پرش به محتوا

ایرانیان بحرین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ایرانیان بحرین
عجم البحرین (عربی)
مراسم فارغ‌التحصيلي در مدرسۀ ايرانيان (بحرين) سال ۱۳۱۷ (1937 یا 1938 میلادی)
کل جمعیت
۲۰۰٬۰۰۰–۳۵۰٬۰۰۰[نیازمند منبع]
مناطق با جمعیت چشمگیر
منامه، محرق
زبان‌ها
فارسی (بحرینی)، پارسی (اچمی/لارستانی/لاری/خودومونی)، عربی (بحرینی)، انگلیسی
دین
شیعه، اهل سنت، اگنوستیک‌ها، اقلیت بهائیت و مسيحيت[۱]
قومیت‌های وابسته
فارس ها (اچومی ها، لُر هابلوچ ها، ترک ها (آذری‌ها، قشقایی ها)

ایرانیان بحرین (به عربی: ایرانیو البحرين) یا عجم بحرین (به عربی: عجم البحرين) مردمانی از ریشهٔ ایرانی گفته می‌شود که در کشور بحرین زندگی می‌کنند.

ریشه و جمعیت[ویرایش]

مردم بومی[ویرایش]

با توجه به این که کشور بحرین در بیشتر تاریخ خود پاره‌ای از کشور ایران به‌شمار می‌آمده ایرانیان در این کشور تاریخ طولانی دارند.[۲] ۵۵-۶۰٪ از مردمان بحرین خود را بحارنة (Baḥārna) می‌نامند.

به گفته رابرت برترام سرجنت، بحرانی‌ها ممکن است آخرین «نوادگان کسانی باشند که از جمعیت اصلی مسیحیان (آرامائی‌ها)، یهودیان و پارسیان باستانی (مَجوس/زرتشتیان) که در زمان فتح عرب‌ها در جزیره و استان‌های ساحلی شرقی عربستان سکونت داشتند به اسلام گرویدند» باشند.[۳][۴]

بحرانی‌ها بر اساس ژن‌هایشان عمدتاً از قومیت‌های بومی عرب شرقی هستند و درصد کمی از ژن‌های ایرانی دارند.[۵][۶] برخی از آنها همچنین دارای ژنهای اسپانیایی و پرتغالی هستند.[نیازمند منبع]

این گروه خود را عرب نمی‌نامد. برخی در ایران این را نشانی از اصلیت ایرانی این مردم می‌دانند و و گفته می‌شود که ایشان به پارسی نیز سخن می‌گویند یا از زبان فارسی متوجه میشوند.

مفاهیم ساده[ویرایش]

  • ملیت: این به کشوری که فرد در آن تابعیت دارد اشاره دارد. این یک وضعیت قانونی است و می‌تواند از طریق فرآیندهایی مانند تابعیت تغییر کند. برای مثال، فردی که در بحرین متولد شده و تابعیت بحرینی دارد، از نظر ملیت بحرینی است.
  • نژاد: این یک ساختار اجتماعی است که برای دسته‌بندی افراد بر اساس ویژگی‌های ظاهری مانند رنگ پوست، ویژگی‌های صورت و نوع مو استفاده می‌شود. از نظر علمی، نسبت دادن یک فرد به نژاد مادر یا پدرش به تنهایی نادرست است زیرا ژنتیک از هر دو والدین به ارث می‌رسد.[۷][۸][۹] انسان‌ها بیش از 99.9٪ از DNA خود را به اشتراک می‌گذارند و نژاد تحت تأثیر ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و اجتماعی است.[۱۰] ایده ارث بردن ژن های پدر فقط یک ایده وارونه در میان اعراب بادیه نشین رایج بود.[۱۱][۱۲]
  • زبان: این یک سیستم ارتباطی است که توسط یک جامعه یا کشور خاص استفاده می‌شود. زبان می‌تواند آموخته شود و به نژاد یا ملیت فرد بستگی ندارد. به عنوان مثال، یک بحرینی ایرانی ممکن است هم عربی و هم فارسی صحبت کند.

ژنتیک بحرینی ها[ویرایش]

بر اساس ژن‌هایشان، اکثر بحرینی‌ها «عجم» (غیر عرب) هستند.[۱۳] ژنتیک ایرانی‌های بحرین ایرانی است (حتا اگر فارسی/اچمی بلد نباشند).[۱۴] هاپلوتایپ J2 که در جمعیت بحرینی شیوع بیشتری دارد، با جمعیت ایرانی‌های بحرین مرتبط است و می‌تواند نشان‌دهنده‌ی ارتباط تاریخی و نژادی با ایرانیان باستانی باشد.[۱۳]

بر اساس یک شبکه‌ی میان‌پیوسته که صرفاً بر اساس تفاوت‌های طول الل میان هاپلوتایپ‌های ۵۶۲ مرد بحرینی شکل گرفته است، چندین شاخه‌ی متمایز مشاهده می‌شود که در شکل ۲ نشان داده شده‌اند. مطابقت تقریباً کاملی بین این شاخه‌ها و پیش‌بینی‌هاپلوتایپ‌ها دیده می‌شود. پیش‌بینی‌هاپلوتایپ نشان می‌دهد که هاپلوتایپ J2 بیشترین شیوع را در جمعیت بحرینی دارد و ۲۷.۶٪ از نمونه را شامل می‌شود، و پس از آن هاپلوتایپ J1 (با ۲۳.۰٪)، E1b1b (با ۸.۹٪)، E1b1a (با ۸.۶٪) و R1a (با ۸.۴٪) قرار دارند. سایر هاپلوتایپ‌های پیش‌بینی شده (G، T، L، R1b، Q، R2، B2، E2، H و C) با فراوانی‌های کمتر یافت می‌شوند. پروفایل‌های ۲۰ مرد به دلیل تطابق پایین هاپلوتایپ (کمتر از ۲۵) توسط نرم‌افزار NevGen به عنوان دارای احتمال بالای خطای پیش‌بینی هاپلوتایپ (بیش از ۹۷.۵٪) شناسایی شدند؛ بنابراین، این موارد به عنوان پیش‌بینی‌نشده (UP) تعیین شدند.[۱۳]

ترکیب قومی ایرانیان در بحرین[ویرایش]

ایرانیان همیشه سابقه طولانی در این جزیره داشته اند که قدمت آن قبل از اسلام است.[۲]

مردم ایرانی‌تبار در این منطقه از اقوام مختلفی تشکیل شده‌اند، از جمله:

