اسلاوی ژیژک

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
اسلاوی ژیژک
ژیژک در لیورپول، انگلستان، ۲۰۰۸
زادهٔ۲۱ مارس ۱۹۴۹ ‏(۷۵ سال)
لیوبلیانا، اسلوونیا،
یوگسلاویا
تحصیلاتدانشگاه لیوبلیانا (بی‌ای، ام‌ای، دی‌ای)
دانشگاه پاریس ۸ (پی‌اچ‌دی)
دورهفلسفه سده ۲۰/۲۱
حیطهفلسفه غرب
مکتب
محل کار
علایق اصلی
تأثیرگذار بر
    • مایکل بروکس
    • جودی دین
    • ملادن دولار
    • فیشر
    • سرچکو هوروارت
    • اریک سانتنر[۲]
    • سیپراس
    • آلنکا زوپانچیچ
    • دوئان راسیل

اِسلاوُی ژیژِک ((به اسلونیایی: Slavoj Žižekگوش دهیدi‎/ˈslɑːvɔɪ ˈʒʒɛk/‎ SLAH-voy ZHEE-zhek؛ Slovene: [ˈslaʋɔj ˈʒiʒɛk]؛ زادهٔ ٢١ مارس ١٩۴٩) فیلسوف، نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس، منتقد فرهنگی و سیاست‌مدار اسلوونیایی است.

زندگی‌نامه[ویرایش]

او در لیوبلیانا به دنیا آمد و دکترای فلسفه‌اش را از دانشگاه لیوبلیانا دریافت کرد. در سال ۱۹۹۰ به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری از سوی حزب لیبرال دموکرات اسلوونی معرفی شد. ژیژک فیلسوف و نظریه‌پرداز انتقادی است که بخش عمدهٔ کارش در سنت فلسفی هگلی، مارکسیسم و نیز روانکاوی لاکانی است. او فعالیت‌های چشمگیری در زمینهٔ نظریهٔ سیاسی، نظریه فیلم و روانکاوی نظری داشته‌‌است.

شهرت ژیژک برای احیای روانکاوی ژاک لاکان برای یک خوانش جدید از فرهنگ عامه است. او رسالات گوناگونی دربارهٔ موضوعات گوناگون نگاشته‌ است. موضوعاتی چون جنگ عراق، بنیادگرایی، سرمایه‌داری، رواداری، حقیقت سیاسی، جهانی‌سازی، سوبژکتیویته، حقوق انسانی، لنین، اسطوره، فضای مجازی، پسامدرنیسم، چندفرهنگ‌گرایی، پست مارکسیسم، آلفرد هیچکاک و دیوید لینچ. او به شوخی در مصاحبه با یک نشریهٔ اسپانیایی خود را یک استالینیست لاکانی تندرو معرفی کرده‌ است.

نخستین کتاب ژیژک به زبان انگلیسی، اثر موفق او با عنوان ابژه متعالی ایدئولوژی (۱۹۸۹) است که در معرفی اندیشه مکتب لیوبلیانا به مخاطبان انگلیسی‌زبان نقش مهمی داشت. او بیش از ۵۰ کتاب به زبان‌های مختلف نوشته است که بیش از نیمی از آنها در ایران به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است.

دیدگاه‌ها[ویرایش]

دیدگاه‌های اجتماعی[ویرایش]

