فساد در ایران: تفاوت میان نسخهها
به تو چه ؟ |
|||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
*صادق طباطبایی، سخنگوی دولت مهدی بازرگان، به جرم قاچاق 1.5 کیلوگرم تریاک در 1983 در آلمان بازداشت می شود و به علت داشتن پاسپورت دیپلماتیک (مصونیت سیاسی)آزاد می شود.<ref>[http://www.zeit.de/1983/07/ein-diplomat-als-dealer/komplettansicht Ein Diplomat als Dealer?]</ref> این در حالی است که بی بی سی فارسی، مدعی است که او به دلیل قاچاق یک کیلو و هشتصد گرم تریاک بازداشت شد. اما بعد دادگاه وی را تبرئه کرد که به عقیده مخالفان جمهوری اسلامی، آقای طباطبایی با وساطت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران توانست این پرونده را به سود خود ببندد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/02/150221_l12_sadeq_tabtabaee_abit صادق طباطبایی؛ سیاستمداری با ظاهری متفاوت و کارنامه ای متنوع]</ref> برخی از روزنامه ها، مقدار تریاک قاچاقی را 1.65 کیلوگرم گزارش داده اند که در فرودگاه دوسلدولف، کشف گردید.<ref>''[[Palm Beach Post]]''. [http://news.google.com/newspapers?nid=1964&dat=19820429&id=DMgyAAAAIBAJ&sjid=ds0FAAAAIBAJ&pg=3833,5239803 "Paper Says Iran Cheated in Weapons Deal"]. 29 April 1982, p. A16. Retrieved on 25 June 2013.</ref> |
*صادق طباطبایی، سخنگوی دولت مهدی بازرگان، به جرم قاچاق 1.5 کیلوگرم تریاک در 1983 در آلمان بازداشت می شود و به علت داشتن پاسپورت دیپلماتیک (مصونیت سیاسی)آزاد می شود.<ref>[http://www.zeit.de/1983/07/ein-diplomat-als-dealer/komplettansicht Ein Diplomat als Dealer?]</ref> این در حالی است که بی بی سی فارسی، مدعی است که او به دلیل قاچاق یک کیلو و هشتصد گرم تریاک بازداشت شد. اما بعد دادگاه وی را تبرئه کرد که به عقیده مخالفان جمهوری اسلامی، آقای طباطبایی با وساطت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران توانست این پرونده را به سود خود ببندد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/02/150221_l12_sadeq_tabtabaee_abit صادق طباطبایی؛ سیاستمداری با ظاهری متفاوت و کارنامه ای متنوع]</ref> برخی از روزنامه ها، مقدار تریاک قاچاقی را 1.65 کیلوگرم گزارش داده اند که در فرودگاه دوسلدولف، کشف گردید.<ref>''[[Palm Beach Post]]''. [http://news.google.com/newspapers?nid=1964&dat=19820429&id=DMgyAAAAIBAJ&sjid=ds0FAAAAIBAJ&pg=3833,5239803 "Paper Says Iran Cheated in Weapons Deal"]. 29 April 1982, p. A16. Retrieved on 25 June 2013.</ref> |
||
*محسن رضایی، از طرف رسانههای اصولگرا (وابسته به محمود احمدی نژاد) به اداره کردن استخرهای مختلط متهم شدند.<ref>[http://digarban.com/node/1189 میراث آریا: سایت تابناک را قاچاقچیان سیگار اداره میکنند]</ref><ref>[http://web.archive.org/web/20110530063721/http://www.armaniran.com/fa/pages/?cid=8966 اتهامات بی سابقه دولت به حامیان و گردانندگان سایت تابناک]</ref> |
*محسن رضایی، از طرف رسانههای اصولگرا (وابسته به محمود احمدی نژاد) به اداره کردن استخرهای مختلط متهم شدند.<ref>[http://digarban.com/node/1189 میراث آریا: سایت تابناک را قاچاقچیان سیگار اداره میکنند]</ref><ref>[http://web.archive.org/web/20110530063721/http://www.armaniran.com/fa/pages/?cid=8966 اتهامات بی سابقه دولت به حامیان و گردانندگان سایت تابناک]</ref> |
||
=== فساد اخلاقی === |
|||
*[[رسوایی جنسی دیپلمات جمهوری اسلامی در برزیل]] |
|||
*[[رسوایی انتشار فیلمهای جنسی در ایران]] |
|||
*بازداشت [[رضا زارعی]]، فرمانده نیروی انتظامی، به همراه 6 خانم برهنه.<ref>[http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/7350165.stm bbc: Iran anti-vice chief 'in brothel'] </ref> |
|||
== میزان فساد == |
== میزان فساد == |
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۵
فساد یک مشکل جدی در ایران است.[۱][۲][۳] ایران از نظر فساد داخلی در زمره فاسد ترین کشورهای جهان قرار دارد.[۴]
سابقه فساد
فساد مالی حکومت پهلوی