  • مردم لارستانی، اچمی‌ها، لاری‌ها، یا لارستانی‌ها (معروف هستند به نام «خودومونی‌ها» - کلمه به معنای «بخشی از خودمان» است.[۱۵][۱۶]): گروهی از ایرانیان/پارسیان که در بحرین زندگی می‌کنند،[۱۷][نیازمند منبع] فرزندان مهاجرانی هستند که در قرن نوزدهم و بیستم (۱۸۰۰~۲۰۰۰ میلادی) از استانهای ایراهستان (لارستان باستانی جنوبی) مانند فارس (گله دار، گراش، کازرون، خنج، دشت، جهرم، اشکنان) و بوشهر (بوشهر، برازجان، تنگستان، کنگان، دیلم) و هرمزگان (بندر لنگه، جناح، میناب، بندر عباس، بستک، فالامرزی، کوهیج) و کهگیلویه و بویراحمد به این کشور مهاجرت نمودند.[۱۸] شمار آنها به یکصد هزار تن می‌رسد،[نیازمند منبع] ملیت بحرینی دارند و برخی از آنها دارای گذرنامهٔ ایرانی (از زمان شاه) نیز می‌باشند.[۱۹] «هوله‌» برای اشاره به سنی‌مذهبان و «عجم» برای اشاره به شیعیان به کار می‌رفت تا تمایز مذهبی مشخص شود (تا بین آنها تفرقه ایجاد کند). بیشتر آنها دو زبان بلد هستند اما نسل های جدیدی بیشتر با عربی سخن میگویند (حرف میزنند).[۲۰]
    • گروه عجم/اچم های شیعه: گروهی عمدتاً از شیعه مذهب از «خودمونی‌ها» برخی از آنها خود را در زبان محلی «عجم» مینامند،[۲۰] معروف هستند به نام «عجم البحرين»،[۲۱] و به فارسی بحرینی (در بحرین به نام عجمی/اچمی) صحبت می‌کنند بر علاوه از عربی محلی، زیرا در آن دوران بیشتر جامعه بوشهری‌ها را تشکیل می‌دادند.[نیازمند منبع] دلیل نامگذاری آنها:
      • برای نشان دادن این واقعیت که ریشه های خود را انکار نمی کنند - بنابراین به غیر عرب بودن خود اذعان می کنند و به آن افتخار می ورزند.
      • برای تمایز خود از عجم/اچم های سنی‌مذهب که به عمد یا سهو خود را «عرب» یا «هوله» می نامند - زیرا این اصطلاح برای اشاره به غیرعرب ها به کار می رود.
    • گروه عجم/اچم های سنه: گروهی عمدتاً از سنی مذهب از «خودمونی‌ها» برخی از اینا خودشان در محلی «هوله» مینامند،[۲۰] اکثریت شان به زبان اچمی/لاری/لارستانی (در بحرین به نام «خودمونی») صحبت می‌کنند بر علاوه از عربی محلی، دلیل نامگذاری آنها:
      • زیرا مهاجرت همزمان اعراب ساحلی و «خودمونی‌های» سنی‌مذهب باعث شد هر دو گروه با نام «هوله» شناخته شوند، در حالی که قبلا تمایز وجود داشت.
      • زیرا «خودمونی‌های» سنی‌مذهب به دلیل جابجایی‌های مکرر، کلمه «حولنا» (به معنی «حرکت کردیم») را به اشتباه در فارسی تلفظ می‌کردند که منجر به «هوله» شد. «هوله‌های» واقعی، اعراب ساحلی هستند.
      • احتمالا به دلیل که آنها می خواهند خود را از ایرانیان «شیعه» جدا کنند و به همین دلیل خود را «عرب» (در بسیاری از موارد) معرفی کنند. اما آنها را نباید با «هوله های اعراب ساحل» اشتباه گرفت - آنها همان مردم ایرانی هستند.[۲۲][۲۰] بر خلاف چیزی که «محمد حاتم غریب» نوشت سالها پیش.[۲۳]
    • گروه عجم/اچم های بی دین:در میان آچمی‌های بحرینی/پارسیان، گروهی خداناباور/بی‌خدا/غیر مذهبی نیز وجود دارند که خود را بر اساس مذهب متمایز نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند به همه آچمی‌های دیگر به سادگی «خودمونی» بگویند.[نیازمند منبع]
  • بلوچ‌ها: گروهی که عمدتاً سنی مذهب هستند (اما نه لزوما) و از بلوچستان ایران و پاکستان مهاجرت کرده‌اند.اینها، مانند خودمونی‌ها، به عربی بحرینی صحبت می‌کنند و برخی از آنها بلوچی هم می‌دانند. برخی هم فقط بلوچی بلدند و کمی عربی. همه آنها نژادی دارند که در نام خانوادگی آنها ذکر شده است (عربی: البلوشي).[نیازمند منبع]
  • گروه‌های عجمهای دیگر: عجم‌ها اصطلاحی است که به گروه‌های مختلف مهاجر از ایران اطلاق می‌شود که به دلیل مذهب شیعه خود، تحت این نام قرار گرفته‌اند. برخی از آنها علاوه بر عربی بحرینی، به فارسی نیز صحبت می‌کنند. این گروه‌ها شامل:
    • بوشهری‌ها: اولین گروه (از اهالی بوشهر) که به بحرین سفر کردند، عمدتاً ایرانیان (اکثراً عجم/فارس و اقلیتی عرب) بودند که به طور عمده جامعه عجم بحرین را تشکیل می‌دادند و به دلیل مشارکت در تنوع فرهنگی و اجتماعی جزیره شناخته می‌شدند.
    • مردم بیرم: این گروه به گویش بیرمی از زبان اچمی صحبت می‌کنند.
    • بخیی‌های شیعه: این گروه از بُخْتیاری‌های شیعه مذهب هستند.
    • بشگردی‌ها: این گروه به گویش بشگردی از زبان فارسی صحبت می‌کنند.
    • بندری‌ها: این گروه به گویش بندری از زبان فارسی صحبت می‌کنند.
    • مینابی‌ها/میناوی‌ها: مردم میناب عمدتاً به گویش مینابی صحبت می‌کنند و همچنین از زبان فارسی برای ارتباطات گسترده‌تر استفاده می‌کنند.
    • اعراب ایرانی: این گروه شامل اعراب ساکن مناطق محمره/خرمشهر، عبدان/آبادان، بوشهر، گناوه و عسلویه و احتمالا سایر بخش‌های خوزستان می‌شوند.
    • لُرها: این گروه شامل لُرهای ساکن مناطق مختلف ایران از جمله بوشهر و شیراز و گناوه (گناوه‌ای‌ها) می‌شود.
    • ترک‌های ایرانی: این گروه شامل آذری‌ها و قشقایی‌ها می‌شود.

خانواده های معروف[ویرایش]

نوادگان مرحوم حج حبیب حسین بوشهری. یکی از اعضای بزرگ، شناخته شده ترین و محترم ترین و قابل اعتماد ترین خانواده های منشأ ایرانی در بحرین.
برخی از معروفترین خانوادهای ایرانیان بحرین
نام خانواده نام با فارسی اصل/ریشه
البستكي بستکی از بستک[۲۲]
خُنجي خنجی از خُنج[۲۲][۲۴]
زينل زینل
كلداري گله داری از گله دار[۲۵]
اسيري اسیری
مال الله
الكوهجي کوهیجی از کوهیج
بوشهري بوشهری از بوشهر
شکیب شکیب
بهزاد بهزاد
الثقفي ثقفی
كراشي[۲۶] گراشی از گراش
کانو کانو
کازروني کازرونی از کازرون
دشتي دشتی از دشت[۲۷]
ابل ابل
بوجيري[۲۸] بوچیری
جمشیر جمشیر/جمشید
جانكير[۲۹] جانگیر
آل شریف شریف/شریفی
ديلمي دیلمی از دیلم
بلجيك بلجیک
ديري دیری از دیر
اسيري اسیری
ديواني دیوانی
العجمی عجمی
جواهري جواهری
اسفنديار اسفندیاری
رویان رویان
رستم رستمی
عجيمي عجیمی
اخترزاده اخترزاده
راستي راستی
تُرك ترک
اديبي ادیبی
فردوسي فردوسی
آغا آقا
فخرو فخرو
فلامرزي فالامرزی از فلامرز
علیرضا علیرضا
كريمي[۲۲] کریمی
اكبري اکبری
جعفري جعفری
فخراوي فخراوی
میرزا میرزا
تقوي تقوی
توراني تورانی از توران
خوشابي خوشابی
حاجي حاجی
أميري امیری
منصوري منصوری
شربتي شربتی
قناطي قناطی
رحيمي رحیمی
ملك ملک
انصاري/الأنصاري انصاری
كاكولي کاکولی
البلوشي بلوچی از بلوچستان
جناحي[۲۲][۳۰] جناحی از جناح
العسكري عسکری از عسکر؟
اشکناني اشکنانی از اشکنان

اکثر خانواده‌هایی که قبلاً به آنها اشاره شد بر اساس تاریخ و موقعیت‌های مکانی، ایرانی هستند، اما بیشتر آنها ترجیح می‌دهند خود را عرب معرفی کنند تا از نژادپرستی یا جنجال جلوگیری کنند. در نهایت، این مسئله به میزان قوی بودن فرهنگ ایرانی آنها و محیطی که آنها را احاطه کرده بستگی دارد. این موضوع همچنین توضیح می‌دهد که چرا برخی از اعضای یک خانواده ممکن است درباره منشأ دقیق خود، ایرانی یا عرب، بحث و جدل کنند.[۲۲]

همچنین معروف است که بسیاری از آنها به نام خانوادگی خود "ال" (عربی: ال) اضافه کرده‌اند تا آن را بیشتر عربی جلوه دهند. بسیاری از افراد در واقع این اقدامات را به‌عنوان "تسلیم شدن" یا رها کردن ریشه‌ها و فرهنگ خود می‌بینند، در حالی که دیگران این اقدام را به منظور جلوگیری از مشکلات نژادپرستی توضیح می‌دهند. این تغییرات امروزه در ظاهر رسمی آنها قابل مشاهده است زیرا لباس‌های سنتی خود را تغییر داده‌اند و تنها به زبان عربی مسلط صحبت می‌کنند.[۲۲]

زبان[ویرایش]

ایرانیان بحرین زبان فارسی و اچومی را گرامی می‌دارند و اصرار دارند به فارسی سخن بگویند، بنابراین این زبان‌ها را نسل به نسل آموخته‌اند. بسیاری از آنان در مکان‌های خصوصی و عمومی به فارسی سخن می‌گویند، فرزندانشان بیشتر با عربی (بحرینی) سخن میگویند. عجم‌ها به قومیت فارسی خود افتخار می‌کنند و بسیاری از آن‌ها اصرار دارند که به زبان فارسی صحبت کنند،[۳۱] حتی اگر با زبان عربی مخلوط شود.

