اریک فروم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از اریش فروم)
اریش فروم
فروم در سال ۱۹۷۰
زادهٔ۲۳ مارس ۱۹۰۰
فرانکفورت، امپراتوری آلمان
درگذشت۱۸ مارس ۱۹۸۰ (۷۹ سال)
کانتون تیچینو، سویس
ملیتآلمانی-آمریکایی
شناخته‌شده برایفلسفه غرب، انسان‌گرایی، نظریه اجتماعی، مارکسیسم
کارهای برجستهوجود، گریز از آزادی
دورهقرن بیستم
مکتبفلسفه قاره‌ای، مکتب فرانکفورت، روان‌کاوی، نظریه انتقادی

اریش فروم (به آلمانی: Erich Fromm) (زادهٔ ۲۳ مارس ۱۹۰۰ – درگذشته ۱۸ مارس ۱۹۸۰) روان‌کاو، جامعه‌شناس، روان‌شناس اجتماعی بلندآوازهٔ مکتب فرانکفورت و همچنین یک سوسیال دموکرات و از برجسته‌ترین فیلسوفان مکتب اومانیستی آمریکایی آلمانی‌تبار است. او در آثارش کوشید تا ارتباط متقابل روان‌شناسی و جامعه را شرح دهد و معتقد بود که با به‌کار بستن اصول روانکاوی، به عنوان علاج مشکلات و بیماری‌های فرهنگیِ بشر، راهی به سوی تحقّق یک «جامعهٔ معقول» و متعادل از لحاظ روانی خواهد یافت.[۱]

زندگی[ویرایش]

اریش فروم در فرانکفورت آم ماین آلمان به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دانشگاه‌های هیدلبرگ و مونیخ و انستیتو روانکاوی برلین ادامه داد. بعد از ظهور نازیسم در آلمان به ژنو رفت و سرانجام در سال ۱۹۳۴ به آمریکا مهاجرت کرد و تابعیت این کشور را پذیرفت و در دانشگاه کلمبیای نیویورک مشغول به فعالیت شد، سپس به مکزیک رفت و در دانشگاه مستقل ملی مکزیک کرسی روانکاوی را تأسیس کرد. وی در انتهای عمر خویش به سوئیس بازگشت و در ۱۹۸۰ درگذشت.[۲]

دیدگاه نسبت به دین[ویرایش]

اریش فروم ابتدا ادیان را به ادیان خودکامه و انسان‌گرا تقسیم می‌کند و بعد از توضیح هریک به سراغ منشأ دین می‌رود و اشاره می‌کند که وجود دو نیاز عمده در انسان‌ها، باعث پدید آمدن گرایش بشر به دین شده‌است، که عبارت اند از:

  1. نگرش مشترک و همگانی: انسان‌ها برای به دست آوردن زندگی اجتماعی سالم و به دور از تنش، نیازمند وحدت در دیدگاه‌ها و نظریاتشان هستند. اگر در بین دیدگاه‌ها تشتّتِ آرا وجود داشته باشد، زندگی اجتماعی از هم می‌پاشد و افراد به تفاهم و ارتباط اجتماعی نمی‌رسند؛ ولی دین به پیروانش دیدگاه مشترک می‌دهد و مانع از هم پاشیدگی جامعه می‌شود.
  2. کانون احساس تعلّق مشترک: نیاز دیگر انسان این است که باید احساس تعلّق به جایی داشته باشد. انسان از آزادی مطلق وحشت دارد. چون اگر انسان آزادی مطلق داشته باشد، نسبت به هر کاری احساس مسئولیّت می‌کند و خود را نسبت به آن پاسخ‌گو می‌داند؛ ولی اگر خود را تابع حکم یک فرد یا گروهی خاص یا مجموعه دستورهای دینی و آیینی بداند، مسئولیّت‌ها را بر دوش آمر و ناهی می‌اندازد و خود را از مسئولیّت‌ها و جواب‌گویی به مسائل مختلف رها می‌سازد. انسان از آزادی می‌گریزد، چون می‌خواهد در دام مسئولیّت که لازمهٔ آزادی است نیفتد از آن‌جا که انسان همواره به سراغ کانون سرسپردگی و تعلّق می‌رود، بازار دیکتاتوری حاکمان بسیار رونق دارد. دیکتاتوری‌ها گرچه از انسان سلب آزادی می‌کنند، ولی از این نظر که بار مسئولیّت اعمال آن‌ها را بر دوش می‌گیرند، موجب سرسپردگی خواهند بود. سپس انسان برای توجیه این سرسپردگی، متوجّه دین می‌شود و بخش فقه و اخلاق، این کانون سرسپردگی را بیان می‌کند.

از طرف دیگر، ادیان دیکتاتور، چون احکام بیش‌تری دارند، این دو نیاز را بهتر و به خوبی تأمین می‌کنند؛ ولی ادیانِ انسان‌گرا گرچه به حق هستند، امّا در برابر ادیان دیکتاتور و خودکامه رونقی ندارند. در یک‌کلام، فروم ابراز می‌دارد که دین خاستگاه اجتماعی دارد، زیرا دین به انسان‌ها دید مشترک و حسّ تعلّق خاطر مشترک می‌دهد و هر اجتماعی به این دو عامل نیاز دارد؛ لذا دین در خدمت نیازهای جامعه است و برای تأمین بخشی از نیازهای انسان پدیدار شده‌است.[۳]

آثار مشهور ترجمه شده به فارسی[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. "اریش فروم" (به انگلیسی). دانشنامه بریتانیکا. 2008. Retrieved 28 July 2008.
  2. فروم، اریک، گریز از آزادی، ترجمهٔ داود حسینی، تهران: انتشارات گلشایی، ۱۳۶۳، پیشگفتار.
  3. شارما، رام نات، «فلسفه دین، حقایق و ابهام‌ها»، ترجمهٔ بیژن بهادوروند، کیهان فرهنگی، سال ۱۱، شماره ۴ تیر ۱۳۷۳.
  4. Escape from Freedom
  5. Man for himself, an inquiry into the psychology of ethics
  6. Psychoanalysis and Religion
  7. Forgotten language; an introduction to the understanding of dreams, fairy tales, and myths
  8. The Sane Society
  9. The Art of Loving
  10. Sigmund Freud's mission; an analysis of his personality and influence
  11. Psychoanalysis and Zen Buddhism
  12. Marx's Concept of Man
  13. May Man Prevail? An inquiry into the facts and fictions of foreign policy
  14. Beyond the Chains of Illusion: my encounter with Marx and Freud
  15. The Dogma of Christ and Other Essays on Religion, Psychology and Culture
  16. The Heart of Man, its genius for good and evil
  17. You Shall Be as Gods: a radical interpretation of the Old Testament and its tradition
  18. The Revolution of Hope, toward a humanized technology
  19. The Crisis of Psychoanalysis
  20. The Anatomy of Human Destructiveness
  21. To Have or to Be?
  22. For the Love of Life

پیوند به بیرون[ویرایش]