ابن ادریس حلی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از ابن ادریس)
ابن ادریس حلی

ابن ادریس حلی
اطلاعات شخصی
زاده
محمد بن احمد بن ادریس بن حسین
بن قاسم بن عیسی حلی عجلی

۵۴۳
درگذشته۵۹۸
محل اقامتحله
آثار معروفالسرائر الحاوی لتحریر الفتاوی
مختصر التبیان من تفسیر القرآن و …
التعلیقات علی التبیان
و …
تحصیلاتحله
استادانابوالمکارم حمزة بن علی بن زهره حسینی
محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی
عبدالله بن جعفر دوریستی
شیخ ابوعلی طوسی
و …
شاگردان
  • نجیب‌الدین محمد بن نما
    سید فخار موسوی
    محی‌الدین محمد بن عبدالله بن علی بن زهره
    علی بن یحیی خیاط
    و …

محمد بن احمد بن ادریس بن حسین بن قاسم بن عیسی حلی عجلی[۱] فقیه و محدث شیعی ملقب به فخرالدین و کنیه ابوعبدالله و مشهور به ابن ادریس حلی در سال ۵۴۳ در حله به دنیا آمد. نسبش از طرف مادر، به سه واسطه به شیخ طوسی می‌رسد. مادرش، دختر شیخ طوسی است.[۲] وی به دلیل استفاده فراوان از دلایل عقلی در استنباط احکام مذهبی و فتاوای شاذ و خلاف مشهور فراوان خود مشهور است. او بسیار بسیار فقیه متبحری بوده و تشرفات عدیده ای داشته

منزلت فقهی[ویرایش]

شجاعت علمی ابن ادریس در شکستن سنت تقلید از آرای شیخ طوسی، تحرک بخشیدن به فقه امامیه و خارج کردن آن از رکود و جمود و تشویق ابتکار و اندیشه آزاد، بیان‌گر ارزش اوست. تا یکصد سال پس از درگذشت شیخ طوسی، همه دانشمندان شیعه امامیه از فتاوای او پیروی کرده و چه بسا اظهار نظر در قبال فتاوای او را اهانت بدو تلقی می‌کردند. در چنین وضعی، ابن‌ادریس پا را از دایره تقلید بیرون نهاد و به احیای اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت. کتاب السرائر او که یکی از مهم‌ترین منابع فقهی شیعه است، بهترین نمودار این پدیده است.[۳] وی گاه در نقد آرای شیخ طوسی بسیار سرسختی به خرج داد و شیخ را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از شافعی متهم کرد و گاه لحنش بسیار تند می‌شد، اما به هر حال احترام به شیخ را فرو نمی‌نهاد و با عبارتی چون «الشیخ السعید الصدوق …» از او یاد می‌کرد.[۴]

استادان[ویرایش]

  • ابوالمکارم حمزة بن علی بن زهره حسینی[۵]
  • محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی[۶]
  • عبدالله بن جعفر دوریستی[۷]
  • شیخ ابوعلی طوسی[۸]
  • عمادالدین محمد بن القاسم طبری[۹]
  • حسین بن هبةالله بن رطبه سوراوی[۱۰]
  • شیخ عربی بن مسافر عبادی حلی[۱۱]
  • الیاس بن ابراهیم حائری[۱۲]
  • راشد بن ابراهیم بحرانی[۴]
  • سید عزالدین شرف‌شاه بن محمد افطسی[۴]
  • ابوالحسن علی بن ابراهیم علوی[۴]
  • سید نظام الشرف ابن عریضی[۴]

شاگردان[ویرایش]

  • نجیب‌الدین محمد ابن نما حلی[۱۳]
  • سید فخار موسوی[۱۴]
  • محی‌الدین محمد بن عبدالله بن علی بن زهره
  • علی بن یحیی خیاط
  • احمد ابن مسعود اسدی
  • علی بن ابراهیم علوی عریضی
  • شیخ جعفر بن نما
  • حسن بن یحیی بن سعید حلی[۱۵]

آثار[ویرایش]

چاپی[ویرایش]

  • السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی[۱۶]
  • مختصر التبیان من تفسیر القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان[۱۷]
  • التعلیقات علی التبیان[۱۸]

خطی[ویرایش]

  • رساله‌ای در معنی ناصب
  • مناسک
  • رساله‌ای در تکلیف
  • رساله‌ای در مضایقه و مواسعه در فقه
  • اجوبة المسائل[۱۹]

شیوه طرح مباحث فقهی[ویرایش]