رضاشاه در دوران حکومتش، آن قدر ثروت تصاحب کرد که به ثروتمند ترین فرد ایران - اگر نگوییم خاورمیانه - تبدیل شد. بر اساس برآورد یکی از زندگی نامه نویسان هوادار رضاشاه، ثروت وی به هنگام مرگ سه میلیون پوند و حدود ۱٫۵ میلیون هکتار زمین بوده است. بیشتر این زمینها در منطقه اجدادی اش مازندران قرار داشت. وی همچنین صاحب مزارع گندم در همدان، گرگان و ورامین بود. بخشی از این املاک با مصادره مستقیم، دیگری از طریق نقل و انتقال مشکوک اموال دولتی و بخشی دیگر از طرق آبیاری زمینهای بایر و سرانجام بخشی نیز با مجبور کردن زمین داران بزرگ و کوچک برای فروش زمین هایشان به قیمت اسمی، به دست آمده بود.[۵][۶]
در همان اوایل سال ۱۹۳۲/۱۳۱۱، سفارت بریتانیا گزارش داد که رضاشاه حرص غریبی نسبت به زمین دارد، طوری که همه خانوادهها روانه زندان میکرد، مگر اینکه با فروش املاکشان به وی موافقت کنند: «اشتهای سیری ناپذیر وی به اندازه است که عجیب نخواهد بود اگر چند صباح دیگر کسی بپرسد چرا اعلی حضرت بی درنگ همه ایران را به نام خود به ثبت نمیرساند؟» این گزارش در ادامه میافزاید: «به رغم نارضایتی شمار چشمگیری از زمین داران، سایرین بر این باورند که صرفاً کاری را میکنند که دودمانهای پیشین انجام داده بودند، و او بهتر از زمین بهرهبرداری میکند و به هر حال سراسر مملکت در واقع به وی تعلق دارد».[۷][۸]
البته بلندنظری وزیر مختار بریتانیا کمتر بود: «او همچنان در کار انباشت ثروت از راههای مشکوک است و فرماندهان ارشد نظامی خود را نیز در کار آزاد گذاشته است؛ و در عین حال، از هیچ فرصتی برای بی اعتبار کردن فرماندهان در صورت سوظن نسبت به قدرت گرفتن آنها از طریق اندوختن ثروت پرشمار برای بهرهگیری شخصی، فروگذار نمیکند. البته اگر آنها سهم عمدهای از ثروت به دست آمده را به شاه بدهند، او نیز از دزدیهای آنها چشم پوشی خواهد کرد.» وی میافزاید: «رضا شاه نسبت به ثروت حریص و طمعکار است و از دیدگاه او هر وسیلهای برای کسب پول و زمین مطلوب است... جاده جدید منتهی به چالوس با هزیه هنگفتی ایجاد شده، صرفاً برای ارضای هوس شخصی وی بوده است.»[۹][۱۰]
فرایند تملک این دهات و انباشتن ثروت حتی پیش از به سلطنت رسیدن رضاخان آغاز شده بود. وقتی محمدرضا به دنیا آمد، خانواده اش کماکان در منزل استیجاری زندگی میکرد. وقتی که او در مقام ولیعهدی به ایران بازگشت، پدرش رضاشاه بی شک ثروتمندترین مرد ایران بود. در آن زمان سفارت آمریکا در گزارشی از فعالیتهای اقتصادی رضاشاه فراهم کرد که نوشته بود: «کمتر چیز ارزشمندی در این مملکت هست که رضاشاه، به آن نظر ندارد. حرص و آز او حدی نمیشناسد. علاوه بر تملک بخش عمده مازندران، در شهرها هم املاک متعددی خریده و در آنها هتل ساخته و کارخانه تاسیس کرده... هر زمین و ملکی را که به آن دل میبندد، با تهدید مستقیم یا تلویحی مالک آن، از آن خود میکند. معمولاً برای هر کدام از این املاک آنچه دلش میخواهد، میپردازد که اغلب یک دهم یا حتی یک بیستم قیمت واقعی آن ملک است.» وقتی بعد از استعفایش، مساله ابعاد ثروت رضاشاه به مساله روز مملکت بدل شد و مطبوعات با استفاده از آزادی تازه یاب خود در این زمینه مطالب مفصل و اغلب تندی مینوشتند، نخست وزیر وقت مملکت در جلسه مجلس اعلان کرد که «رضا شاه مبلغ باورنکردنی ۶۸ میلیون ریال (برابر با ۴٫۲۵ میلیون دلار) در حسابهای شخصی اش در بانکهای ایران داشت.» در آن زمان موجودی حسابهای رضا شاه برابر ۴۶ درصد نقدینگی کل کشور (جمع کل پول صادر شده از بانک ملی ایران) بود. برخی محققان ادعا میکردهاند که موجودی حسابهای رضاشاه در واقع به مبلغی به مراتب بیشتر از آنچه فروغی گفته بود، بالغ میشد. میگویند در واقع فروغی فقط موجودی حساب پس انداز رضاشاه را اعلام کرده بود. میگویند مبلغی نزدیک به ۸۵ میلیون ریال (یا ۵٫۳ میلیون دلار) هم در حساب چکی رضاشاه موجود بود. در هر حال، این مبلغ که دست کم ۴۶ دردص نقدینگی ایران بود، پس از امضای سند رسمی به شاه جوان تعلق گرفت.[۱۱][۱۲]
