برنامهریزی عصبی زبانی: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== NLP و ادعای تشخیص دروغگویی == |
== NLP و ادعای تشخیص دروغگویی == |
||
پیروان برنامهریزی عصبی کلامی همچنین این نوع حرکات چشمگفتاری را راهی برای شناسایی و تشخیص دروغگویی معرفی کردند با مثالهایی مانند اینکه اگر از کودکی پرسیده شود: «مادرش به او چه گفته است»؟ در لحظهای که کودک در حال پاسخگویی است باید به حرکات چشم او توجه کرد. اگر چشمهایش به سمت چپ حرکت کند به این معناست که تصویری که در حافظۀ او از واقعیت بوده است یادآوری میشود و در نتیجه راست میگوید و اگر به سمت راست نگاه کند به این معناست که به دنبال نشانههایی برای ساختن تصویری میگردد و در نتیجه دروغ میگوید و همۀ اینها در صورتی است که او راستدست باشد و در چپدستها کاملاً وارونه خواهد بود. با وجود همۀ اینها الگوی چشمگفتاری که مردم راستدست نشان میدهند مانند هم نیست و در چپدستهایی که نیمکرۀ راست برتر داشته باشند، هم این الگو به آن صورتی که ادعا میشود وارونه نیست. صورتبندیها تنها ترفندی هستند برای دانستن نشانههای چشمی افراد هستند که بتوان تا حدی دقیقتر آنها را در کنار دیگر [[ زبان بدن|نشانههای زبان بدن]] (تنگفتار)، هیجانرفتار و شناخت شناسی تفسیر کرد. این ادعای پیروان برنامهریزی عصبی کلامی تا مدتها بههمین صورت مورد استفادۀ مردم قرار میگرفت. بیش از سی تا شصت هزار کلاس آموزشی در این زمینه در سطح دنیا برگزار شد و هزاران ارجاع به این یافتهها میشد. تا آنکه پرفسور «ریچارد وایزمن»[Richard Wiseman] در سال ۲۰۱۲ از دانشگاه «هرتفوردشایر انگلیس» و دکتر «کارولین وات»[Caroline Watt] از دانشگاه «ادینبرگ» در یک بررسی از داوطلبان، درخواست کردند مطلب حقیقت یا دروغی را به زبان آورند و به این ترتیب، آنها توانستند با فیلمبرداری، حالات و حرکتهای دقیق چشمگفتاری آنها را بررسی کنند. وایزمن و وات، پس از سه مطالعه بر روی آزمودنیها به این نتیجه رسیدند که در تقریباً در هیچ موردی، رابطهای بین دروغگویی و حرکات چشم مشاهده نشد.<ref>[http://www.fa.eqlearning.org/آیا-با-nlp-برنامه-ریزی-عصبی-کلامی-بایدخ/ هیجان رفتار و تن گفتار، تألیف محمود امیری نیا، فروردین 1393، نشر آراسته، صفحۀ 374]</ref> |
پیروان برنامهریزی عصبی کلامی همچنین این نوع حرکات چشمگفتاری را راهی برای شناسایی و تشخیص دروغگویی معرفی کردند با مثالهایی مانند اینکه اگر از کودکی پرسیده شود: «مادرش به او چه گفته است»؟ در لحظهای که کودک در حال پاسخگویی است باید به حرکات چشم او توجه کرد. اگر چشمهایش به سمت چپ حرکت کند به این معناست که تصویری که در حافظۀ او از واقعیت بوده است یادآوری میشود و در نتیجه راست میگوید و اگر به سمت راست نگاه کند به این معناست که به دنبال نشانههایی برای ساختن تصویری میگردد و در نتیجه دروغ میگوید و همۀ اینها در صورتی است که او راستدست باشد و در چپدستها کاملاً وارونه خواهد بود. با وجود همۀ اینها الگوی چشمگفتاری که مردم راستدست نشان میدهند مانند هم نیست