زبان های مورد صحبت ایرانیان بحرینی عبارتند از:

این دو گویش یا زبان ایرانی تفاوت‌های اندکی با فارسی نو (فارسی معیار و فارسی تهرانی) دارند، که از جمله نتیجه آمیختگی با عربی، ترکی، فرانسوی و زبانهای دیگر است. با این حال اصطلاحات این دو زبانها قدیمیترند و اصیل ترند از فارسی نو، همچنین، این دو زبان‌ها تأثیراتی بر زبان عربی بحرینی (لهجه رایج در بحرين و لهجه اهل سنت) و زبان عربي بحراني (لهجه بحرانی ها - مردم بومی/شیعیان) داشته‌اند و این تأثیرات به نسل‌های بعدی منتقل شده‌اند.[۳۱] این دو زبان با تهدید انقراض روبرو هستند. این جداول برخی از واژگان منتخب را در پارسی اچومی/لارستانی، فارسی معیار، فارسی تهرانی، فارسی بحرینی (عجمی)، عربی فصیح و عربی بحرینی مقایسه می‌کنند.

در حالی که اکثر غیر عرب ها از حرف فاعلی «شین» (یعنی: -ه) در آخر فعل استفاده می کنند تا آن را به فعل امری تبدیل کنند، فارسی ها (ش) را در ابتدای فعل امری قرار می دهند. مثال: (بکش) به معنای بکشید و برمیه می گویند (آش بکش). (بزنیش) یعنی او را بزن و پرمیان گویند (آش بزنیش). در مورد کسانی که از اقوام آذربایجانی و قشقایی هستند به زبان ترکی با لهجه های آن صحبت می‌کنند.

جدول اسم ها (Nouns)[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
نام نام اسم نام اسم اسم اسم از عربی آمده است
افتاو/تاو خورشید افتاب افتاب شمس شمس
خانواده خانواده/فامیل فامیل عائلة عایلة/اهل
عکس ها عکسا عکسا صور صور/عكوس[۳۲] عربی بحرینی «عكوس» از فارسی گرفته است
فنجان فنجان استکان فنجان فنيان/استکانه عربی بحرینی «استکانه» از فارسی گرفته است - واژه «استکان» (استکان) معمولاً در برخی از گویش‌های فارسی به‌ویژه در منطقه آذربایجانی ایران و همچنین در سایر نقاط شمال ایران به کار می‌رود. این از ترکی وام گرفته شده است، جایی که به معنای "یک لیوان کوچک، معمولاً برای چای" است.
مادر مادر/ماما مادر/ماما/دی أُم أُم/ماما
پدر پدر/بابا پدر/بابا/بوا أَب أَب/بابا
برادر برادر/دادا برادر/کاکا أخ أُخو
مادر بزرگ بیبی ننه/بیبی جدة يده/جده
خاله خاله خاله/دامونه خاله خاله
عمو عمو عمو عم عمو در بحرین مثل فارسی «عمو» میگویند
دختر دختر دختر بنت بنیه
دکتر دکتر دکتر طبيب دختر/دکتور[۳۳]
راننده راننده شوفر سائق دريوَّل[۳۳]
مَغازة مَغازة براده بقالة برادة
سرداب سرداب سرداب قَبو سرداب
جاه رُتبِه رتبه جاه رُتبَه/منصِب/مقام رُتبَه/منصِب کلمه «جاه» استفاده می‌شود در شمال ایران، خراسان، لهجه لارستانی/لاری، لهجه بوشهری و زبان اچمی/بستکی.
پَردَة پَردَة پَردَة ستارة پَردَة/برده/ستاره
قلیان (سنتی) قلیان قلیون XX گدو
قلیان (طعم دار) قلیان قلیون XX شیشه شيشه از فارسی برگرفته است
پنجره پنجره پنجره نافذه دریشه دریشه (دریچه) از فارسی برگرفته است
ناخدا ناخدا ناخدا قائد/قبطان نوخذه نوخذه (ناخدا) از فارسی برگرفته است
چای چای چای شای چای چای از فارسی برگرفته است
پنگه پنکه فن پنکه مروحة بانکه/پنکه[۳۳] بانکه از اچمی «پنگه» برگرفته است، ریشه =هندو-اروپی/هندی هم داره...[۳۴]
عطر عطر عطر عِطر خِنه[۳۴] ریشه ترکی
سقف آهنی سقف آهنی سقف آهنی سقف حديدي چینکو[۳۴] ریشه نامشخص (ترکی؟)
پنجره خودرو نافذة السيارة جامه/دريشه
خَو خواب خواب خُو نوم نوم
خوراک غذا غذا[۳۵][۳۶][۳۷] خوراک غذاء اکل در گویش فارسی بحرینی و آچومی، مردم غالباً به جای «غذا» از کلمه «خوراک» (khorak) استفاده می کنند. واژگان «غذا» عربی الاصل است. این کلمه اصیلتر و قدیمتر.[۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳]
چاشت ناهار ناهار چاشت غذاء غده
شام شام شوم عشاء عَشِه
ناشتا صبحانه صبحانه[۴۴] ناشتا إفطار/فطور ریوگ صبحانه (فارسی تهرانی) از عربی "صبح" گرفته است.
نان نان نون خبز خبز
پرتقال پرتقال نارنج بُرتقال بُرتقال
شکر شکر شکر سُكَر شکر در بحرین مثل فارسی «شکر» میگویند
باقلا باقلا باقله فول باجله[۳۴]
جای جای/مکان جایگاه مکان مکان
آو آب آب آو ماء ماي
چش/چیش چشم چشم چش عين عين
گُش[۴۵] گوش گوش گوش اذن اذون/ادون
ددو[۴۵] دندان دندان دندون سن سن/ضرس
کپ[۴۵] دهن دهن دهن فم بوز[۳۴]
لش[۴۵] ریش ریش ؟ لحية لحيه
برم[۴۵] ابرو ابرو ؟ الحاجب حاجب
ازبو[۴۵] زبان زبان زبون لسان لسان
پیز[۴۵] دماغ دماغ ؟ انف خشم دماغ در عربی به معنای «مغز»
عینک عینک چشمک نظاره کشمه[۳۳][۳۴] ریشه هندو-اروپی/هندی
لیوان لیوان گیلاس كأس گلاص گیلاس/گلاص - مثل انگلیسی "Glass"
میز میز میز طاوله طاوله/ميزه
دروازه در در دروازه باب باب/دروازه[۴۶]
دو لاغ (لاخ) جوراب جوراب لاغ/دولاغ جوراب دلاغ/دولاغ فارسی نو «جوراب» از عربی است - در بحرین و امارات با عربی محلی میگویند «دلاغ» مانند زبان «اچمی»[۴۷][۴۸]
شلوار شلوار شلوار بنطال صروال صروال از فارسی گرفته است.
چپلی کفش راحتی کفش راحتی/صندل چپلی صندل چپلی/صندل عربی و فارسی بحرینی از آچومی «چپلی» گرفته اند.
طفنگ طفنگ طفنگ بندقية تفگ
کفش کفش ؟ حذاء جوتي[۳۳]
نی انبان نی انبان نی انبون قصب؟ جِربه/هبان
تاکسی تاکسی تاکسی سيارة أُجرة تاکسی
بازار بازار بازار سوق بازار/سوگ
بیابون صحرا صحرا بیابون صحراء صحره
اِشکَت غار غار ؟ كهف غار عربی بحرینی «غار» را از فارسی گرفته است
سرحد/گَهدِم/گَهدِم/گاه شمال شمال شمال شمال سرحد/شمال فارسی «شمال» را از عربی گرفته است - بحرینی ها معمولاً وقتی می خواهند گم شوند و خوش بگذرانند، می گویند "بروح اتسرحد" (میخواهم گم شم در شمال - منامه).
چندل
قِرمِز قِرمِز سُرخ أحمر أحمر
وقت وقت تایم؟ وقت وقت
سعت ساعت ساعت ؟ الساعة ساعه
سر سر سر/كَلّه
چوب چوب دار
صندلی صندلی صندلی كرسي تخته/كرسي از فارسی «تخت»[۳۴]
رستوران رستوران رستوران/مطعم مطعم مطعم "مطعم" عربی است.
پول پول پیسه مال فلوس/بیزات
بَرون/بَرو باران باران بارون مطر مطر
بَفر برف برف بَفر ثلج ثلج
بَل خاک خاک خاک رَمِل رمُّل
آسمو آسمان آسمان آسمون سماء سِمه
تف تف تف بصق تف
معده شِكَم كُم معده بطن
چه هست چه هست چه هست ماذا یحصل شهست/وش هست
تنور تنور تنور فرن تنور
تشک دوشک دوشک فراش دوشک/دوشگ
وقت وقت تیْم (؟) وقت تیْم tēm به معنی زمان از انگلیسی
بندر بندر بندر ميناء بندر
بله اره بله نعم ای/اِمبله
ریخونه رودخانه رودخانه ریخونه نهر نهر
پَرتُنگَ آو آبشار آوشور شلال شلال
شو شب شب شو لیل لیل
إشو امشب امشب امشو اللیله اللیله
دیشب دیشب دیشو الليلة الماضيه اِلبارحه
روز روز روز روز یوم یوم
اروز امروز امروز امروز الیوم الیوم
دیروز دیروز دیروز امس امس
پیشین ظهر ظهر ظور ظهر ظهر