شهرام، پسر ارشد شاهدخت اشرف، در آن روزها به عنوان دلال و کارچاقکن شهره شهر بود. سازمان سیا معتقد بود، شهرام در برخی زمینهها، راه مادرش را دنبال میکند و در تهران به عنوان کارچاقکن شهرت بدی پیدا کرده و در حدود بیست شرکت مختلف صاحب سهم است... بیپرواترین و لاابالیترین عمل او فروش آثار ملی و عتیقههای مملکت بود.» همین شهرام، به رغم این سوء شهرت، به اعتبار فرمان ویژهای از سوی شاه، اجازه پیدا کرده بود که از نام خانوادگی «پهلوی نیا» استفاده کند. اما ناگهان، پس از جلساتی در دفتر نخست وزیر وقت، هویدا، که در مورد فعالیتهای شهرام موضوع بحث بود، شاه، بدون البته هیچ گونه محاکمه و بدون اعلام رسمی قضیه، به شهرام حکم کرد که از فعالیت اقتصادی خود دست بکشد و برای مدتی از ایران خارج شود. اما این ممنوعیت چندان دیر نپائید. طولی نکشید که شهرام اجازه برگشت پیدا کرد و فعالیتهایش را هم از سر گرفت. ظاهراً اعضای خاندان سلطنتی، شاه را متقاعد کرده بودند که برای گذران امور خود هم که شده، باید در فعالیتهای اقتصادی شرکت کنند و حق دلالی بگیرند.[۱۳][۱۴]
سیا در گزارشی درباره فساد خاندان پهلوی مینویسد: «اخیراً رئیس یکی از بزرگترین بانکهای ایران به یکی از مقامات سفارت گفته که چندی پیش، توجه شاه را به یکی از معاملات اشرف جلب کرده بود. گفته بود اگر جزئیات این معامله علنی شود، بازتاب منفی خواهد داشت. شاه به این گزارش توجهی نکرد. رئیس بانک میگفت اگر کسی دیگر جز اشرف این کار را کرده بود، ده سال حبس میکشید».[۱۵]
یکی از نمونههای جالب تلاش هویدا برای مبارزه با فساد، درگیری پر پیچ و خمش با یکی از سرمایه داران بهایی جنجال آفرین آن روزگار بود. این سرمایه دار از آنچه بانداران float میخوانند، استفادههای نامشروع میکرد. در واقع، با صدور چکهای بی محل از حساب بانک، سهام همان بانک را میخرید و پیش از بازگشت خوردن چک، مبلغ لازم را به حساب واریز میکرد. در سال ۱۹۵۴ حسنعلی مهران، رئیس وقت بانک مرکزی، ناگهان متوجه شد که میزان این چکهای بی محل به بیش از یک میلیارد تومان رسیده است. مهران دست به کار شد و از هویدا کمک خواست. هویدا سرمایه دار خاطی را به دفتر نخست وزیر فرا خواند و به لحنی تند و حتی تهدیدآمیز، از او خواست که از دخالت در کار بانکهای مملکت دست بردارد و فکر خرید بانک تازهای را هم وابگذارد. یکی دو روز بعد، بانک مرکزی نامهای از دربار دریافت کرد که در آن شاه تاکید کرده بود که سرمایه دار مذکور، انسانی زحمتکش و سخت کوش است و دولت نباید در راه گسترش و رشد کار او مانع ایجاد کند. یکی دو روز بعد، سرمایه دار ظفرمند، بی دعوت، به دفتر هویدا رفت، انگشت شست برآورده اش را به رئیس دفتر هویدا نشان داد و با تمسخر گفت: «به اربابت بگو، بفرما، بانک را خریدم». پس از مذاکراتی که شاه در آن دخالت مستقیم داشت، قرار شد این سرمایه دار همه سهام خود را در بانکهای مختلف بفروشد و در عوض چهل درصد از سهام یکی از بانکها را حفظ کند.[۱۶]
از یک سو، اسدالله علم، به گزارش دوستان و برآمدگانش، در بسیاری از معاملات مشکوک شرکت داشت. از سویی دیگر، امیرهوشنگ دولو بود که «سلطان خاویار» نام داشت. اما از همه غریب تر و مرموزتر، دکتر کریم ایادی بود که در گزارشهای سفارت آمریکا، به عنوان «طبیب ویژه شاه» نام گرفته و در عین حال آمده که او در شرکتهای متعدد از قبیل شرکت نفت پارس سهام داد. معمولاً بین ۱۵ تا ۴۰ درصد سهام این شرکت از آن اوست. او در اینگونه موارد از اسامی مختلفی استفاده میکند. گاه خود را عبدالکریم، کریم و برخی اوقات ایادی میخواند. تیمسار ایادی در عین حال از حق انحصاری بهرهبرداری از میگوی خلیج فارس برخوردار است.» در گزارش دیگری، سازمان سیا ایادی را کانال اصلی فعالیتهای اقتصادی شاه میداند و میافزاید که «زمان حتی شایع بود که سهام شاه در شرکت ماهیگیری جنوب هم به اسم ایادی ثبت شده بود.»[۱۷]
در بخش عمده دهه ۶۰ و ۷۰، اداره سوم ساواک که مسئول امنیت داخلی بود و پرویز ثابتی ریاستش را به عهده داشت، مساله فساد مالی نخبگان سیاسی را یک مسئله امنیت ملی میدانست و گاه میکوشید در این زمینه گزارشهایی برای شاه تدارک کند. واکنش شاه در مقابل بیش و کم این گزارشها، یکسان بود. از مضمون آنها بر میآشفت و اداره سوم را به فضولی در مسائلی که در حیطه مسئولیتش نبود، متهم میکرد.[۱۸]
در اوایل دهه پنجاه شمسی، برخی از اعضای خاندان سلطنتی، شماری از درباریان، یکی دو نفر از رفقای هویدا و دست کم دو نفر از وزرای کابینه اش، که در میان مردم شهرت بدی داشتند، متهم بودند که دست در بیت المال دارند. سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۷ در ارزیابی نوشت: «در هفتههای اخیر، فساد مالی به یکی از مسایل سیاسی عمده ایران بدل شده، بخش اعظم انتقاد از شاه به قالب انتقاد از فعالیتهای غیرقانونی اطرافیان نزدیک و حتی اعظای خانواده اش در آمده است.»[۱۹]