اسلاوی ژیژک در گفتگوی خود با پادکست رابینسون ارهارت به سخت‌گیریِ سهل‌انگاران در دنیای معاصر اشاره می‌کند و از جمله به چنین تناقضی در جریان ووک می‌پردازد. در اوایل این گفتگو رابینسون ارهارت به ژیژک می‌گوید: گمان می‌کنم زمانی که می‌گویید «امروزه بیش از هر دوره‌ای به روانکاوی نیاز داریم» مقصودتان از روانکاوی بیش از آنکه شیوه‌ای برای درمان مشکلات فردی باشد، شیوه‌ای برای نقد فرهنگی و اجتماعی است. آیا درست فکر می‌کنم؟ ژیژک در پاسخ می‌گوید: بله، هرچند من روانکاوی را به شیوه‌ای برای درمان اجتماع تنزل نمی‌دهم. زیرا آنچه برای فروید واضح بود و آنچه ما امروزه باید پیوسته در ذهن داشته باشیم این است که تصورات درباره کهن‌الگوهای روانشناسی اشتباه است. به عنوان نمونه فرض کنید شما مشکلاتی از حیث ناتوانی جنسی دارید، آنگاه روانکاوی وارد عمل می‌شود و شما را قادر می‌سازد که بر این مشکل فائق آیید؛ مثلاً اگر ممنوعیت‌هایی در ناخودآگاه شما وجود دارد روانکاوی این ممنوعیت‌ها را بر ملا می‌کند یا کمک می‌کند از سلطه‌های سرکوب‌گرانه نظیر سلطه پدرانه رها شوید تا نتیجه نهایی این باشد که بتوانید به کامیابی دست یابید. این تصور عمومی از فروید است، اما فروید این نیست. فروید را امروزه‌، خصوصاً فمینیست‌ها، متهم به سوگیریِ پدرسالارانه می‌کنند. در حالیکه فروید متناقض‌نمایی که در دوران امروزی با آن مواجهیم را آشکار می‌سازد. اینجاست که روانکاوی، نه دقیقاً به تعبیر فرویدی بلکه به معنی تطوریافته‌اش، می‌تواند به ما کمک کند. متناقض‌نمای امروزی این است که امروزه در حالیکه ما در جوامع سهل‌انگار زندگی می‌کنیم و با اقسام گوناگونی از آسانگیری مواجهیم، اما این سهل‌انگاری به جای این که به ما زندگی‌های آزاد و لذت‌بخش بدهد باعث تولید نسخه‌ای منحصر به فرد از سرکوب و مقررات‌سازی شده است. ژیژک در توضیح این نکته می‌گوید: آنچه حقیقتاً توجه من را جلب می‌کند این است که در زمینه سهل‌انگاری و این شیفتگی وافر نسبت به فائق آمدن بر محدودیت‌ها که در قالب‌هایی نظیر جریان وُوک (woke) و می تو (me too) خودنمایی می‌کند اصل ایده بر مبنای سهل‌انگاری (permissiveness) است؛ مثلاً این که تمامی گرایش‌های فرعیِ جنسی باید مجاز شود و دشمن بزرگ عبارت است از سرکوبِ پدرانه یا پدرسالارانه. ولی چه چیزی به عنوان نتیجه نهاییِ این سهل‌انگاری عایدمان می‌شود؟ وجاهت سیاسی (political correctness) عایدمان می‌شود که من با اهدافش علیه نژادپرستی یا تبعیض جنسی مخالف نیستم، اما با شکل آن مخالفم. از لحاظ شکلی، این جریانات علیه سرکوب است اما نحوه عملکرد آن از حیث اجتماعی، شیوه‌ای است به شدت مستبدانه و تفرقه‌افکنانه و سرکوب‌گرانه. آنچه برای من جالب است این است که این جریان به صورت بالفعل (de facto) مجموعه‌ای از محدودیت‌ها تحمیل می‌کند: نباید از این واژه استفاده کنید، نباید این کار یا آن رفتار را انجام دهید. منطق این جریان بسیار سخت‌گیرانه است. همانطور که می‌دانیم افرادی هستند که آن‌ها را می‌شناسیم و نامشان را نمی‌برم و این افراد مسیر شغلیِ حرفه‌ای‌شان از بین رفته است به خاطر گفتن یا نوشتن چیزی که شاید با سلیقه آن جریان همخوانی نداشته یا اشتباه بوده اما آنقدر هم حرف وحشتناکی نبوده است. این منطق برای من جالب است که چگونه سهل‌انگاری به نقطه متضاد خودش تبدیل می‌شود.[۳]

نظریات سینمایی[ویرایش]