  • وی در کتاب سرائر، ضمن مطرح کردن مباحث فقهی، نظر اجتهادی خود و دیگران را مطرح و به نظرات مجتهدان دیگر مذاهب اسلامی نیز اشاره می‌کند و مورد بررسی قرار می‌دهد.
  • مسئله‌ای را که مطرح می‌کند، ابعاد مختلف آن را به گونه‌ای کامل مورد بررسی قرار می‌دهد و برای اثبات نظریه خود، به ادله اجتهادی مانند کتاب، سنت متواتر، اجماع و ادله فقاهتی مانند اصول عملیه و قاعده احتیاط، تمسک می‌کند.
  • سعی می‌کند مسائل را مختصر و به‌طور دسته‌بندی و گویا مطرح کند.
  • روشش در تنظیم برخی عناوین فقه اجتهادی همانند روش عالمان ما قبل خود بوده‌است.[۲۰]

پیروان مکتب فقهی او[ویرایش]

عمل نکردن به خبر واحد[ویرایش]

ابن ادریس به خبر واحد عمل نمی‌کرد و خبر متواتر را ملاک عمل می‌دانست. علمایی همچون سید مرتضی و ابن زهره هم به خبر واحد عمل نمی‌کردند. تعداد زیادی از فقیهان او را به خاطر عمل نکردن به خبر واحد، مورد سرزنش قرار داده‌اند. «ابن ادریس حلی نخستین کسی بوده از فقهای امامیه که در حجیت اخبار کتب اربعه تردید و تشکیک روا داشته است. وی یک از مشاهیر فقهای شیعه است که به «علم اصول فقه» عمل کرده و ادله عقلیه را در فقه امامیه بکار برده و اخبار کتب اربعه را اخبار آحاد دانسته است …. ابن ادریس اخبار عامه و خاصه را خبر آحاد می‌دانسته و به عقیده او این گونه اخبار برای مجتهد موجب حداقل «ظن» نمی‌شوند؛ بنابراین عمل به موجب آن‌ها را جایز نمی‌دانسته است…. وی فتاوای فقهی خود را بر اصول عقلیه بنیاد نهاده و به همین سبب، فتاوای زیادی دارد که با آراء و فتاوای جمهور فقهای امامیه مخالفت دارد.»[۲۲] در دائرةالمعارف تشیع آمده است: «وی (ابن ادریس) مانند سید مرتضی و ابن زهره و ابن قبه رازی در شمار دانشمندانی است که خبر واحد را نپذیرفته و به اخبار واحد عمل نکرده‌اند.»[۲۳]

نمونه‌هایی از فتواهای او[ویرایش]

  • زنازاده، اگرچه اظهار تشیع بکند، نجس است.
  • فقط شیعیان دوازده امامی پاک هستند.
  • شستن صورت از پایین به بالا و شستن دست‌ها از سرانگشتان تا مرفق در وضو جایز است.
  • روزه با سر فروبردن در آب باطل نمی‌شود.
  • لازم نیست محل مسح در وضو، خشک باشد.
  • آب چاه در صورت تماس نجاست، نجس می‌شود، گرچه تغییر در رنگ، بو و مزه آن پیدا نشود.
  • سید اگر چه فقیر نباشد، می‌تواند خمس بگیرد.
  • در ماه رمضان، هم مهمان باید زکات فطره بپردازد و هم میزبان. در صورتی که روز آخر ماه رمضان هنگام غروب خورشید در خانه میزبان باشد.[۲۴]

از نگاه دیگران[ویرایش]

اظهارنظرهای مختلفی دربارهٔ ابن ادریس وجود دارد؛ عده‌ای وی را به خاطر نپذیرفتن خبر واحد و مخالفت با آرای شیخ طوسی، مورد سرزنش قرار داده‌اند و عده‌ای دیگر او را به خاطر این شهامت که اجتهاد را دوباره احیاء کرد، مورد ستایش قرار داده‌اند.

«دراشتغال فهم و بلند پروازی، از فخر الدین رازی پیش و در علم فقه و نکته طرازی (پردازی) از محمد بن ادریس شافعی در پیش است. کتاب سرائر که از جمله مصنفات شریفه اوست، در دقت فهم و کثرت او، دلیلی ظاهر و برهانی باهر است و او را بر تصانیف شیخ اجل ابو جعفر طوسی، ابحاث بسیار است و در اکثر مسایل فقهی او را خلافی یا اعتراضی یا استدراکی هست.»[۲۵]

«ابو عبدالله محمد بن احمد بن ادریس عجلی حلی عالم بزرگوار و معروفی است که بزرگان فقها در اجازه‌های خود به عظمت مقام علمی، فهم و دقت او اعتراف کرده‌اند و او را ستوده‌اند.»[۲۶]