جدول ضمایر شخصی (Pronouns)[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
مَن مَن مُوْ أنا آنه/انه/اني فقط در گویش بحرانی زنان وقتی اشاره به خودشان میکنند میگویند "اني"
تو تو تو أنتَ انته/انتي
اِين اِين اِين هذا هذا/هاده
او اون او هو/هي هُوَه-هِيَه
آن أوُن أوُن ذلِكَ ذاک/هداك
این‌ها اینا اینا هؤلاء ذيلين/دلين
آنها اونا اونا هؤلاء هذلين/هدلين
ایشان ایشان ایشون هُم اهمه
چی/چیش چی چی چه ماذا شنو/ويش
هیسکه/هیشکو/هیشکه/هیشکی هیچکس هیچکس هیچکی لا احد محد

جدول افعال مصدر[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
وا آکردن (vā akardan)؟ باز کردن (bāz kardan) باز کردن (bāz kardan) واز کردن (vāz kardan) فتح (fath) فتح (fath)
تماشا کردن نگاه کردن (negāh kardan) نگاه کردن (negāh kardan) نگاه کردن/سی کردن مشاهدة مطالعة/چوفه
دیدن (didan) دیدن (didan) دیدن (didan) رؤية (ru'ya) چُوفه (shuf)
روشن کردن روشن کردن چالو کردن اشعال توليع گاوبندی (پارسیان)، عبدان و شرق بحرین میگویند: «چالو» به جای «روشن»
سخن گفتن/گفتگو کردن/سخنرانی کردن صحبت کردن حرف زدن التحدث / المحادثة / الكلام حچی صحبت شايد از عربي باشد (صحبه - مصاحبه)...
شرم داشتن/شرمسار شدن خجالت کشیدن شر کردن خجل استحياء

جدول صرف افعال[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
رفتُم/چِدُم رفته ام رفتَم رفتُم ذَهبت رِحت
می روم میرَم میرُم اذهب اروح
گفته‌ام گفتَم گقتُم گِلت قُلتُ
میگویم میگَم میگُم اقول اگول
خورده‌ام خوردَم خوردُم كليت اكَلتُ
می‌شوند ميشن ميشن یکونون یِصیرون
می گویَم میگَم میگُم اقول اگول
می گوید میگه میگه یقول ایگول
می گویند میگن میگن یقولون یگولون
می گوییم میگیم میگیم نقول نگول
می كنم ميكنَم ميكنُم أفعل اسوی
می کند میکنه میکنه یفعل یسوی
می کنند می کنن می کنن یفعلون یسوون
می کنیم میکنیم میکنیم نفعل نسوی

جدول افعال امر[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
واز آکن/واکو/وازو/واکِن باز کن باز کن واز بُکن افتح افتح/بطل - افتحي/بطلي
تماشا کنید نگاه کن/ببین نگاه بُکن/سی کن انظر چوف/طالع - چوفي/طالعي
گوش بده بشنو/گوش‌ بدهی گوش‌ بگیر/بشنو استمع - استمعي اِسمع - اِسمعي
بِگو بِگو بُگو قُل - قُلِ گول - گولي
بِیَا بِیَا بِیُو تعال - تعالي تعال - تعالي
برو برو برو اِذهب - اِذهبي روح - روحي

جدول ضمایر ملکی[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
مال مال مال خاصٌ بـ مال
مال من مال من مال مو خاص بي مالي
مال تو مال تو مال تو خاصٌ بِكَ/خاصٌ بِكِ مالِك/مالِچ
مال ما مال ما مال ما خاصٌ بِنا مالنا
مال ایشان مالشان مالشون خاصٌ بِهم مالهُم
مال این‌ها مال اینا مال اینا خاصٌ بِهم مال ذيلين
مال آنها مال اونا مال اونا خاصٌ بهؤلاء مال هذيلين
عزیزم عزیزَم عزیزُم عزيزي/عزيزتي عزيزي/عزيزتي
جانم جانم جونُم عزيزي/عزيزتي عُمري

جدول صفت (Adjectives)[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
خوب است خوبه خوبن جيد زين/خوش
قشنگ است قشنگه قشنگن جميل حلو/حليو
نو جديد جديد نو جديد يديد
رایگان رایگان/مُفَت مُفَت مجانى بلاش (یا "مال موفت")
آهسته/یواش آهسته/یواش آهسته ببطء آسته[۳۴]
زگرت/چَکَت/زرت خوشتیپ شیک زگِرت عصري/عصرية زگِرت فارسی تهرانی «شیک» (şık) را از ترکی گرفته است
واز/وا/واز/و باز باز و‌از فتح فتح
کُلگیره/کُلگیر بستن قفل کردن قفل قفل کلمه «کُلگیر» (kolgir) از واژهٔ میان فارسی «کُلگیره» (kolgire) گرفته شده است که معنای مشابهی دارد. اعتقاد بر این است که این کلمه از ریشهٔ ایرانی باستان kar- آمده است، به معنی «بستن» یا «دربستن».

جدول قیدها (Adverbs)[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
اکدا اينقدر اينقدر اينقدر بهذا الکم هالگد/هالگده
اکنون الآن حالا الآن الحین/الحينه
هنوز هنوز هنوزا حتى الآن للحين/للحينه
بعدن بَعداً فيما بعد بعدين

جدول حروف ربط (Conjunctions)[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
ایرا (بستکی)/چون که (مینابی) زیرا چون چون لأن لأنه
مَهَر (بستکی)/هَر(مینابی)؟ اما ولی اما لكن لكن

جدول حروف اضافه (Prepositions)[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
برا بَرای واسه سِی ل ل
بِ به به سه ل ل
در تو در/تو في في

جدول عبارات/جملات مثال[ویرایش]

