduction: A Sense of Loss: An Overview of the Historiography of Romanesque and Gothic Art", A Companion to Medieval Art (به انگلیسی) (1 ed.), Wiley: 25, doi:10.1002/9781119077756.ch1, ISBN 978-1-119-07772-5, retrieved 2023-05-07
- ↑ Simson, Otto Georg von (2020-06-16). The Gothic Cathedral: Origins of Gothic Architecture and the Medieval Concept of Order - Expanded Edition (به انگلیسی). Princeton University Press. p. 8. ISBN 978-0-691-21403-0.
- ↑ Trachtenberg, Marvin (2000). "Suger's Miracles, Branner's Bourges: Reflections on "Gothic Architecture" as Medieval Modernism". Gesta. 39 (2): 184. doi:10.2307/767145. ISSN 0016-920X. JSTOR 767145.
- ↑ Rudolph, Conrad (2019-04-15), Rudolph, Conrad (ed.), "Introduction: A Sense of Loss: An Overview of the Historiography of Romanesque and Gothic Art", A Companion to Medieval Art (به انگلیسی) (1 ed.), Wiley: 24, doi:10.1002/9781119077756.ch1, ISBN 978-1-119-07772-5, retrieved 2023-05-07
- ↑ "L'art Gothique", section: "L'architecture Gothique en Angleterre" by Ute Engel: L'Angleterre fut l'une des premieres régions à adopter, dans la deuxième moitié du XIIeme siècle, la nouvelle architecture gothique née en France. Les relations historiques entre les deux pays jouèrent un rôle prépondérant: en 1154, Henri II (1154–1189), de la dynastie Française des Plantagenêt, accéda au thrône d'Angleterre." (England was one of the first regions to adopt, during the first half of the 12th century, the new Gothic architecture born in France. Historic relationships between the two countries played a determining role: in 1154, Henry II (1154–1189) became the first of the Anjou Plantagenet kings to ascend to the throne of England). [کدام صفحه؟]
- ↑ John Harvey, The Gothic World
- ↑ Grodecki 1977, p. 30.
- ↑ Robert Liddiard, Anglo-Norman Castles (Woodbridge, Suffolk: Boydell, 2003). شابک ۰۸۵۱۱۵۹۰۴۴; and Kenneth John Conant, Carolingian and Romanesque Architecture, 800 to 1200 (NY: Penguin, 1959; reprint, New Haven CT: Yale University Press, 1993). شابک ۰۳۰۰۰۵۲۹۸۷
- ↑ Maximilian Sternberg, Cistercian Architecture and Medieval Society (Leiden: Brill, 2013), 132–50. شابک ۹۰۰۴۲۵۱۸۱۲; Eric Fernie, The Architecture of Norman England (Oxford University Press, 2000), 4–20 and 50. شابک ۰۱۹۹۲۵۰۸۱۲; and Ann Williams, "A bell-house and a burh-geat: lordly residences in England before the Norman Conquest", Medieval Knighthood 4 (1992): 221–40.
- ↑ Draper 2005, p. 1–20.
- ↑ Warren, John (1991). "Creswell's Use of the Theory of Dating by the Acuteness of the Pointed Arches in Early Muslim Architecture". 8. BRILL: 59–65, 61–63. doi:10.2307/1523154. JSTOR 1523154.
{{cite journal}}: Cite journal requires|journal=(help) - ↑ Draper 2005, p. 3–4.
- ↑ Draper 2005, p. 4.
- ↑ Draper 2005, p. 8.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ Draper 2005, p. 12.
- ↑ Draper 2005, p. 15.
- ↑ Scott 2003, p. 113.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Draper 2005, p. 17–18.
- ↑ "Cluny Abbey (article) | Romanesque". Khan Academy (به انگلیسی). Retrieved 2020-05-07.
- ↑ "The notable exception is Durham Cathedral, the nave and choir of which (c. 1104) are supported by the first known examples of pointed ribbed vaults." Norman style در دانشنامهٔ بریتانیکا
- ↑ Harvey, L. P. (1992). "Islamic Spain, 1250 to 1500". Chicago: University of Chicago Press. شابک ۰−۲۲۶−۳۱۹۶۰−۱; Boswell, John (1978). Royal Treasure: Muslim Communities Under the Crown of Aragon in the Fourteenth Century. Yale University Press. شابک ۰−۳۰۰−۰۲۰۹۰−۲.