پرش به محتوا

برنارد دی ایتالیا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
برنارد دی ایتالیا
پادشاه ایتالیا
سلطنت۸۱۰–۸۱۷
پیشینپپین ایتالیا
جانشینلوتار یکم
زاده۷۹۷
او-دو-فرانس
درگذشته۱۷ آوریل ۸۱۸ (۲۱ سال)
میلان
آرامگاه
شهبانوکونیگوندا یا لائون
فرزند(ان)پپن اول، کنت ورماندوا
خانداندودمان کارولنژی
پدرپپین ایتالیا

برنارد دی ایتالیا (انگلیسی: Bernard of Italy; ۷۹۷ – ۸۱۸) پادشاه ایتالیا از سال ۸۱۰ تا ۸۱۷، در امپراتوری کارولنژی بود. او پسر نامشروع و جانشین پادشاه پپین ایتالیا بود. او علیه عمویش، امپراتور لویی پرهیزگار، توطئه کرد، زمانی که شورای امپراتوری دوم، برنارد را به عنوان دست نشانده پسر عمویش لوتار، منصوب کرد. هنگامی که توطئه او کشف شد، لویی او را تا پایان سال ۸۱۷ از سلطنت خلع و سپس محکوم و نابینا کرد، عملی که منجر به مرگ او شد.

زندگی

[ویرایش]

برنارد در سال ۷۹۷ از پادشاه پپین ایتالیا، که خود پسر امپراتور شارلمانی بود، متولد شد. در سال ۸۰۶، امپراتور یک توافق جانشینی صادر کرد و نه تنها ایتالیا، بلکه بایرن و مرزهای شرقی آن را نیز به پپین واگذار کرد. در سال ۸۱۰، پپین بر اثر بیماری که در محاصره ونیز به آن مبتلا شده بود، درگذشت. برنارد در پادشاهی ایتالیا، قلمرویی متمایز در امپراتوری کارولنژی، جانشین او شد و در سال‌های ۸۱۲ و ۸۱۳ توسط خود شارلمانی تأیید شد. قلمرو او شامل ایتالیای شمالی و مرکزی بود که از لومباردی تا دوک‌نشین فریولی و توابع شرقی آن امتداد داشت.

قلمرو برنارد شامل باواریا نمی‌شد، زیرا پدرش پپین قبل از شارلمانی (درگذشته ۸۱۴) درگذشت و بنابراین توافق‌نامه ۸۰۶ به‌طور کامل به اجرا در نیامد. پیش از این در سال ۸۱۴، عموی برنارد، امپراتور جدید لویی پرهیزگار، باواریا و توابع شرقی آن را به پسر بزرگش لوتار اعطا کرد؛ بنابراین، در مورد تعیین حدود بین حوزه‌های قضایی برنارد و لوتار در مرزهای جنوب شرقی امپراتوری کارولنژی، وضعیت پیچیده‌ای شروع به ظهور کرد. در سال ۸۱۷، امپراتور لویی، توافق‌نامه‌ای در مورد جانشینی صادر کرد که به عنوان نظم امپراتوری شناخته می‌شود و پسرش لویی را به عنوان پادشاه باواریا منصوب کرد، با اختیارات اضافی بر کارانتانیا، بوهمیا و سایر اسلاوها و آوارهای وابسته. از آنجایی که کارانتانیا قبلاً تحت صلاحیت دوک‌نشین فریولی بود که متعلق به قلمرو ایتالیایی پپین بود، اعلام انتقال آتی آن به حوزه قضایی باواریا، نشان‌دهنده کاهش دامنه‌های برنارد بود.

چالش‌های دیگر برای برنارد ناشی از این واقعیت بود که برخلاف پسران لویی، نامی از او در نظم امپراتوری برده نشده بود، که شامل یک بند مبهم در مورد وضعیت قلمرو ایتالیا بود. طبق این بند، بیان شده بود که ایتالیا باید به همان شیوه‌ای که در دوران سلطنت امپراتوران شارلمانی و لویی انجام می‌شد، اداره شود و تأکید می‌شد که اگر لوتار، پسر بزرگ لویی و امپراتور مشترک، زنده بماند و جانشین پدرش به عنوان امپراتور جدید شود، باید همین ترتیبات رعایت شود.