اچومی (بستکی/جناحی/گراشی/گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
برا چی برای چه واسه چی سِی چه لماذا؟ حگ شنو/حگ ويش
بَرا یو/بَرا تُ (بَرات) برای تو (برات) واسه تو (واست) سِی تو (سیت) لک حگک/حگچ
بَرا اُ (براش) برای او (براش) واسه او (واسش) سِی او (سیش) له حگه/حگهه
بَرا مَن (برام) برای من (برام) واسه من (واسم) سِی مو (سیم) لی لی
بَرا ما (برامون) برای ما (برامون) واسه ما (واسمون) سِی ما (سیمون) لنا لنه/لينه
بَرا ایشان (بَراشان) برای ايشان (براشان) واسه ايشان (واسشان) سِی ايشون (سيشون) لهم لهم/ليهم
بِ تو به تو به تو (بهت) سه تو (سهت) لک لک/ليك
بِ او به او به او (بهش) سه او (سهش) له له/ليه
بِ من به من به من (بهم) سه مو (سِهِم) لی لی/ليه
بِ ايشان به ايشان بهشان سهشون لهم لهم/ليهم
برو گم شو برو گم بشو اغرب عن وجهي اذلف/انگلع عن ویهی - یا "روح ول"
زگرت بُدِسِّم/چَکَت بُدیم/زرت بُدِسَم/زرت بُدیم خوشتیپ شُده‌ام شیک شُدَم زگِرت شُدُم أصبحت عصري/عصرية صِرت زگِرت فارسی تهرانی «شیک» (şık) را از ترکی گرفته است
می خواهید می خوای؟ می خای؟ ترید؟ تبی؟
چه هست چه هست چه هست ماذا یحصل شهست/وش هست
چه به تو است؟ چِتًه چِتن/چِتو ماذا بك شفيك/ويش فيك
شرمنده ام خجالت میکشَم شر میکنُم أنا أشعر بالعار استِحي
آن را باز کن بازش کن وازش بُکن افتحه افتحه/بطله - افتحها/بطلها
حال من خوب نیست حالَم خوب نیست حالٌم خوب نی لا أشعر أني بخير حالتي مو زينه
گوه مخو حرف نزن حرف نزن حرف نزن لا تتكلم-تتكلمين لا تتكلم/لا تهدر
گوه خردای دروغ میگوید دروغ میگه دروغ میگه يكذب يچذب
گوه ادو هیچ چیز نمی داند هیچى بلد نیست هیچى بلد نی لا يعرف شيئا ما يعرف شي
متوجه نمیشه نمیفهمه لا يفهم-لا تفهم ما يفهم
گوهش اسه مو واموده سهم من كمه سهمَم كمه سهمُم مو كمن نصيبي قليل نصيبي قليل/گلیل
اسه گوه خشه مفید نیست بدرد نمیخوره غير مفيد بدون فايده
شتك لی آن را خراب کرده خرابش كرد خرابش كرد دمره-دمرها خربه-خربها
هیچ گهی نی خیلی ضعیف است خیلى ضعیفه انها ضعيفة جدا وايد ضعيف/ضعيفه
گوه اشه فقیر است فقیره فقیرن فقير فقير

فرهنگ[ویرایش]

فرهنگ ایرانیان در بحرین با غذاها و موسیقی ایرانی پیوند عمیقی دارد. در بسیاری از مراسم و عروسی‌ها، دستمال‌بازی و موسیقی ایرانی از جنوب و شمال ایران و همچنین موسیقی جنوب خلیج فارس مانند گروه‌های «سلطانیز» و «میامی» رایج است.

موسیقی[ویرایش]

عکس گروهی از گروه «سلطانيز» که نمایانگر جامعه فارسی بحرینی است.

گروه «سلطانیز» (گروه آواز خودمونی) یک گروه موسیقی از فارسی‌زبانان/ایرانیان بحرین بود که ترانه‌هایی «بندری» به زبان‌های فارسی بحرینی، اچمی (با گویش بستکی)، و عربی بحرینی منتشر کرده است. این گروه در بحرین به نام «فرقة سلطانیز» شناخته می‌شود. نخستین آلبوم این گروه در سال ۱۹۸۹ میلادی و آخرین آلبوم در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد. خواننده اصلی گروه «احمد سلطان» بود و از محبوب‌ترین ترانه‌های این گروه می‌توان به «ناز اَکن ناز اَکن» اشاره کرد. سلطانیز در دهه نود به دلیل آمیختن سازهای عربی با آواز ایرانی، برای ترانه‌های معروفی چون «چای چای»، «رفتم بباغ»، «نازکن» و «به خدا خود بدا» شناخته شده بود. این گروه در تلویزیون بحرین و جشنواره‌های موسیقی روی صحنه رفته و بر نوازندگان و خوانندگان جدید بندری/جنوبی ایران تأثیر گذاشته است. به همین واسطه از "سلطانیز" به عنوان یکی از اثرگذارترین بندهای موسیقی جنوبی ایران یاد می‌شود. گروه "میامی" نیز یک گروه کویتی بود که برخی از اعضای آن به فارسی می‌خواندند، اما همه آنها ایرانی نبودند. دیگر گروه‌های آواز ایرانی خلیج جنوبی عبارتند از:

  • فرقة الحبایب الاماراتیة
  • فرقة الکواکب البحرینیة
  • فرقة الكواكب الاماراتية
  • فرقة شارکس البحرينية
  • فرقة الجوهرة الاماراتیة
  • فرقة الغرباء البحرينية
  • فرقة الدانة البحرينية (گروهی از خانواده جناحی)
  • فرقة السلام البحرینیة

این آهنگ‌ها، به‌عنوان نشانه‌ای از هویت آچومی‌های بحرین، باقی مانده‌اند. آن‌ها هر از گاهی به این آهنگ‌ها گوش می‌دهند تا یادآور ریشه‌هایشان باشد. به همین دلیل، بسیاری از ایرانیان امروز (مردم از ساکن ایران و خارج از کشور)، تلاش‌های این گروه‌ها (به ویژه «سلطانیز») را به رسمیت می‌شناسند و همچنان با بازخوانی و تنظیم دوباره (ریمیکس) آثار آن‌ها، قدردانی خود را نشان می‌دهند.[۴۹][۵۰] هنر موسیقی جنوب ایران با آثار هنرمندانی همچون «سندی» و «بویز» و «عرفان طهماسبی» و «اروین بستکی» ادامه دارد و نشان‌دهنده تداوم تأثیر موسیقی بندری است که با گروه‌هایی مانند «سلطانیز» آغاز شده بود.[۵۱][۵۲]

ساز "هبان" که در خلیج جنوبی هست، دقیقاً همان ساز «نی انبان/همبان» است که توسط ایرانیان اقوام مهاجر از ایران به کویت و بحرین وارد شده است.

خوراک و تفریحات[ویرایش]

این بخش به دنیای پرطعم و رنگ غذای جوامع «آچمی/لاری/لارستانی» (خودمونی) و «فارسی» و «ترکی» در بحرین، کویت و امارات متحده عربی می پردازد. بر خلاف تصور رایج، این لذیذی های آشپزی، اصالتی عربی ندارند، بلکه میراثی گرانبها هستند که نسل به نسل در میان خانواده های «آچمی/لاری/لارستانی» که قرن هاست این کشورها را خانه خود می دانند، منتقل شده است. محبوب‌ترین غذاهای «خودمونی» در بحرین می‌توان به اینا را اشاره کرد، مانند:

مهیاوه (مهوه)
  • مهیاوه (خودمونی).[۵۳]
  • رنگینگ/رنگینه (خودمونی).[۵۴]
  • نان رگاگ (در بحرین به نام عربی: «خبز رگاگ» - خودمونی).[۵۵]
  • خنفروش/خانه فروش (خودمونی).[۵۶]
  • مسقطی لاری (در بحرین به نام عربی: «حلوى بحرينية» - خودمونی).
  • آش رشته (در بحرین معروف بن نام «شُلة العجم» است - خودومونی).[۵۷]
  • پیشو (خودمونی): که از گلاب و ژلاتین تهیه می‌شود.[۲۲]
  • شله زرد (خودمونی): دسر برنجی سنتی زعفرانی که با برنج، شکر، زعفران و گلاب درست می‌شود و با دارچین و خلال بادام یا پسته تزیین می‌شود.
  • حلوا (خودمونی): شیرینی که از آرد، شکر و کره یا روغن تهیه می شود و اغلب با زعفران، هل و گلاب مزه دار می شود.