«شیخ فقیه و اصولی خالص و مجتهدی صرف و او اولین فردی بود که باب طعن (منظور از طعن، عبارت است از انتقاد سخت و تندی که ابن ادریس نسبت به شیخ طوسی بیان داشته است) بر شیخ طوسی را گشود.»[۲۷]

«در نگاهی گذرا این مقارنه و تطبیق دست یازیده و یادآوری کرده‌اند که سرائر ابن ادریس در بکارگیری قواعد اصولی و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهره‌گیری قواعد اصول و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهره‌گیری از استدلال و توسع در احتجاج، بر مبسوط شیخ الطائفة برتری دارد.»[۲۸]

«ابن ادریس حلی از فحول علمای شیعه است … و به حُریت فکر معروف است. صولت و هیبت جدش، شیخ طوسی را شکست و به علماء و فقهاء تا حد اهانت، انتقاد می‌کرد.»[۲۹]

وی شجاعت ابن ادریس در نقد آرای شیخ طوسی را می‌ستاید و می‌گوید:

«ابن ادریس با این عمل خود اولاً ثابت کرد که از ضمیری آگاه برخوردار است و نیاز عصر خویش را درک می‌کند، ثانیاً ثابت کرد که از موهبت شجاعت عقلی و ادبی بهره‌مند است او از کسانی نیست که فقط نیاز را احساس کند، ولی جرأت اقدام را نداشته باشد. با جرأت و جسارتی کم‌نظیر این گام خطیر را برمی‌دارد.»[۳۰]

درگذشت[ویرایش]

ابن ادریس در روز جمعه هجدهم شوال سال ۵۹۸ در ۵۵ سالگی در شهر حله از دنیا رفت.[۳۱] مرقدش در سال ۱۳۸۱ تعمیر و تجدید بنا شد. حسینیه‌ای نیز به نام او در شهر حله وجود دارد.[۳۲]

پانویس[ویرایش]