عباس میلانی معتقد است یکی از پایههای اصلی نارضایتیهای مردم در انقلاب ۵۷، فساد مالی در میان قدرتمندان بود. او روایت میکند که هویدا پس از تلاش فراوان، بالاخره شاه را متقاعد کرد که فعالیت اقتصادی خاندان سلطنتی را محدود کند. به کمک هویدا دستورالعمل تازهای در این زمینه تدارک شد که از بیست ماده مختلف تشکیل میشد و در مرداد ۱۳۵۷ به تصویب نهایی شاه رسید. اعضای خاندان سلطنتی را از کردار مغایر با ارزشهای اجتماعی بر حذر میداشت. هر گونه تماس با شرکتهای خارجی، دریافت هرگونه کمیسیون، مشرکت مستقیم یا غیر مستقیم در شرکتهایی که با دولت معامله میکنند، عضویت در هیات رئیسه شرکتها، را برای اعضای خاندان سلطنت منع میکرد.[۲۰]
هنگامی که شاه تصمیم گرفت، برای تشکیل دولت «وحدت ملی»، از شریف امامی استفاده کند، شایع بود که شریف امامی به فساد مالی متهم است. شاپور بختیار در دیداری با یکی از اعضای سفارت آمریکا، هشدار داده بود که دولت شریف امامی خود عمیقاً آغشته به همان فسادی است که ظاهراً با آن مبارزه میکند. بختیار در مورد فساد مالی خود شریفامامی اطلاعات دست اولی داشت». همه میدانستند که نخست وزیر کابینه «وحدت ملی» به «آقای پنج درصد» شهرت دارد. میگفتند وجه تسمیه لقبش هم این بود که از بیش و کم تمامی قراردادهای دولتی، پنج درصد حق حساب میگرفت.[۲۱]
در طول سلسله تظاهراًتهای سال ۵۶-۵۷، شاه تصمیم گرفت تا کمیسیون ویژهای برای رسیدگی به مساله سوءمدیریت و سوء استفاده مالی در اجرای قراردادهای دولتی، تشکیل دهد. آنچه از مضمون مذاکرات این کمیسیون به خارج درز میکرد، یا از طریق رادیو و تلویزیون پخش میشد، انگار همه آب به آسیاب مخالفان میریخت که از مدتها قبل مساله فساد در رژیم را به یکی از محورهای تبلیغاتی خود بدل کرده بودند. از آنجا که معینیان (که به درستکاری و امانت مشهور بود) ریاست این کمیسیون را عهده دار بود، گزارشهای آن هم با دقتی ویژه تهیه میشد و هم از اعتبار بیشتری برخوردار بود.[۲۲][۲۳]
اردشیر زاهدی مدعی است که هویدا ۳۵۰ هزار دلار برای مخارج شخصی شاهدخت اشرف به او پرداخته است. زاهدی میگفت اشرف میخواست یکی از معشوقان خود را به جلسات سازمان ملل ببرد. به گفته زاهدی، این معشوق گفته بود برای چنین سفری سیصد هزار دلار میطلبد. به رغم مخالفت شدید زاهدی با پرداخت این مبلغ، هیئت دولت، با پرداخت آن موافقت کرد.[۲۴][۲۵]
در ۲۷ شهریور ۱۳۵۷، کارمندان بانک مرکزی فهرست ۱۷۷ تن از افراد سرشناس را که گویا بالغ بر ۲ میلیارد دلار از کشور خارج کرده بودند، منتشر کردند. این فهرست نشان میداد که شریف امامی حدود ۳۱ میلیون دلار، ارتشبد اویسی ۱۵ میلیون دلار، نمازی ۹ میلیون دلار، آموزگار ۵ میلیون دلار، سپهبد مقدم ۲ میلیون دلار، شهردار تهران ۶ میلیون دلار، وزیر بهداری ۷ میلیون دلار و مدیرعامل شرکت ملی نفت، بالغ بر ۶۰ میلیون دلار از کشور خارج کردند.[۲۶][۲۷]
طبق یک ارزیابی داخلی سفارت انگلیس در ۷ اوت ۱۹۵۸، دست شاه، خانواده و دوستان او تنها از شاخههای اندکی از فعالیتهای اقتصادی کوتاه مانده بود. این گزارش به علاقه مستقیم و شخصی محمدرضا به فعالیتهای بانکی، نشر، تجارت در سطح خرد و کلاًن، حمل و نقل، صنعت ساخت، صنایع جدید، هتلها، فعالیتهای کشاورزی و حتی مسکنسازی اشارهمیکند. طبق این گزارش صددرصد سهام بانک عمراًن، چهل و نه درصد سهام یک کمپانی جدید برای کارهای آبیاری و قایقسازی و تعمیرات در دریای خزر متعلق به شاه بود. این گزارش تخمین میزند که شاه صاحب ۱۳ هتل و ۴ هتل دیگر در حال ساخت است و گفته میشود که شاه سهامدار یک کارخانه کود شیمیایی، یک کارخانه سیمان یک سیلوی غله و یک کارخانه چغندر قند است.