غذاهای سنتی ایرانی مشترک دیگري که در بحرین هستند، شامل از جمله:

جوجه کباب
  • چلو کباب (غذای ملی ایران).
  • جوجه کباب (غذای ملی ایران).
  • پاچه (غذای ملی ایران).
  • بستنی ایرانی سنتی (که در بحرین معروف به نام «بستنی» است، بر خلاف «آیسکریم/عسكريم»).
  • فالوده (یک نمونه از بستنی های ایرانی).
  • سوهان.
  • ساگو.
  • شوت پلو.
  • سبزی پلو.
  • قرمه سبزی.
  • امکان ندارد روزی بدون یک کتری چای سیاه ایرانی بگذرد و شکر (قند) ایرانی نیز در بسیاری از خانه‌ها ایرانی به عنوان یک عادت روزانه مصرف می‌شود

چیزهای دیگر:

رستوران ها[ویرایش]

  • رستوران‌های ایرانی در بحرین نیز معروفیت زیادی دارند، از جمله «رستوران اصفهانی» و «رستوران تخت جمشید» که یکی از بزرگ‌ترین رستوران‌های ایرانی در بحرین هستند.[۵۹][۶۰]
  • یکی از معروف‌ترین رستوران‌های کباب ایرانی در بحرین با شعبات متعدد، «حسن ابل» است که کباب‌هایی تهیه می‌کند که مورد پسند «بحرانی‌ها» و «خودمونی‌ها» قرار می‌گیرد.[۶۱]
  • بر علاوه از اینا: «رستوران باغ»،[۶۲] رستوران «تبریز» (ترکی ایرانی)، و «مرمریز» در بحرین معروف هستند.[۶۳]

محله‌های ایرانی‌تبارها در بحرین[ویرایش]

ایرانیان شیعه: این جوامع در مناطقی با اهمیت تاریخی متمرکز هستند، مانند:

  • منامه: پایتخت بحرین، محلات شبر، قضیبیة (تلفظ: گضیبیه)، سنککی (تلفظ: سنگکی)، عدلیه از محلاتی هستند که ایرانی‌تبارها در آنها سکونت دارند.
  • محرق: این جزیره ارتباط تاریخی با جوامع ایرانی دارد و ممکن است جمعیت قابل توجهی از عجم را داشته باشد نیز محلهٔ البنعلی سکونتگاه ایرانی‌تبارها است.
  • مناطق با اکثریت شیعه: مکان‌هایی مانند سار، دراز و سماهيج به دلیل جمعیت شیعه‌نشین‌شان شناخته می‌شوند و ممکن است تمرکز بالاتری از ایرانیان عجم داشته باشند. جالب اینجاست که نام‌های دیراز و سماهيج خود از زبان فارسی گرفته شده‌اند.

ایرانیان سنه: اطلاعات مربوط به مکان های خاص آنها کمتر در دسترس است، اما ممکن است در سراسر بحرین پراکنده تر باشند.

اماکن معروف معماری[ویرایش]

مأتم العجم الكبير
  • قلعه بحرین: که به عنوان قلعه بحرین نیز شناخته می‌شود، در دوره صفویان توسط ایرانیان به طور قابل توجهی ساخته و بازسازی شد. سلسله صفوی، که از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ بر ایران حکمرانی می‌کرد، در اوایل قرن هفدهم پس از بازپس‌گیری بحرین از پرتغالی‌ها در سال ۱۶۰۲، قلعه را ساخت و مستحکم کرد. در دوران حکمرانی صفویان، این قلعه بازسازی و تقویت شد تا به عنوان یک پادگان نظامی و مرکز اداری خدمت کند.
  • حسینی های ایرانیان شیعه:
    • مأتم العجم الكبير: یکی از بزرگ‌ترین بناهای مذهبی بحرین، "مأتم العجم الكبير" (حسینیه ایرانیان بحرین) در منامه است. این بنا که در ابتدا به "حسینیه بوشهری" معروف بود،[۶۴] نمونه‌ای از معماری مذهبی ایرانی با تزئینات کاشی‌کاری و گچ‌بری‌های ظریف است.
    • حسينية الجهرمية (در منامة)
    • مأتم مشبر (در منامة)
    • مأتم سيد محمود (در محرق)
    • مأتم كريمي (در محرق)
    • مأتم الكراشية (گراشی ها) (در محرق)
    • مأتم شهابي (در محرق)
    • مأتم ومسجد الحالة (در محرق)
    • مأتم خدارسون (در گضیبیه)
    • مأتم عبد الله ترك (در گضیبیه)
    • مأتم العدلية للرجال (در عدلية)
بادگیر خانه «عیسی بن علی» در بحرین
  • مدرسه ایرانی: بقایای مدرسه‌ای ایرانی که در سال ۱۹۹۶ (میلادی) به دلیل انقلاب اسلامی تعطیل شد، به عنوان نمادی از تأثیر ایرانی‌ها در نظام آموزشی بحرین باقی مانده‌اند. این مدرسه نمایانگر تعهد ایرانیان به حفظ فرهنگ و هویت خود در این کشور است. این مدرسه اولین مدرسه‌ای بود که در بحرین ساخته شد. نام اولیه آن «مدرسه بوشهری» بود و پس از چندین بار تغییر نام، در نهایت با نام «مدرسه جمهوری اسلامی» تعطیل شد.[۶۵][۶۶][۶۷]
  • بادگیرها (عربی: «ملقف» یا «ملتقط الهواء» یا «ابراج الرياح» یا «بادجیر» یا «برجيل»): علاوه بر بناهای تاریخی و مذهبی و آموزشی، نمونه‌هایی از معماری سنتی ایرانی مانند "بادگیرها" نیز در بحرین یافت می‌شود. بادگیرها سازه‌هایی هستند که برای تهویه مطبوع طبیعی ساختمان‌ها در مناطق گرم و خشک استفاده می‌شوند. این بادگیرها که در جنوب ایران نیز رایج هستند، نشان‌دهنده تبادل دانش و ایده‌ها بین ایرانیان و ساکنان بحرین در طول قرن‌ها است.[۱۸]

آداب و رسوم[ویرایش]

  • خیلی از بحرینی‌ها (منظورمون ملت) و خودمونی‌ها (قومیت/نژاد) به ویژه در مراسم عروسی با موسیقی ایرانی و عربی می‌رقصند.[۶۸]
  • لباس‌های سنتی برای مراسم عروسی از ایران سفارش داده می‌شود.
  • خودمونی‌ها همیشه با دستمال‌ می‌رقصند، در عروسی ها و دیگر جشن ها رقص «دستمال بازی» خود را به نام «سه پا» دارند.[۶۸][۶۹] این عادت را از لرها و ترک ها گرفته اند.[۷۰]
  • در بحرین، همانند سنت‌های محلی ایرانی، خالکوبی در میان ایرانیان بحرین نیز رایج است.
  • نوروز به عنوان یک جشن مهم در فرهنگ ایرانیان بحرین شناخته می‌شود و دوستان و خانواده‌ها این جشن را به طور سنتی برگزار می‌کنند، علاوه بر این، جشن های «نوروز» را در هتل ها برگزار می کنند.[۶۲][۷۱]
  • ایرانیان شیعه (عجم: خودمونیا و گروهای دیگر) راهپیمایی محرم خودشان هر سال دارند، و همیشه با فارسی برای عزاداری محرم در منامه می‌خونند.[۷۲]

ضرب‌المثل‌ها و عبارات محلی با فارسی[ویرایش]

  • خری داشتُم خری خریدُم
  • ای داد بی داد
  • هوا ابر داره
  • یه سیب خراب بقیه رو هم خراب می کنه
  • چیزی ارزون بی علت نیست
  • عمر که نیست، جون در عذابن
  • بگو والله؟
  • موفت مال کوشت
  • خُرُم بُرُم
  • شهست عاد (با عربی گفته میشود)
  • پم بش نم پرده (؟)

ازدواج و تعاملات اجتماعی[ویرایش]

در گذشته ازدواج عجم‌ها با عرب‌ها نادر بود. در دهه‌های شصت و هفتاد قرن گذشته و با گسترش جریان چپ‌گرا، ازدواج‌ها بین عجم‌ها و عرب‌های سنی و شیعه (بحارنه) افزایش یافت. پس از انقلاب اسلامی در ایران و افزایش آگاهی مذهبی، ازدواج‌ها بین عجم‌ها و بحارنه افزایش یافت و ازدواج‌ها بین عجم‌ها و عرب‌های سنی کاهش یافت.