ژیژک یک نظریه‌پرداز سینمایی نیز هست. او از تفسیر روانکاوانهٔ لاکانی برای ایجاد یک نظریهٔ سینمایی و یک شیوهٔ نقد جدید استفاده کرده‌ است. به اعتقاد رابرت استم، او از فیلم‌های سینمایی برای شرح نظریات لاکان استفاده می‌کند و در فیلم‌های سینمایی مثال‌هایی می‌یابد که حتی از خود لاکان هم افکار روانکاوانهٔ او را بهتر شرح می‌دهند. ژیژک به بررسی میل و فانتزی ناخودآگاه، امر واقعی و ابژهٔ والای ایدئولوژی در فیلم‌ها می‌پردازد و از این راه یک تأویل روانکاوانه در باب سینما می‌سازد. لینچ و هیچکاک دو فیلم‌ساز مورد علاقهٔ ژیژک هستند که تفسیر آثار آن‌ها بیش از همه مورد توجهش بوده‌اند.

نقد به ژیژک[ویرایش]

اندیشمندان بسیاری نوشته‌های ژیژک را بی‌اعتبار و فاقد معنا می‌دانند. نوآم چامسکی نوشته‌های ژیژک را ژست‌گیری‌های توخالی خواند و سبک و روش او در برابر «گزاره‌های آزمون‌پذیر تجربی» حوزه‌های «جدی» تر مانند علوم دقیق قرار داد. چامسکی بر این باور است که کار ژیژک را اصلاً نباید جدی گرفت.[۴] جان گری، فیلسوف بریتانیایی از ژیژک به خاطر ستایش خشونت و سخنان مهمل و توخالی انتقاد کرد. از نظر گری ژیژک خود یکی از محصولات کالایی سرمایه‌داری است «ژیژک در شاهکاری عظیم از تولیدات فکری بی‌شمار، نقدی تخیل‌آمیز از نظم کنونی ارائه کرده‌ است؛ نقدی که مدعی طرد و انکار هر آن چیزی است که در حال حاضر وجود دارد. او به معنایی واقعاً هم این کار را می‌کند، اما هم‌زمان به بازتولید همان دینامیسم ضروری و بی‌هدفی نیز می‌پردازد که در عملکرد سرمایه‌داری می‌بیند.»[۵]

سرقت ادبی[ویرایش]

اسلاوی ژیژک در سال ۲۰۱۴ به سرقت فکری از مجله نژادپرستانهٔ رنسانس آمریکایی متهم شده‌است. رنسانس آمریکایی یک مجله محافظه‌کار متعلق به «سفیدهای ناسیونالیست» آمریکایی است که سازمان‌های غیردولتی حقوق بشری آن را به عنوان یک گروه ناسیونالیستی «نفرت‌پراکن» رده‌بندی کرده‌اند. جیمز ویلیامز، سردبیر ارشد جستار انتقادی که یادداشت ژیژک را سال ۲۰۰۶ منتشر کرده بود، در گفتگو با نیوزویک تأیید کرد که ژیژک «قطعاً» از یادداشت هورنبک استفاده کرده‌است. وی افزود: «ما متاسفیم که چنین اتفاقی افتاده. اگر می‌دانستیم ژیژک در حال سرقت فکری است، قطعاً از او می‌خواستیم که پاراگراف‌های غیرقانونی را حذف کند». هورنبک نیز در گفتگو با نیوزویک تأکید کرد که «هر کس دو متن را کنار هم بگذارد، می‌فهمد ژیژک سارق فکری است.»[۶]

نامهٔ ژیژک به منینگ[ویرایش]

۱۷ دسامبر روز تولد چلسی منینگ بود. گاردین از تنی چند از روشنفکران و هنرمندان خواسته بود تا سالروز تولد وی را به او تبریک بگویند. اسلاوی ژیژک نیز یکی از این افراد است.