و در چپدستهایی که نیمکرۀ راست برتر داشته باشند، هم این الگو به آن صورتی که ادعا میشود وارونه نیست. صورتبندیها تنها ترفندی هستند برای دانستن نشانههای چشمی افراد هستند که بتوان تا حدی دقیقتر آنها را در کنار دیگر [[ زبان بدن|نشانههای زبان بدن]] (تنگفتار)، هیجانرفتار و شناخت شناسی تفسیر کرد. این ادعای پیروان برنامهریزی عصبی کلامی تا مدتها بههمین صورت مورد استفادۀ مردم قرار میگرفت. بیش از سی تا شصت هزار کلاس آموزشی در این زمینه در سطح دنیا برگزار شد و هزاران ارجاع به این یافتهها میشد. تا آنکه پرفسور «ریچارد وایزمن»[Richard Wiseman] در سال ۲۰۱۲ از دانشگاه «هرتفوردشایر انگلیس» و دکتر «کارولین وات»[[http://www.koestler-parapsychology.psy.ed.ac.uk/cwatt/ Caroline Watt]] از دانشگاه «ادینبرگ» در یک بررسی از داوطلبان، درخواست کردند مطلب حقیقت یا دروغی را به زبان آورند و به این ترتیب، آنها توانستند با فیلمبرداری، حالات و حرکتهای دقیق چشمگفتاری آنها را بررسی کنند. وایزمن و وات، پس از سه مطالعه بر روی آزمودنیها به این نتیجه رسیدند که در تقریباً در هیچ موردی، رابطهای بین دروغگویی و حرکات چشم مشاهده نشد.<ref>[http://www.fa.eqlearning.org/آیا-با-nlp-برنامه-ریزی-عصبی-کلامی-بایدخ/ هیجان رفتار و تن گفتار، تألیف محمود امیری نیا، فروردین 1393، نشر آراسته، صفحۀ 374]</ref> |
||
== منابع == |
== منابع == |
نسخهٔ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۵
این نوشتار نیازمند پیوند میانزبانی است. در صورت وجود، با توجه به خودآموز ترجمه، میانویکی مناسب را به نوشتار بیفزایید. |
برنامهریزی عصبی کلامی چیست؟
برنامهریزی عصبی کلامی یا برنامه ریزی به زبان عصبی رویکردی منظم است که هدف از آن افزایش اثر بخشی فردی است. اصل اساسی در برنامه ریزی عصبی کلامی این است که افراد به شیوههای خاص خود در مورد جهان فکر میکنند. آن را میبینند، میشنوند، لمس میکنند و میفهمند. برنامه ریزی عصبی کلامی با ساختار تفکر و قالبهای فکری سرو کار دارود و نه افکار خاصی که در ذهن وجود دارد.[۱]
«برنامهریزی عصبی کلامی» یا به اختصار NLP و به زبان انگلیسی (Neuro-linguistic programming)، با الگوبرداری از انسانهای موفق و شناخت عملکرد دستگاههای ذهنی و مغزی انسان، مهارتهای کاربردی و مؤثری را در بهبود روش فکر کردن و زندگی کردن معرفی کرده است، بهویژه این یافتهها، بیشتر با مطالعات حرکات چشم و رابطۀ آن با عملکرد مغزی و ذهنی مرتبط بوده است. ینکه مردم در زمان فعالیتهایی مانند یادگیری و فکرکردن، به چه نقاطی نگاه میکنند و حرکات چشم آنها به چه صورت است و رابطۀ آن با بخشهای مختلفی از مغز چگونه است که البته همۀ این موارد بستگی دارد به کشف اطلاعاتی که از فرآیندهای فکری دیگران به دست میآورید که بنابر باور NLP ها سر نخ این اطلاعات، در حرکات چشم است.[۲]
تاریخچه:
یافتههای برنامهریزی عصبی کلامی در سالهای اخیر، موجی از پژوهشها و مطالعات را به راه انداخته است و اولین بار در مبحث «ارزیابی نشانههای بصری» در کتاب «قورباغهها برای شاهزادهخانمها»[Frogs into Princes] توسط «ریچارد بندلر»[Richard Bandler] و «جان گریندر»[John Grinder] در سال 1975 ارائه شد که شروعی برای مطالعات NLP بود. بنا بر این یافتهها، انسانها در سه گروه بصری، شنیداری و لمسی طبقهبندی میشوند که براساس صورتبندیهای شش گانه حرکات چشم به شکل زیر میباشد:[۳]
NLP و ادعای تشخیص دروغگویی
پیروان برنامهریزی عصبی کلامی همچنین این نوع حرکات چشمگفتاری را راهی برای شناسایی و تشخیص دروغگویی معرفی کردند با مثالهایی مانند اینکه اگر از کودکی پرسیده شود: «مادرش به او چه گفته است»؟ در لحظهای که کودک در حال پاسخگویی است باید به حرکات چشم او توجه کرد. اگر چشمهایش به سمت چپ حرکت کند به این معناست که تصویری که در حافظۀ او از واقعیت بوده است یادآوری میشود و در نتیجه راست میگوید و اگر به سمت راست نگاه کند به این معناست که به دنبال نشانههایی برای ساختن تصویری میگردد و در نتیجه دروغ میگوید و همۀ اینها در صورتی است که او راستدست باشد و در چپدستها کاملاً وارونه خواهد بود. با وجود همۀ اینها الگوی چشمگفتاری که مردم راستدست نشان میدهند مانند هم نیست و در چپدستهایی که نیمکرۀ راست برتر داشته باشند، هم این الگو به آن صورتی که ادعا میشود وارونه نیست. صورتبندیها تنها ترفندی هستند برای دانستن نشانههای چشمی افراد هستند که بتوان تا حدی دقیقتر آنها را در کنار دیگر نشانههای زبان بدن (تنگفتار)، هیجانرفتار و شناخت شناسی تفسیر کرد. این ادعای پیروان برنامهریزی عصبی کلامی تا مدتها بههمین صورت مورد استفادۀ مردم قرار میگرفت. بیش از سی تا شصت هزار کلاس آموزشی در این زمینه در سطح دنیا برگزار شد و هزاران ارجاع به این یافتهها میشد. تا آنکه پرفسور «ریچارد وایزمن»[Richard Wiseman] در سال ۲۰۱۲ از دانشگاه «هرتفوردشایر انگلیس» و دکتر «کارولین وات»[Caroline Watt] از دانشگاه «ادینبرگ» در یک بررسی از داوطلبان، درخواست کردند مطلب حقیقت یا دروغی را به زبان آورند و به این ترتیب، آنها توانستند با فیلمبرداری، حالات و حرکتهای دقیق چشمگفتاری آنها را بررسی کنند. وایزمن و وات، پس از سه مطالعه بر روی آزمودنیها به این نتیجه رسیدند که در تقریباً در هیچ موردی، رابطهای بین دروغگویی و حرکات چشم مشاهده نشد.[۴]
منابع
- ↑ زمینی سهیلا، حسینی نسب سید داوود، هاشمی تورج اثربخشی آموزش راهبردهای برنامه ریزی عصبی - کلامی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. پژوهش در سلامت روانشناختی ۱۳۸۶ شماره ۳
- ↑ هیجان رفتار و تن گفتار، تألیف محمود امیری نیا، فروردین 1393، نشر آراسته، صفحۀ 372
- ↑ Bandler, R. & Grindler, J. (1975). The structure of magic I. Palo Alto, CA: Science and Behavior Books. , Tansalted by Amirinia, M. in Behaviral Emotion and Body Language book to Persian, 2014, Arasteh pulication, ISBN: 978-600-5908-84-8, Pages: 373-374.
- ↑ هیجان رفتار و تن گفتار، تألیف محمود امیری نیا، فروردین 1393، نشر آراسته، صفحۀ 374