بانو با سگ ملوس
«بانو با سگ ملوس» (به روسی: Дама с собачкой، تلفظ: داما سْ سُباچُکُی) یا بانویی با سگ کوچولویش داستان کوتاهی است از آنتوان چخوف که در سال ۱۸۸۹ نوشته است.
در زبان فارسی[ویرایش]
این داستان را مترجمانِ مختلف در سالهای مختلف به فارسی درآوردهاند.
سروژ استپانیان | عبدالحسین نوشین | احمد گلشیری |
---|---|---|
مجموعه آثار | بانو با سگ ملوس و داستانهای دیگر | بهترین داستانهای کوتاه/ آنتون پاولوویچ چخوف |
بانویی با سگ کوچولویش | بانو با سگ ملوس | خانم با سگ کوچک |
«میگفتند در خیابان ساحلی شهر چهرهٔ تازهای دیده شده است -خانمی با یک سگ کوچولو- دیمتری دمیتریچ گورف نیز که از دو هفته پیش به یالتا آمده و تا آن روز به محیط آنجا عادت کرده بود، حالا دیگر مانند بقیه اهالی شهر، به چهرههای تازه علاقه نشان میداد. همینطور که در آلاچیق باغ ورن نشسته بود زن جوان موبوری را دید که قد متوسطی داشت و کلاه بره بر سر نهاده بود و طول خیابان ساحلی را قدمزنان میپیمود؛ سگ سفید کوچولویی هم از پی زن میدوید.»[۱] | «میگفتند که در کنار دریا قیافهٔ تازهیی پیدا شده: بانو با سگ ملوسش. دمیتری دمیترچ گوروف هم که دو هفته بود در یالتا میگذراند و دیگر بآنجا عادت کرده بود، در جستجوی اشخاص و قیافههای تازه بود. روزی در غرفهٔ متعلق به ورنه نشسته بود و دید زن جوانی، میانهبالا، موبور، بره بسر از خیابان کنار دریا میگذشت و سگ سفید ملوسی بهدنبالش میدوید.»[۲] | «همه از کسی صحبت میکردند که بهتازگی در گردشگاهِ ساحلی دیده شده بود، یعنی خانم با سگ کوچک. دیمتری دمیتریچ گوروف، که دو هفتهای بود به یالتا آمده و دیگر با راه و رسم زندگی آنجا خو گرفته بود، رفتهرفته به آدمهای تازه علاقه نشان میداد. از روی صندلی خود در جلوِ کافهٔ وِرنِت چشمش به زن جوانی افتاد که کلاه بِره بهسر داشت و در امتداد گردشگاه ساحلی قدم میزد. زن کیسوان خرمایی داشت، چندان بلندبالا نبود و به دنبالش سگ پشمالوی سفیدی با پاهای کوچک دواندوان حرکت میکرد.»[۳] |
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- چخوف، آنتوان (؟)، بانو با سگ ملوس و داستانهای دیگر، ترجمهٔ عبدالحسین نوشین، مسکو: انتشارات پروگرس، ص. ۱۵-۷ تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - چخوف، آنتوان (۱۳۸۱)، بهترین داستانهای کوتاه/ آنتون پاولوویچ چخوف، ترجمهٔ احمد گلشیری، تهران: انتشارات نگاه، شابک ۹۶۴-۳۵۱-۱۰۰-۶
- چخوف، آنتوان (۱۳۷۰)، مجموعه آثار چخوف (جلد دوم)، ترجمهٔ سروژ استپانیان، تهران: انتشارات توس