متن نامه:

چلسی عزیز؛

غالباً می‌شنویم که چپ رادیکال امروز از طرح‌ریزی یک بدیل عملی ناتوان است. آنچه تو انجام دادی به سادگی یک بدیل بود. به قول گاندی؛ تو خودْ تغییری هستی که در پی‌اش بودی…

در ارتباط با ایران[ویرایش]

نشست علمی دانشگاه تهران[ویرایش]

در خرداد ۱۴۰۰ دانشگاه تهران میزبان نشستی علمی با حضور اسلاوی ژیژک و نادیا مفتونی بود. ژیژک در این نشست به تشریح ابعاد گوناگونی از اندیشه خود از جمله در باب مفهوم خیال پرداخت. او در این راستا به تبیین جایگاهی که آثار مفتونی در زمینه خیال دارد اشاره کرد. وی درباره مفتونی گفت: «من کار نادیا مفتونی را به دلیل خیلی مشخصی دنبال می‌کنم. علاقه من به آثار او علاقه‌ای عمومی نیست. معتقدم کاری که او با تمرکز بر مفهوم خیال انجام می‌دهد به ما می‌گوید که اگر به شیوه درستی بر این مفهوم تمرکز کنیم، این امر یک روشنایی جدید و چشم‌اندازی را که به طرز شگفت‌انگیزی سازنده است در زمینه شیوه‌ای که امروز باید سنت فلسفی و دینی و غیره خود را خوانش کنیم ایجاد می‌کند. اکنون به این مهم می‌پردازم که کار نادیا مفتونی برای من چه معنایی دارد. این شاید یک خوانش ناپرورده باشد اما می‌خواهم دیدگاه خودم را بی‌رحمانه تحمیل کنم. او در مباحثش پیرامون خیال نشان می‌دهد که فلسفه کهن اسلامی قبلاً مسیری را که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم طی کرده است. یعنی او فراتر از ارسطو می‌رود. ارسطو یک نظریه خیال دارد که اگر برخی اشارات جزئی جسورانه را از این نظریه حذف کنیم با یک نظریه بسیار سنتی درباره خیال مواجهیم. نکته اصلی مد نظر من این است: ما در غرب معمولاً خیال را به امری ذهنی در مقابل واقعیت عینی تقلیل می‌دهیم. چنان که گویی امور و اشیاء در جهان خارج وجود دارد و هویت‌شان همان است که هست و شاید این هویت کاملاً برای ما شناخته‌شده نباشد اما در عالم خارج وجود دارد و آنگاه قائلیم که خیال امری ذهنی است، یعنی ما چیزی را بر اشیاء معطوف می‌‌کنیم و جاهای خالی در شناخت خود را پُر می‌کنیم. اما معتقدم چیزی که ما از سنت فکری شما می‌آموزیم و این سنت فکری به من نزدیک است، یعنی به ایدئالیسم آلمانی و هگل و دیگرانی در قرن بیستم نزدیک است و به دلالت‌های فلسفی فیزیک کوانتوم نزدیک است، این است که از جهت عینی هم نمی‌توان گفت که امور و اشیاء همان چیزهایی هستند که می‌نمایند. آن چه یک چیز هست فی‌الجمله دلالت بر فضای یک نوع خیال هستی‌شناختی دارد. یعنی خیال در درون خود یک چیز: آن چه این چیز می‌توانست بوده باشد اما نشد، و ظرفیت‌های بالقوه پنهانی که در آن چیز وجود دارد. در نتیجه شناخت یک چیز مستلزم این نیست که صرفاً ذهن خود را فراموش کنیم و بر این تمرکز کنیم که آن چیز واقعاً چیست. بلکه برای شناخت یک چیز لازم است خود را در هویت آن و تمامی ظرفیت‌های بالقوه‌اش دخیل کنیم. مفتونی در آثارش درباره خیال نشان می‌دهد که فلسفه اسلامی قبلاً این مسیر را طی کرده است.»[۷][۸][۹]

حضور در برنامه جیوگی[ویرایش]

اسلاوی ژیژک با حضور اینترنتی در برنامه تلویزیونی جیوگی که از شبکه دو صدا و سیما پخش می‌شد، به گفتگو با میلاد دخانچی پرداخت. در این گفتگو که قسمت اول آن در ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ پخش شد، ژیژک به بحران‌های جهانی، علت حمایت تعجب برانگیز خود از دونالد ترامپ، ریشه‌های سرمایه‌داری داعش و افول جریان چپ جهانی پرداخته است. در بخش دوم گفتگو، ژیژک به اهمیت ایران به عنوان جریان نه شرقی و نه غربی پرداخته و از اهمیت ایرانی فرهنگی و علاقه خود به سفر به ایران صحبت به میان آورده است.[۱۰]