شرکت‌های بزرگ متعلق به ایرانیان بحرین[ویرایش]

عجم‌های بحرین یا جوامعی که از ایران نشأت گرفته‌اند، جامعه بزرگی تشکیل داده‌اند که در زمینه تجارت فعالیت می‌کردند، به‌ویژه تجارت مروارید، فرش، مواد غذایی و تجارت گوسفند و دام. طبقه فقیر آن‌ها نیز به مشاغل ساده‌ای مانند ساخت و ساز، حمل و نقل دریایی و زمینی، و نظافت خیابان‌ها مشغول بودند. ساکنان خلیج فارس از عرب‌ها به این افراد "عجم" می‌گفتند. در بحرین، خانواده‌های ایرانی تعدادی از بزرگترین و معتبرترین شرکت‌ها را مدیریت می‌کنند. برخی از این شرکت‌ها عبارتند از:

  1. گروه یوسف بن احمد کانو: گروه یوسف بن احمد کانو که در سال ۱۸۹۰ تأسیس شد، یکی از بزرگترین شرکت‌های خانوادگی چندملیتی در خاورمیانه است. این گروه دارای یک پرتفوی وسیع از کسب‌وکارها و شراکت‌های استراتژیک است و دفاتری در خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا و آسیا دارد. بیش از ۴۰۰۰ کارمند در بخش‌های مختلف در این گروه فعالیت می‌کنند.
  2. گروه کوهجی: گروه کوهجی یکی دیگر از شرکت‌های بزرگ است که در زمینه‌های مختلف فعالیت می‌کند. این گروه شامل شرکت‌های ساخت‌وساز و جواهرسازی است و نقش مهمی در اقتصاد بحرین دارد.
  3. گروه جواهری زینل: یکی از بزرگترین و معروف‌ترین شرکت‌های جواهرسازی در بحرین است که محصولات با کیفیت بالا و طراحی‌های منحصر به فرد ارائه می‌دهد.
  4. گروه جمشیر: در زمینه‌های مختلفی از جمله املاک و مستغلات، ساخت‌وساز و سرمایه‌گذاری فعالیت می‌کند و به عنوان یکی از خانواده‌های برجسته ایرانی در بحرین شناخته می‌شود.
  5. گروه فخرو: این گروه در بخش‌های مختلفی از جمله فناوری اطلاعات، حمل‌ونقل، و خدمات مالی فعالیت می‌کند و به عنوان یکی از پیشروان در اقتصاد بحرین شناخته می‌شود.
  6. گروه منصوری: در زمینه‌های تجاری و سرمایه‌گذاری فعالیت می‌کند و به دلیل نوآوری و کیفیت خدماتش معروف است.

این شرکت‌ها و گروه‌ها، با ارائه خدمات و محصولات متنوع، نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی بحرین ایفا می‌کنند و نشان‌دهنده تأثیر قابل توجه خانواده‌های ایرانی در این کشور هستند.

مشکلات و تاریخچه مختصر[ویرایش]

دوران پیش از اسلام[ویرایش]

  • دوران باستان: بحرین به عنوان دیلمون شناخته می‌شد و یکی از مراکز تجاری مهم در تمدن‌های سومری و آشوری بود.

امپراتوری هخامنشیان[ویرایش]

  • قرن ششم تا سوم پیش از میلاد: بحرین بخشی از امپراتوری هخامنشیان بود و تحت نام "تايلوس" شناخته می‌شد.

دوره ساسانیان[ویرایش]

  • 224 تا 651 میلادی: بحرین بخشی از امپراتوری ساسانی بود و تحت حاکمیت آنها قرار داشت. در این دوره، منطقه به نام "میسان" شناخته می‌شد و به عنوان یکی از استان‌های ساسانی اهمیت داشت.

حکومت یونانی تحت هیسپوآسینس[ویرایش]

  • تایلوس/عرادوس:
    • بعد از سقوط هخامنشیان، بحرین تحت نام "تایلوس" یا "عرادوس" به یکی از مناطق حکومتی یونانی تبدیل شد.

سلسله‌های محلی[ویرایش]

  • سلسله عصفوریان و جابرید (۱۲۵۳-۱۳۳۱ میلادی):
    • بحرین تحت حکومت سلسله‌های عصفوریان و جابرید قرار داشت که از قبایل عربی محلی بودند و منطقه را اداره می‌کردند

دوره خلافت اسلامی[ویرایش]

  • فتح اسلامی: در قرن هفتم میلادی، بحرین توسط مسلمانان فتح شد و به عنوان یکی از مراکز مهم اسلامی شناخته شد. این منطقه تحت خلافت اموی و سپس عباسی قرار گرفت.

دوره قرامطه[ویرایش]

  • قرن دهم میلادی: بحرین به مرکز حکومت قرامطه تبدیل شد. قرامطه یک گروه اسماعیلی انقلابی بودند که از خلافت عباسی جدا شدند و تا قرن یازدهم بر منطقه حکم راندند.

دوره آل عیون[ویرایش]

  • قرن یازدهم تا سیزدهم میلادی: پس از سقوط قرامطه، بحرین تحت حکومت آل عیون درآمد که یک دودمان عربی محلی بود.

دوره آل جبر[ویرایش]

  • قرن سیزدهم تا پانزدهم میلادی: پس از آل عیون، بحرین تحت حکومت آل جبر قرار گرفت که یکی از قبایل عربی قوی منطقه بودند.

دوره پرتغالی‌ها[ویرایش]

  • ۱۵۰۷ تا ۱۶۰۲ میلادی: بحرین توسط پرتغالی‌ها فتح شد و به عنوان یک نقطه استراتژیک برای کنترل تجارت خلیج فارس استفاده می‌شد.

دوره صفوی[ویرایش]

  • ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۲ میلادی (۹۰۶ تا ۱۰۹۷ هجری شمسی): بحرین تحت حکومت امپراتوری صفوی اداره می‌شد و مذهب تشیع دوازده امامی، مذهب رسمی امپراتوری، را دنبال می‌کرد.

افول صفویان و افشاریه[ویرایش]

  • ۱۷۲۲ تا ۱۷۹۶ میلادی (۱۰۹۷ تا ۱۱۷۴ هجری شمسی): با تضعیف امپراتوری صفوی، درگیری‌های داخلی و تهدیدات خارجی افزایش یافت. بحرین نیز بی‌ثباتی سیاسی و تغییر در توازن قدرت را تجربه کرد.

نادرشاه افشار[ویرایش]

  • ۱۷۳۶ تا ۱۷۴۷ میلادی (۱۱۱۵ تا ۱۱۶۵ هجری شمسی): نادرشاه افشار برای مدت کوتاهی در جریان لشکرکشی‌های خود بخش‌هایی از بحرین را تحت کنترل درآورد. با این حال، سلطنت کوتاه مدت او تأثیر عمیقی بر روند قدرت‌گیری آل خلیفه نداشت.

دوره قاجاریه و تأسیس حکومت آل خلیفه[ویرایش]

  • سال ۱۷۸۳ میلادی (۱۱۶۲ هجری شمسی): آل خلیفه حکومت خود را بر بحرین تأسیس کرد که نشان دهنده گذار به سلطه سنی بود. در میان ضعف صفویان، قبایل عرب سنی، به ویژه آل خلیفه، در بحرین به قدرت رسیدند. آنها حکومت خود را تأسیس کردند که نشان دهنده گذار از سلطه شیعه به سنی بود. اهل سنت فارسی‌زبان بحرین به همراه قبایل (هوله) کنترل بحرین را به دست گرفتند و زمینه را برای یک جزیره با اکثریت سنی‌مذهب فراهم کردند. طنز اینجاست که اهل سنت فارسی‌زبان تا حدودی مسئول حکومت سنی در بحرین هستند.[۲۲]
  • ۱۷۹۴ تا ۱۸۲۰ میلادی: بحرین تحت تأثیر دولت قاجاریه قرار داشت، اما با تقویت قدرت آل خلیفه و حمایت بریتانیا، کنترل واقعی بحرین از دست قاجاریه خارج شد. در واقع، چشم‌پوشی ایران از بحرین، بخشی از یک "طرح" غربی بود.[۷۳]

آغاز مهاجرت ایرانیان[ویرایش]