  1. نسبت ابن ادریس به عجل بن لجیم حی بن بکر بن وائل بن ربیعه می‌رسد. (مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۵۶۹).
  2. معارف و معاریف، مصطفی حسینی دشتی، ج ۱.
  3. تاریخ فقه و فقهاء، ابوالقاسم گرجی، ص ۱۱۳–۲۲۲.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۲، ص ۷۱۹.
  5. معروف به سید ابوالمکارم ابن زهره. از فقیهان و متکلمان مشهور قرن ششم است که نسبش با ۸ واسطه به جعفر بن محمد (ع) می‌رسد. او یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان شهر تاریخی و شیعه نشین حلب است. (مفاخر اسلام، علی دوانی، ج ۳، ص ۴۱۸؛ سیمای حله، ص۲۶).
  6. از بزرگ‌ترین دانشمندان شیعه در نیمه دوم سده ششم هجری است. معروف‌ترین اثر او «مناقب آل ابی طالب» می‌باشد. آرامگاه وی در شهر حلب زیارتگاه مردم است. (تاریخ فقه و فقهاء، ابوالقاسم گرجی).
  7. از شاگردان شیخ مفید، سید مرتضی و سید رضی است و از آن‌ها نقل روایت می‌کند. ابن ادریس و شاذان بن جبرئیل از وی نقل روایت می‌کنند. کفایه در عبادات، یوم لیله و کتاب اعتقادات از آثار اوست. (الکنی و الالقاب، ج ۲، ص ۲۳۳).
  8. فرزند شیخ طوسی و از فقیهان قرن پنجم و ششم هجری است. وی علاوه بر فقه، در علم رجال و شناخت اخبار و راویان حدیث نیز مهارت داشت. شرح النهایة، الامالی، المرشد الی سبیل المتعبد از آثار او است. (علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص ۳۰).
  9. از شیخ ابوعلی بن شیخ الطائفه و قطب رواندی روایت می‌کند. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی اثر او است. (الکنی و الالقاب، ج ۲، ص ۴۴۲).
  10. از ابن ادریس روایت می‌کند. (فوائدالرضویه، ص ۱۲۵؛ طبقات اعلام الشیعه، ج ۲، ص۱۲۵).
  11. الامال الآمل، ج ۲، ص ۱۶۹؛ فوائد الرضویه، ص ۲۶۲.
  12. از شیخ ابوعلی طوسی نقل روایت می‌کند. (فوائد الرضویة، ص ۵۴.)
  13. از فرزانگان و دانشوران نامی شهر حله است. او مدرسه‌ای کنار مقام منسوب به صاحب الزمان (عج) در حله تأسیس کرد. وی در محله جباویین حله مدفون گردید. سیمای حله، ص ۹۹.
    ابن نما در ۸۰ سالگی بدرود حیات گفت. کتاب «مثیر الاحزان» و «شرح الثار فی احوال المختار» راجع به انتقام از کشندگان حسین بن علی (ع) از تألیفات اوست. (مفاخر اسلام، ج ۴، ص ۵۵؛ فوائد الرضویه، ص ۸۱).
  14. از فقیهان شهر تاریخی حله است. او وارث اندوخته‌های علمی ابن ادریس است. کتاب معروف او، «الحجة الذاهب الی تکفیر ابی طالب» دربارهٔ ایمان ابی‌طالب، پدر علی بن ابی‌طالب (ع) است. (سیمای حله، ص ۷۹؛ مفاخر اسلام، ج ۴، ص ۴۰).
  15. ادوار اجتهاد، ص ۲۸۵؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۲، ص ۷۱۹؛ تاریخ فقه و فقهاء، ص۲۲۲.
    وی پدر محقق ابوالقاسم جعفر است و پسر عموی محقق حلی و نوه دختری ابن ادریس حلی می‌باشد و محقق حلی از او روایت می‌کند. (فوائد الرضویة، ص ۱۲۵).
    وی از پرهیزکارترین و زاهدترین علمای زمان خود بود. او از مشایخ روایتی علامه حلی است و از محقق حلی، سید محی‌الدین محمد بن عبدالله بن زهره و نجیب‌الدین محمد بن نما روایت می‌کند. (طبقات مفسران شیعه، ج ۲، ص ۲۳۴).
  16. این کتاب مهم‌ترین کتاب ابن ادریس است که ارزش و اعتبار آن پس از قرن‌ها، هنوز به قوت خود باقی است سرائر افزون برارزش فقهی آن، ارزش حدیثی قابل توجهی دارد؛ زیرا آخرین باب آن (باب‌النوادر) شامل گزیده‌ای از کتاب‌های مَشیخه و رُوات است. (دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۲، ص ۷۲۰).
    یکی از عواملی که باعث شد ابن ادریس این کتاب را به رشته تحریر درآورد، شکستن جو تقلیدی بود که از زمان شیخ طوسی به وجود آمده بود. عظمت علمی شیخ طوسی سبب شد حوزه علمیه شیعه یک قرن به تقلید از آرای شیخ طوسی بپردازد. در چنین شرایطی، ابن ادریس به نقد فتواهای شیخ طوسی پرداخت و به نوآوری در فقه همت گماشت.
  17. این کتاب را در سال ۵۸۲ ه‍.ق نوشته و نسخه‌های زیادی از آن موجود است. این کتاب در سال ۱۴۰۹ ه‍.ق از سوی کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، در دو جلد چاپ و منتشر شد و شامل تفسیر قرآن از سوره بقره تا سوره زلزال است. (طبقات مفسران شیعه، عقیقی بخشایشی، ج ۲، ص ۱۸۵).
  18. این کتاب حاشیه بر «تبیان» شیخ طوسی است.
  19. الامل الآمل، ج ۲، ص ۲۴۴.
  20. ادوار اجتهاد، ص ۲۷۴ و ۲۷۵.
  21. همان، ص ۲۷۸–۲۸۱.
  22. هزاره شیخ طوسی، علی دوانی، ص ۳۹۹.
  23. دائرةالمعارف تشیع، ج ۱، ص ۳۰۱.
  24. ادوار اجتهاد، ص ۲۸۲؛ ریحانة الادب، ص ۳۷۸؛ السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ابن جعفر بن منصور بن احمد بن ادریس حلی، ص ۲۷.
  25. مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ص ۵۶۹.
  26. فقهای نامدار شیعه، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ص ۱۰۹.
  27. لؤلؤة البحرین فی الاجازات و تراجم رجال الحدیث، شیخ یوسف بحرانی، ص ۲۷۶.
  28. آینه پژوهش، سال اول، ش ۴، ص ۲۴.
  29. آشنایی با علوم اسلامی، مرتضی مطهری، ج ۳، ص ۸۵.
  30. آینه پژوهش، سال اول، شماره ۴، ص ۲۴.
  31. نامه دانشوران، ج ۱، ص ۲۴۶؛ ریحانة الادب، ص ۳۷۸.
  32. امل الآمل، ج ۲، ص ۲۴۳؛ مراقد المعارف، ج ۱، ص ۵۲؛ تاریخ الحلة، ج ۲، ص ۵۵؛ السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ص ۳۰.

منابع[ویرایش]