[۲۸] بنابر یک گزارش مشترک سفارت آمریکا و انگلیس، شاه در این زمان در تجارت فعال میباشد و کمپانی واردات «ماه» را صاحب میباشد که در ابتدا به کار واردات از انگلیس میپرداخت و در حال حاضر در طرحهای برق رسانی میپردازد. همین کمپانی در ساخت یک پل بر روی رود کارون و طرحهای اکتشافی اورانیوم فعال میباشد. این گزارش از دخیل بودن شاه در طرحهای تولید دارو و کنترل او بر سازمان ملی کشتیرانی حکایت میکند. تمام ثروت شاه در این زمان ۱۵۷ میلیون دلار برآورد شده بود. این رقم پول نقدی که شاه در خارج از ایران صاحب بود را شامل نمیشد. چند سال بعد مهدی سمیعی، مشاور مورد اعتماد شاه، از یک بانکدار امریکایی شنیده بود که شاه بیش از ۱۲۰ میلیون دلار در حسابهای مختلفش دارد. هنگامی که شایعات مخرب در مورد فساد خاندان سلطنتی افزایش یافت، در تاریخ ۴ اکتبر ۱۹۶۱ شاه بنیاد غیرانتفاعی پهلوی را تاسیس نمود و تمام شرکتهای خود از جمله بانک عمراًن را وقف این سازمان نمود. به علاوه حدود دو هزار روستا را که از پدرش به ارث برده بود با قیمتی نازل و یا به رایگان به روستاییان شاغل در آن بخشید.[۲۹] دومین منبع ثروت شاه درآمد نفت بود. به گفته یک اقتصاددان معتبر غربی، در چند سال آخر سلطنت مقدار بسیار زیادی پول -احتمالاً به اندازه ۲ میلیارد دلار- مستقیماً از درآمدهای نفتی به حسابهای مخفی خارج از کشور خاندان سلطنتی واریز شد. منابع غربی ثروت خانواده پهلوی در ایران و خارج را بین ۵ تا ۲۰ میلیارد دلار برآورد میکردند.[۳۰]
خاندان سلطنتی و قاچاق مواد مخدر در داخل و خارج از ایران
فروش موارد مخدر در ایران تا سال 1955 آزاد بود پس از آن قانون ممنوعیت فروش مواد مخدر به تصویب رسید گرچه حکومت پهلوی نهایتا این قانون را شکست خورده دانست و ممنوعیت فروش مواد مخدر را برداشت.[۳۱]
خانواده سلطنتی با وجود ممنوعیت فروش مواد در این زمینه دست داشتند.[۳۱]
حمیدرضا پهلوی آخرین فرزند رضا شاه نیز یکی دیگر از اعضای خاندان سلطنت بود که به جز اعتیاد به مواد مخدر در قاچاق این مواد دست داشت. اقدامات وی سبب شد تا عنوان سلطنتی از وی گرفته شود. او پس از انقلاب نیز با نامهای مستعار مختلف به قاچاق مواد مخدر ادامه داد.[۳۲]
دستگیری اشرف پهلوی بدلیل قاچاق مواد مخدر در ژنو
در سال ۱۹۶۰ اشرف پهلوی خواهر محمدرضا پهلوی به اتهام قاچاق هروئین به ارزش ۲ میلیون دلار در فرودگاه ژنو بازداشت گردید. وی تا هنگام انقلاب که از ایران گریخت در داخل نیز به عنوان فروشنده مواد مخدر در کشور شهره بود.[۳۱]
دستگیری محمودرضا پهلوی
به گزارش خبرگزاری رویترز (به تاریخ May 9, 1992)، محمودرضا پهلوی، برادر آخرین شاه ایران روز جمعه در عمارت 2 میلیون دلاری اش در بورلی هیلز، به اتهام دارا بودن تریاک برای مصرف شخصی و همچنین فروش دستگیر شد. به گفته سخنگوی اداره مبارزه با مواد مخدر شاهزاده محمود رضا پهلوی بعد از بازداشت به زندان شهر سانتا مونیکا منتقل شد. به گفته این سخنگو، پلیس که بعد از 4 ماه تحقیق و تفحص به خانه شاهزاده هجوم برده بود در خانه او، همچنین وافور و وزنه مواد مخدر هم پیدا کرد.[۳۳]
اعتیاد شاهدخت لیلا پهلوی
بنابر گزارش کالبدشکافی، شاهدخت لیلا پهلوی بر اثر اوردوز (سنکوب) درگذشت. او قبل از این حادثه، نسخه پزشکی از دکترش دزدیده بود که توصیه بر مصرف فقط 2 عدد قرص شده بود، در حالی که او 40 عدد را مصرف کرده بود. گزارش کالبدشکافی همچنین نشان می دهد که او به ماده کوکائین و باربیتورات (ماده آرامبخش اعتیادآور) معتاد شده بود.[۳۴][۳۵][۳۶][۳۷][۳۸]
فساد مالی خاندان سلطنتی و بنیاد پهلوی
روزنامه خبری میامی، محاسبه ثروت خاندان پهلوی را غیرممکن میداند.[۳۹]
گزارشی از سوی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در میانه دهه هفتاد میلادی خاندان سلطنتی را مرکز فساد مالی و اعمال نفوذ مخفی توصیف می کند.[۴۰]
با تبعید و برکناری رضاشاه و بالاگرفتن اعتراضات پیرامون اموال مصادره شده توسط وی، محمد رضا پهلوی این اموال را تحت عنوان وقف که خود وی تولیتش را بر عهده داشت در بنیادی به نام بنیاد پهلوی متمرکز کرد. گرچه این بنیاد مدعی فعالیت خیره بود اما در واقع پوششی برای فعالتهای اقتصادی گسترده محمدرضا پهلوی در داخل و خارج از ایران بود.[۴۱] [۴۲]
روبرت گراهام در تحقیقات خود می گوید که ورای ادعاهای مربوط به فعالیت خیریه توسط بنیاد پهلوی این نهاد برای سه هدف عمده جهت تقویت رژیم پهلوی تاسیس شده بود[۴۰]:
- مسیری مطمئن و سازمان یافته برای مستری ها ( وابستگان نظام پهلوی)
- کنترل اقتصاد کشور از طریق سرمایه گذاری در زمینه های مشخص
- منبعی برای صندوق معاملات خانواده سلطنتی
مطالعات اخیر موسسه "Bostock and jones" روشن می سازد که بنیاد پهلوی که اسما نهادی خیریه بود پرروش دهنده و زمینه ساز فساد مالی در کشور بوده است.[۴۰]