این مفاد که به راحتی قابل تفسیر بودند و به صراحت حاکمیت برنارد بر قلمرو ایتالیا را تأیید و تضمین نمی‌کردند، در ایتالیا به عنوان دلیلی برای نگرانی تلقی می‌شدند. برخی از مشاوران برنارد، از جمله کنت اگیدئو، و پیشکار رگینهارد، برنارد را متقاعد کردند که این ترتیبات موقعیت او را تهدید می‌کند. افراد برجسته دیگری نیز در این امر دخیل بودند، مانند رگینهار، نوه یک شورشی تورینگی علیه شارلمانی، و اشراف‌زاده هاردراد، در حالی که اسقف‌های آنشلم میلان و تئودولف اورلئان نیز مظنون به دخالت بودند، اما هیچ مدرکی برای تأیید یا رد این موضوع در مورد تئودولف وجود نداشت، در حالی که دخالت آنشلم همچنان نامشخص بود.

پیش از این، به نظر می‌رسد رابطه برنارد با عموی پدری‌اش دوستانه بوده است و به نظر می‌رسید که شکایت اصلی برنارد در سال ۸۱۷ این تصور بود که او نیز به عنوان رعیت امپراتور مشترک، لوتار، تبدیل شود. از نظر عملی، موقعیت واقعی او به هیچ وجه تحت تأثیر مفاد این فرمان تغییر نکرده بود و او می‌توانست با خیال راحت به حکومت خود تحت چنین سیستمی ادامه دهد. با این وجود، گزارش‌های «تا حدودی درست» به لویی پرهیزگار رسید مبنی بر اینکه برادرزاده‌اش قصد دارد یک رژیم «غیرقانونی» (یعنی مستقل) در ایتالیا تأسیس کند.

لویی پرهیزگار به سرعت به این توطئه واکنش نشان داد و به سمت جنوب به سمت شالون لشکرکشی کرد. برنارد و همکارانش غافلگیر شدند. برنارد برای مذاکره به شالون سفر کرد، اما او و سردسته‌ها مجبور به تسلیم شدن به لویی شدند. لویی آنها را به آخن برد و در آنجا برنارد را محاکمه، به خیانت محکوم، خلع و به اعدام محکوم کرد. لویی مجازات آنها را به کور کردن تخفیف داد، که برنارد را به عنوان یک تهدید خنثی می‌کرد، بدون اینکه واقعاً او را بکشد. با این حال، روند کور کردن (که با فشار دادن یک سوزن داغ به کره چشم انجام می‌شد) چنان آسیب‌زا بود که برنارد دو روز پس از انجام عمل، در اثر درد و رنج درگذشت. در همان زمان، لویی برادران ناتنی خود، دروگو، هیو و تئودریک، را نیز به زور سر بریدند و در صومعه‌ها زندانی کرد تا از به چالش کشیدن خط اصلی توسط سایر شاخه‌های کارولنژی جلوگیری کند. او همچنین با کسانی که گناهکار یا مظنون به توطئه با برنارد بودند، به شدت رفتار کرد: تئودولف اورلئان زندانی شد و اندکی پس از آن درگذشت. توطئه‌گران غیرروحانی کور شدند، روحانیون عزل و زندانی شدند؛ همه زمین‌ها و افتخارات خود را از دست دادند.

برنارد در ۱۷ آوریل ۸۱۸ بر اثر جراحات وارده درگذشت.

برنارد با کونیگونده از لان ازدواج کرد، اما سال ازدواج آنها نامشخص است. آنها یک پسر به نام پپن اول، کنت ورماندوا، داشتند که در سال ۸۱۷ متولد شد. متنی با عنوان «رؤیای زن فقیر لان» از لویی به خاطر مرگ برنارد انتقاد می‌کند.

میراث

[ویرایش]

کمی پس از عزل برنارد، حکومت بر قلمرو ایتالیا به پسر ارشد لویی، لوتار، واگذار شد. در سال ۸۲۱، امپراتور لویی برخی از همدستان برنارد را عفو کرد، و در سال ۸۲۲ نیز در آتیگنی توبه عمومی کرد، جایی که در برابر همه درباریان به قتل گناهکارانه برادرزاده‌اش اعتراف کرد، و همچنین برادران ناتنی خود را دوباره به نفع خود پذیرفت. این اقدامات احتمالاً ناشی از احساس گناه او به دلیل نقشش در مرگ برنارد بود. برخی از مورخان استدلال کرده‌اند که رفتار لویی او را در معرض سلطه روحانیون قرار داد و از اعتبار و احترام او در میان اشراف فرانکی کاست. با این حال، برخی دیگر خاطرنشان می‌کنند که توطئه برنارد تهدیدی جدی برای ثبات پادشاهی بود و واکنش به آن نیز کمتر از یک تهدید نبود؛ بنابراین، توبه لویی «یک حرکت سنجیده برای بازگرداندن هماهنگی و تثبیت مجدد اقتدارش بود.»

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]

پیوند به بیرون

[ویرایش]