آثار[ویرایش]

  • بهشت در بی نظمی / هرج و مرج [۱۱]

ترجمه به فارسی[ویرایش]

  • رخداد، سفری فلسفی از دل یک مفهوم، ترجمۀ محسن ملکی، بهزاد صادقیان، تهران: نشر بان، 1400.
  • "لچکی به مثابه یک پارالاکس معمارانه و دیگر پدیده های مرتبط به کشمکش های طبقاتی" در کتاب نظریه های زیبایی شناسی، ترجمه احسان حنیف، تهران: فکرنو، ۱۳۹۹.
  • پاندمی کرونا دنیا را تکان می‌دهد، سه نسخه متفاوت ترجمه از :"هوشمند دهقان"، "نوید گرگین" و "شهریار پاک نیا (ویراستاری بیژن عبدلکریمی)")، ۱۳۹۹.
  • "درس رانسیر" و "سوبژکتیوشدن سیاسی و فراز و فرودهای آن" در کتاب سیاست ورزی زیبایی شناسی، ترجمه فتاح محمدی، تهران: هزاره سوم، ۱۳۹۳.
  • نقد باورهای مغرب زمین، ترجمه کیوان آذری، اردبیل: محقق اردبیلی، ۱۳۹۳.
  • عینیت ایدئولوژی، ترجمه علی بهروزی، تهران: طرح نو، ۱۳۹۰.
  • از نشانگان خود لذت ببرید!: ژاک لاکان در و بیرون از هالیوود، ترجمه فتاح محمدی، تهران: هزاره سوم، ۱۳۸۹.
  • کژ نکریستن: مقدمه ای بر ژاک لاکان از طریق فرهنگ عامه، ترجمه مازیار اسلامی و صالح نجفی، تهران: رخداد نو، ۱۳۸۸.
  • وحشت از اشک‌های واقعی: کریستوف کیشلوفسکی در میان نظریه و پسانظریه، ترجمه فتاح محمدی، تهران: هزاره سوم، ۱۳۸۸.
  • به برهوت حقیقت خوش آمدید، ترجمه فتاح محمدی، تهران: هزاره سوم، ۱۳۸۵.
  • هنر امر متعالی مبتذل: دربارهٔ بزرگراه گمشده دیوید لینچ، ترجمه مازیار اسلامی، تهران: نشر نی، ۱۳۸۴.
  • جهان زندان من است:مکاتبات اسلاوی ژیژک با نادژدا تولوکونیکووا، ترجمه فرزام کریمی، تهران: نشر جغد، ۱۴۰۰.

گزیده‌ای از کتاب‌شناسی[ویرایش]