محمد باهری وزیر دادگستری و رییس سازمان بازرسی وزارت دربار، گزارشی صریح از فعالیت های بنیاد پهلوی در دوران ریاست محمد جعفر بهبهانیان ( خزانه دار شخصی شاه و اداره کننده بنیاد ارایه داده است.[۴۰]
مهم ترین دارایی بنیاد سهام بانک عمران بود.این بانک به نهادی برای جمع آوری بدهی های روستاییان و خرده مالکانی بود که از محمدرضا پهلوی زمین هایی اقساط دریافت کرده بودند ، زمین هایی که توسط پدرش (رضا شاه) بدست آمده یا مصادره شده بود.[۴۰]
تا سال 1977 دارایی این بانک به 1 میلیارد دلار ، سرمایه آن 81 میلیون دلار و سود مشخص شده سهامش 4.2 میلیون دلار بود که به بنیاد پهلوی پرداخت گردید.و این تنها نوک کوه یخ فساد مالی بود که رسما توسط دودمان پهلوی در داخل و خارج از ایران ایجاد شده بود.[۴۰]
جمهوری اسلامی
- محکومیت غلامحسین کرباسچی و افراشته پور به تخلفات مالی
- اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی
- اختلاس شهرام جزایری
- اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی در ایران
- اختلاس هزار میلیاردی در سازمان بازنشستگی و شستا[۴۳]
- اختلاس ۱۳ هزار میلیارد تومانی بابک زنجانی
- محکومیت معاون اول ریاست جمهوری (محمدرضا رحیمی) به جرم فساد مالی
- اختلاس در صدا و سیما (به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان، در قرارداد با سازمان تامین اجتماعی)[۴۴]
- رانتخواری ۶۵۰ میلیون یورویی شرکت سپید استوار آسیا از بانک مرکزی ایران[۴۵]
- دریافت رشوه ۱۷۰ نماینده مجلس از محمدرضا رحیمی (معاون اول محمود احمدینژاد)[۴۶]
- دریافت رشوه ۳۰ تا ۹۰ میلیون تومانی برخی نمایندگان مجلس هشتم شورای اسلامی از محمدرضا رحیمی.[۴۷]
- حیف و میل یا اتلاف شدن 700 میلیارد دلار سرمایه ملت ایران، در دولت یازدهم (محمود احمدی نژاد).[۴۸]
قاچاق کالا و مواد مخدر
- محسن رضایی به همراه «العقیلی»، اماراتی ایرانیتبار، متهم به «سلطان مافیای قاچاق سیگار» در ایران هستند.[۴۹][۵۰] این در حالی است که همکار العقیلی می گوید که چاقاق ایران، در دستان مافیای لبنان است.[۵۱] بعدها با وساطت دستیار احمدی نژاد (رحیم مشایی)، امتیاز معلق شرکت العقیلی، برگردانیده شد.[۵۲][۵۳][۵۴]
- صادق طباطبایی، سخنگوی دولت مهدی بازرگان، به جرم قاچاق 1.5 کیلوگرم تریاک در 1983 در آلمان بازداشت می شود و به علت داشتن پاسپورت دیپلماتیک (مصونیت سیاسی)آزاد می شود.[۵۵] این در حالی است که بی بی سی فارسی، مدعی است که او به دلیل قاچاق یک کیلو و هشتصد گرم تریاک بازداشت شد. اما بعد دادگاه وی را تبرئه کرد که به عقیده مخالفان جمهوری اسلامی، آقای طباطبایی با وساطت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران توانست این پرونده را به سود خود ببندد.[۵۶] برخی از روزنامه ها، مقدار تریاک قاچاقی را 1.65 کیلوگرم گزارش داده اند که در فرودگاه دوسلدولف، کشف گردید.[۵۷]
- محسن رضایی، از طرف رسانههای اصولگرا (وابسته به محمود احمدی نژاد) به اداره کردن استخرهای مختلط متهم شدند.[۵۸][۵۹]
فساد اخلاقی
- رسوایی جنسی دیپلمات جمهوری اسلامی در برزیل
- رسوایی انتشار فیلمهای جنسی در ایران
- بازداشت رضا زارعی، فرمانده نیروی انتظامی، به همراه 6 خانم برهنه.[۶۰]
میزان فساد
طبق گزارش سالانه شفافیت بینالملل، در شاخص احساس فساد ایران در سال ۲۰۱۲ سقوط کرده است.[۶۱]
ایران از نظر شاخصهای فساد مالی در ۸ سال قبل از سال ۱۳۹۲ به میزان ۵۶ رتبه سقوط داشته و از بین ۱۷۷ کشور، رتبه ۱۴۴ را به خود اختصاص داده که این رتبه فقط در سال ۹۱ به ۹۲، ۱۱ پله تنزل داشته است.[۶۲]
قانونی شدن فساد
برخی معتقدند که فساد در ایران قانونی شده است بنحوی که «فساد اقتصادی و ادرای» در دوران دو دوره دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی و «فساد سیاسی» نیز در دو دوره دولت محمود احمدی نژاد قانونی شدهاند.[۶۳]
نابسامانی قوانین
در ایران به گفته محمد تقی رهبر، انباشت قوانین نوعی «تورم قوانین» را ایجاد کرده است و انبوهی قوانینی که تعداد زیادی از آنها مربوط به ۳۰ بعد از انقلاب ایران است، برای مجریان قانون ایجاد سردرگمی نموده است. بدلیل حجم بالای این قوانین، تنقیح این قوانین و برطرف کردن این مشکل حتی از عهده خود مجلس نیز بر نمیآید. یکی از دلایل مهم فساد اداری و بعضاً فساد اقتصادی، نابسامانی قوانین است که ناشی از مشابهات، مغایرات و تناقضات موجود در قوانین میباشد.[۶۴]
