اسطوره
در باور عامه و در برخی از فرهنگها، اسطوره (به انگلیسی: Myth) یعنی «آنچه خیالی و غیرواقعی بوده و جنبهای صرفاً افسانهای دارد»؛ اما استوره را باید داستان و سرگذشتی مینَوی دانست که شرح عمل، عقیده یا یک نهاد است که دستکم بخشی از آنها از سنتها و روایتها گرفته شده و با آیینها و عقاید دینی پیوندی ناگسستنی دارد. در استوره، سخن از این است که چگونه هر چیزی پدید میآید و به هستی خود ادامه میدهد. علم اسطورهشناسی به بررسی اسطورهها میپردازد.
بنابرین، تاریخی که بر روایات و داستانهای شفاهی متکی باشد به نام تاریخ اسطورهشناسی یاد میشود.
واژهشناسی[ویرایش]
اسطوره واژهای معرَّب است که از واژهٔ یونانی هیستوریا (historia) به معنی «جستجو، آگاهی، داستان» گرفته شدهاست.
در فارسی اسطوره به ۱. افسانه و قصه ۲. سخن بیهوده و پریشان معنا شدهاست.[۱]
نجف دریابندری در کتاب افسانهٔ اسطوره توضیح دادهاست که این واژه در زبان فارسی پیشینهٔ چندانی ندارد و معادل فارسی دقیقتر برای لفظ myth و mytos («شرح، خبر، قصه») در زبانهای اروپایی، در فارسی «افسانه» میباشد؛ ولی برخی نویسندگان دیگر مانند ژاله آموزگار و جلال ستّاری همچنان واژهٔ اسطوره یا استوره را بسنده دانسته و هر دو به کار میبرند.
تفاوت با حماسه[ویرایش]
صنعتیزاده در اینباره میگوید اسطوره هم در جامعهٔ صاحب خط وجود دارد و هم در جامعهای که هنوز خط نیافتهاست. اما حماسه چنین نیست و فقط از نطفهٔ اسطوره و در جامعهٔ صاحبنظر میتواند بهوجود آید. این مطلب را به طرز دیگری هم میتوان بیان نمود. یکی از ویژگیهای جوامع بدون خط آن است که متون و جنگهای عقیدتی و تاریخی آنها بهطور شفاهی، به دوام خود میپردازند. تعداد زیادی از این متنها و جنگهای شفاهی، در همین اواخر یعنی یکی دو سده گذشته صاحب پیکر کتابت شدند. از آن جمله، حماسهٔ کالا والا است.[۲]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
![]() |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به اسطوره در ویکیگفتاورد موجود است. |
- ↑ معین، محمد، فرهنگ معین، لغت اسطوره، امیرکبیر، تهران، 1350.
- ↑ صنعتی، همایون (خرداد و تیر ۱۳۵۹). «نگاهی به سه کتاب». آینده (۳ و ۴): ۲۹۸-۲۹۷.
- تاریخ اساطیری ایران؛ دکتر ژاله آموزگار