Title Year Publisher ISBN Notes
Pandemic! 2: Chronicles of a Time Lost 2020 OR Books شابک ‎۹۷۸−۱−۶۸۲۱۹−۴۰۹−۶
Pandemic!: COVID-19 Shakes the World 2020 OR Books شابک ‎۹۷۸−۸۴−۳۳۹−۴۱۸۱−۷
A Left that Dares to Speak Its Name: 34 Untimely Interventions 2020 Polity
Hegel in A Wired Brain 2020 Bloomsbury Publishing
Sex and the Failed Absolute 2019 Bloomsbury Publishing
The Relevance of the Communist Manifesto 2019 Polity
Like a Thief in Broad Daylight: Power in the Era of Post-Humanity 2018 Allen Lane
Incontinence of the Void: Economico-Philosophical Spandrels 2017 MIT Press
The Courage of Hopelessness: Chronicles of a Year of Acting Dangerously 2017 Penguin Books
Antigone 2016 Bloomsbury
Disparities 2016 Bloomsbury
Against the Double Blackmail: Refugees, Terror and Other Troubles with the Neighbours 2016 Allen Lane
The Wagnerian Sublime: Four Lacanian Readings of Classic Operas 2016 August Verlag Berlin
Trouble in Paradise: From the End of History to the End of Capitalism 2014 Allen Lane
Absolute Recoil: Towards a New Foundation of Dialectical Materialism 2014 Verso Books
Event: A Philosophical Journey Through a Concept 2014 Penguin Books
The Most Sublime Hysteric: Hegel with Lacan 2014 Polity
The Year of Dreaming Dangerously 2012 Verso Books
Less Than Nothing: Hegel and the Shadow of Dialectical Materialism 2012 Verso Books
Living in the End Times 2010 Verso Books
First As Tragedy, Then As Farce 2009 Verso Books
Violence: Six Sideways Reflections 2008 Picador
In Defense of Lost Causes 2008 Verso Books
How to Read Lacan 2006 Granta Books
The Parallax View 2006 MIT Press
Iraq: The Borrowed Kettle 2004 Verso Books
The Puppet and the Dwarf: The Perverse Core of Christianity 2003 MIT Press
Organs Without Bodies: On Deleuze and Consequences 2003 Routledge
Welcome to the Desert of the Real: Five Essays on September 11 and Related Dates 2002 Verso Books
On Belief 2001 Routledge
The Fright of Real Tears: Krzysztof Kieślowski Between Theory and Post-Theory 2001 British Film Institute
Did Somebody Say Totalitarianism?: Five Interventions in the (Mis)Use of a Notion 2001 Verso Books
The Fragile Absolute: Or, Why is the Christian Legacy Worth Fighting For? 2000 Verso Books
The Art of the Ridiculous Sublime: On David Lynch's Lost Highway 2000 University of Washington Press
NATO As the Left Hand of God? 1999 Arkzin
The Ticklish Subject: The Absent Centre of Political Ontology 1999 Verso Books
The Spectre is Still Roaming Around: An Introduction to the 150th Anniversary Edition of The Communist Manifesto 1998 Arkzin
The Plague of Fantasies 1997 Verso Books
The Indivisible Remainder: Essays on Schelling and Related Matters 1996 Verso Books
The Metastases of Enjoyment: Six Essays on Women and Causality 1994 Verso Books
Tarrying with the Negative: Kant, Hegel, and the Critique of Ideology 1993 Duke University Press
Enjoy Your Symptom!: Jacques Lacan in Hollywood and Out 1992 Routledge
Looking Awry: An Introduction to Jacques Lacan through Popular Culture 1991 MIT Press
For They Know Not What They Do: Enjoyment as a Political Factor 1991 Verso Books
The Sublime Object of Ideology 1989 Verso Books

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. Bostjan Nedoh (ed.), Lacan and Deleuze: A Disjunctive Synthesis, Edinburgh University Press, 2016, p. 193: "Žižek is convinced that post-Hegelian psychoanalytic drive theory is both compatible with and even integral to a Hegelianism reinvented for the twenty-first century."
  2. Kotsko, Adam (2008). "Politics and Perversion: Situating Žižek's Paul" (PDF). Journal for Cultural and Religious Theory. 9 (2): 48. ISSN 1530-5228. Retrieved 19 December 2018.
  3. https://www.youtube.com/watch?v=IxmZ4AVac7U
  4. http://www.openculture.com/2013/06/noam_chomsky_slams_zizek_and_lacan_empty_posturing.html
  5. http://www.nybooks.com/articles/2012/07/12/violent-visions-slavoj-zizek/
  6. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۵.
  7. "متن گفتگوی ژیژک در نشست علمی با مفتونی".
  8. "UT's Colloquium: Slavoj Žižek on Iranian Tradition".[پیوند مرده]
  9. مشروح نشست اسلاوی ژیژک با نادیا مفتونی
  10. «پخش نسخه کامل مصاحبه اسلاوی ژیژک از جیوگی». خبرگزاری مهر. دریافت‌شده در ۳۰ فروردین ۱۴۰۰.
  11. «از انتشار کتاب تازه ژیژک تا خاطرات یک مسلمان از نمازخواندن در ایاصوفیه». خبرگزاری مهر.

پیوند به بیرون[ویرایش]