مبارزه با فساد
برخی معتقدند که در ایران اراده جدی برای مقابله با فساد وجود ندارد و فساد در این کشور ساختاری شده است.[۶۵] احمد توکلی، کارشناس اقتصادی مجلس شورای اسلامی معتقد است که حکومت جمهوری اسلامی ایران به مرحله فساد سیستماتیک رسیده است.[۶۶] فساد آنچنان در ساختار حکومتی نفوذ کرده است که رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، خود از مجرمان اقتصادی بوده است.[۶۷][۶۸]
پارلمان ایران یک واحد تنقیح قوانین دارد اما این واحد، تاکنون کار چشمگیری انجام نداده است.[۶۴]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ Samii, Bill (2005-04-05). "Analysis: Corruption Becomes An Issue In Iran's Presidential Campaign - Radio Free Europe / Radio Liberty © 2010". Rferl.org. Retrieved 2010-08-09.
- ↑ Iran Economy: Population, GDP, Inflation, Business, Trade, FDI, Corruption
- ↑ Iran's Attorney General Announces: All Three Branches of Government Are Corrupt
- ↑ بیبیسی (3 دسامبر 2014 - 12 آذر 1393). «'فساد در ایران، افغانستان و تاجیکستان کاهش یافت'». بیبیسی فارسی. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، 139.
- ↑ Abrahamian، A History of Modern Iran، 71.
- ↑ آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، 140-139.
- ↑ Abrahamian، A History of Modern Iran، 71.
- ↑ آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، 140.
- ↑ Abrahamian، A History of Modern Iran، 71.
- ↑ میلانی، نگاهی به شاه، 107.
- ↑ Milani، The Shah، 95.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 347.
- ↑ Milani، The Persian Sphinx، 265.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 347.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 348.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 348-349.
- ↑ میلانی، نگاهی به شاه، 464.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 349.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 382-383.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 385-386.
- ↑ میلانی، نگاهی به شاه، 488.
- ↑ Milani، The Shah، 391.
- ↑ میلانی، معمای هویدا، 325.
- ↑ Milani، The Persian Sphinx، 248-249.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، 478.
- ↑ Abrahamian، Iran between Two Revolutions، 517.
- ↑ Milani, The Shah, 13-26 to 13-33.
- ↑ Milani, The Shah, 13-26 to 13-33.
- ↑ Abrahamian, 437.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ Richard Morrock (۲۰۱۰). The Psychology of Genocide and Violent Oppression: A Study of Mass Cruelty from Nazi Germany to Rwanda. McFarland. شابک ۰۷۸۶۴۵۶۲۸۰.
- ↑ Gholamali Haddad Adel, Mohammad Jafar Elmi, Hassan Taromi-Rad (۲۰۱۲). The Pahlavi Dynasty: An Entry from Encyclopaedia of the World of Islam. EWI Press,. صص. ۱۴۴. شابک ۱۹۰۸۴۳۳۰۱۹.
- ↑ The Deseret News - May 9, 1992
- ↑ Shah's daughter stole to fuel her drug habit
- ↑ Tormented by his sister's suicide: Shah of Iran's son shoots himself after moving to America to begin a new life
- ↑ Son of shah of Iran, 44, commits suicide in Boston; youngest son of late emperor suffered depression
- ↑ Shah of Iran's youngest son Ali Reza Pahlavi commits suicide in US
- ↑ the guardian: Death of a princess
- ↑ The Miami News - Jul 28, 1980
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ ۴۰٫۲ ۴۰٫۳ ۴۰٫۴ ۴۰٫۵ Houchang E. Chehabi, Juan J. Linz (۱۹۹۸). Sultanistic Regimes. انتشارات دانشگاه جانز هاپکینز. صص. ۱۸۲, ۲۰۶. شابک ۰۸۰۱۸۵۶۹۴۹, مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). خطای یادکرد: برچسب<ref>
نامعتبر؛ نام «Sultanistic» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Houchang E. Chehabi, Juan J. Linz. Sultanistic Regimes. JHU Press. شابک ۹۷۸۰۸۰۱۸۵۶۹۴۵.
- ↑ The Pahlavi Dynasty: An Entry from Encyclopaedia of the World of Islam.
- ↑ اختلاس هزار میلیاردی در سازمان بازنشستگی و شستا
- ↑ جزئیات کامل قرارداد ۱۵۰ میلیون تومانی غیرقانونی مرتضوی با صدا و سیما
- ↑ نامه جدید توکلی درباره "رانت ۶۵۰ میلیون یورویی"
- ↑ خودداری مجلس از معرفی ۱۷۰ نماینده دریافتکننده پول از محمدرضا رحیمی
- ↑ نماینده مجلس: «برخی نمایندگان ۳۰ تا ۹۰ میلیون تومان از رحیمی پول گرفتند»
- ↑ سخنگوی دولت روحانی: ۷۰۰ میلیارد دلار از داراییهای کشور قورت داده شد
- ↑ میراث آریا: سایت تابناک را قاچاقچیان سیگار اداره میکنند
- ↑ ماجرای مارلبرو، همیشه پای یک محسن رضایی در میان است
- ↑ IRAN: MAKING ITSELF UNATTRACTIVE TO FOREIGN INVESTMENT
- ↑ مشایی به مشارکت در قاچاق سیگار متهم شد
- ↑ الف: حمایت مشایی از قاچاقچی سیگار + سند
- ↑ افشاگری احمدی نژاد و حمایت مشایی
- ↑ Ein Diplomat als Dealer?
- ↑ صادق طباطبایی؛ سیاستمداری با ظاهری متفاوت و کارنامه ای متنوع
- ↑ Palm Beach Post. "Paper Says Iran Cheated in Weapons Deal". 29 April 1982, p. A16. Retrieved on 25 June 2013.
- ↑ میراث آریا: سایت تابناک را قاچاقچیان سیگار اداره میکنند
- ↑ اتهامات بی سابقه دولت به حامیان و گردانندگان سایت تابناک
- ↑ bbc: Iran anti-vice chief 'in brothel'
- ↑ Bland, Archie (2009-11-18). "Iran drops in corruption list amid calls for new urgency in the West - Middle East, World". London: The Independent. Retrieved 2010-08-09.
- ↑ «سقوط 56 رتبهای ایران در فهرست فساد مالی». سایت خبری تحلیلی عصر ایران. ۱۸ دی ۱۳۹۲.
- ↑ توحید عزیزی (۱ دی ۱۳۹۲). «برای یک کشور تنها چیزی که از «فساد» بدتر است، «قانونی شدن فساد» است!». عصر وارثین.
- ↑ ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ «تنقیح قوانین، لازمه جلوگیری از بروز فساد قانونی». ایلنا. ۱۳۹۳/۹/۸. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ بیژن برهمندی (یکشنبه ۱۴ دسامبر ۲۰۱۴). «آیا در ایران، مبارزه با فساد، اسم رمز رقابتهای سیاسی است؟». rfi فارسی. وبسایت رادیو بینالمللی فرانسه. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ دویچوله (15.12.2014). «فساد مالی و اقتصادی در ایران». دویچوله فارسی. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ http://dolat.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=106&Id=213947
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/53757/-محکومیت-قطعی-معاون-اول-احمدینژاد-به-5-سال-زندان
منابع
- آبراهامیان، یرواند (۱۳۸۷). ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گل محمدی، محمدابراهیم فتاحی. نشر نی. شابک ISBN ۹۶۴-۳۱۲-۳۶۳-۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). پارامتر|چاپ=
اضافه است (کمک) - آبراهامیان، یرواند (۱۳۸۹). تاریخ ایران مدرن. ترجمهٔ محمدابراهیم فتاحی. نشر نی. شابک ISBN ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۱۲۶-۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). پارامتر|چاپ=
اضافه است (کمک) - میلانی، عباس (۱۳۹۲). نگاهی به شاه. تورنتو: پرشین سیرکل. شابک ISBN ۹۷۸-۰-۹۹۱۸۹۶۴-۰-۰ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). - میلانی، عباس (۱۳۸۰). معمای هویدا. تهران: اختران. شابک ISBN ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱۴-۵۹-۰ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک).
- Abrahamian، Ervand (۱۹۸۲). Iran Between Two Revolutions. Princeton University Press. شابک ISBN ۰-۶۹۱-۱۰۱۳۴-۵, ۹۷۸۰۶۹۱۱۰۱۳۴۷ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). - Abrahamian، Ervand (۲۰۰۸). A History of Modern Iran. Cambridge University Press. شابک ISBN ۰-۵۲۱-۵۲۸۹۱-۷, ۹۷۸۰۵۲۱۵۲۸۹۱۷ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: invalid character (کمک). - Milani, Abbas (2000). The Persian sphinx: Amir Abbas Hoveyda and the riddle of the Iranian Revolution: a biography (به انگلیسی). London New York: I.B. Tauris.
- Milani, Abbas (2011). The Shah (به انگلیسی). New York: Palgrave Macmillan.