  • قرن‌های ۱۹ و ۲۰ میلادی (۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ میلادی) (۱۲۷۹ تا ۱۳۷۹ هجری شمسی): مهاجرت ایرانیان از استان‌های جنوبی ایران، از جمله فارس (گله‌دار، گراش، کازرون، خنج، دشت، جهرم)، بوشهر (بوشهر، برازجان، تنگستان، کنگان، دیلم) و هرمزگان (جناح، میناب، بندرعباس، بستک)، و کهگیلویه و بویراحمد به بحرین در طول این دوره ادامه داشت.[۱۸]
  • ورود خانواده بوشهری به بحرین در سال ۱۸۶۰ میلادی (۱۲۳۹ شمسی) رخ داده است.[۷۴]
  • واکنش ساکنان محلی در بحرین علیه مهاجران برای اولین بار در بازارهای منامه در سال ۱۹۰۴ میلادی (۱۲۸۳ خورشیدی) رخ داد، که حادثه‌ای بود که بریتانیایی‌ها از آن به‌عنوان "شورش علیه فارس‌ها" یاد کردند. پس از این حادثه، بریتانیایی‌ها کنترل زندگی مهاجران ایرانی در بحرین را در دست گرفتند. به‌گفته محققان، دولت مرکزی ایران از بریتانیایی‌ها خواست که نماینده آنها باشند تا عدالت برای شهروندان ایرانی در بحرین اجرا شود. این درخواست به‌عنوان یک راه‌حل موقت از سوی ایرانیان در نظر گرفته شد، به‌جای آنکه کاملاً قضاوت قضایی خود را به بریتانیایی‌ها واگذار کنند. پژوهشگران توضیح می‌دهند که این درخواست، در نگاه تاریخی، عجیب نیست زیرا سرزمین‌های مرزی با خلیج فارس در طول قرون در مناطق هم‌پوشانی وجود داشته‌اند. به همین دلیل، این درخواست بازتابی از این باور ایرانیان بود که آنها بر بحرین کنترل خواهند داشت به‌دلیل تداخل مناطق جغرافیایی. در سال ۱۹۰۹ میلادی (۱۲۸۸ خورشیدی)، بریتانیایی‌ها شیخ بحرین را متقاعد کردند که سرانجام بر مهاجران ایرانی نظارت کند، پس از پنج سال تلاش برای متقاعد کردن او که ایرانیان خارجی هستند. اما برخلاف بریتانیایی‌ها، که اصطلاحاتی مانند "بحرینی" و "غیر بحرینی" را استفاده می‌کردند، شیخ بحرین ایرانیان را به‌عنوان اتباع خود می‌دانست و نه خارجی یا غریبه. توصیف ایرانیان به‌عنوان خارجی‌هایی که نیاز به حفاظت بریتانیایی دارند، برای ایجاد یک درک رسمی و قانونی جدید از مفهوم تعلق که با منطقه‌ای شدن خلیج فارس پیوند نزدیک دارد، به کار رفت.[۱۸]
  • عجم‌ها با عربها در همه کارها در بحرین همکاری می‌کردند. در غواصی، ساخت و ساز و تجارت. بسیاری از نام‌های دریایی کلمات فارسی هستند. مثلاً کلمه "نوخذا" یا "ربان کشتی". اصل این کلمه فارسی است و از دو قسمت تشکیل شده: "ناو" به معنی کشتی، و "خدا" به معنی: رب (عربی) پس کلمه «ناخدا» یعنی ربان کشتی. عرب‌ها آن را "نوخذا" تلفظ کردند. "قرقور" هم کلمه‌ای فارسی است که اصل آن "کولگیر" است، به معنی بسته و محکم. اگر به کتاب‌های تاریخی که تاریخ بحرین را در دوران جاهلی و دوره اسلامی بررسی کرده‌اند برگردیم، خواهیم دید که این کتاب‌ها اشاره کرده‌اند که بحرین تحت تأثیر گروه‌هایی قرار گرفته است که در اطراف حوض خلیج فارس زندگی می‌کردند، چه گروه‌های عربی که در سواحل شبه جزیره عربستان و شهرها و بیابان‌های آن زندگی می‌کردند، و چه گروه‌هایی که در سرزمین فارس زندگی می‌کردند، به‌ویژه منطقه فارس که از شرق به خلیج فارس می‌رسید، و به همین دلیل از دیرباز جامعه‌ای فارسی در بحرین وجود داشته که دارای هویت اجتماعی، اقتصادی و دینی خاص خود بوده است که در آیین مجوسیت (زرتشتی) قبل از اسلام نمایان است.

قرن ۲۰ میلادی (۱۲۷۹ تا ۱۳۷۹ هجری شمسی)[ویرایش]

  • تحکیم حکومت سنی: حاکمان آل خلیفه اقداماتی را برای تقویت هویت سنی خود انجام دادند، از جمله ترویج عقاید مذهبی سنی و استفاده از زبان عربی.
  • کشف نفت (سال ۱۹۳۲ میلادی): کشف نفت رونق اقتصادی به همراه آورد اما همچنین نگرانی‌هایی را در مورد مدیریت منابع و نفوذ خارجی ایجاد کرد.
  • مستعمره انگلیس (۱۸۶۱ تا ۱۹۷۱ میلادی): بحرین به مستعمره انگلیس تبدیل شد که بر چشم‌انداز سیاسی و اقتصادی آن تأثیر گذاشت، در حالی که آل خلیفه همچنان حاکم باقی ماندند.
  • استقلال: نکته مهم در جدایی بحرین از ایران، اعلام انصراف ناگهانی و سریع حکومت ایران از دعاوی تاریخی خود نسبت به بحرین، در آستانه خروج نیروهای انگلیسی از منطقه خلیج فارس برای تأمین منافع آمریکاست. بدون درک نظریه دولت دست‌نشانده، نمی‌توان چرایی این ماجرا را فهمید. در شرایط طبیعی، ایران نباید به جدایی این سرزمین رضایت می‌داد. سرانجام، در سال ۱۳۴۹ (1970 میلادی) هیئتی به ریاست گیچاردی، نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد، به بحرین سفر کرد و پس از بازگشت به نیویورک گزارش داد که اکثریت قاطع اهالی بحرین خواستار شناسایی هویت خود به عنوان یک کشور مستقل و دارای حق حاکمیت هستند و در ایجاد روابط با سایر کشورها آزادی عمل داشته باشند.[۷۵][۷۶] بحرین در سال ۱۹۷۱ میلادی (۱۳۴۹ شمسی) از بریتانیا استقلال یافت.

انقلاب اسلامی و تحمیل هویت عربی[ویرایش]

  1. دوره پیش از انقلاب: قبل از دهه ۱۹۹۰ میلادی (دهه ۱۳۷۰ شمسی)، از دوره‌ای که شاه حکومت می‌کرد تا اواسط دهه نود میلادی، ایرانیان بحرینی روابط نزدیکی داشتند، در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشتند و هویت فرهنگی ایرانی خود را حفظ می‌کردند.[۷۷][۷۸]
  2. انقلاب ایران و تنش‌های سیاسی: انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ تغییرات سیاسی و ایدئولوژیکی قابل توجهی در منطقه ایجاد کرد. پویایی داخلی بحرین تحت تأثیر قرار گرفت و منجر به افزایش تنش بین دولت سنی و اکثریت شیعه، از جمله ایرانیان بحرینی، شد.
  3. تلاش‌های عربی سازی: دولت بحرین سیاست‌هایی را برای ترویج هویت عربی دنبال کرد، از جمله:
    1. تعطیلی مدارس: در سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۵ شمسی)، مدرسه ایرانی تعطیل و به «مدرسه جمهوری اسلامی» تغییر نام یافت که اتهام دخالت ایران را تقویت کرد.[۶۵][۶۶]
    2. تاکید بر زبان عربی: استفاده از زبان عربی در عرصه‌های عمومی ترویج شد که بالقوه می‌توانست گویشوران فارسی را به حاشیه براند.
    3. حفظ فرهنگ: با وجود این تلاش‌های برای همسان‌سازی، ایرانیان بحرینی تا حد زیادی میراث فرهنگی خود، از جمله زبان، سنت‌ها و آداب و رسوم را حفظ کرده‌اند.

چالش‌های حفظ هویت ایرانی[ویرایش]

اتهامات به دم ایران[ویرایش]

پس از انقلاب، ایرانی‌تبارهای بحرین (به ویژه شیعیان)، همیشه به دوستی ایران (از نظر سیاسی و فرهنگی) متهم می‌شوند. همچنین گفته می‌شود ایرانی‌تبارهای بحرین فرهنگ فارسی و ایرانی را برتر از فرهنگ عربی می‌دانند. گاهی نیز از بیم برهم خوردن ترکیب انسانی بحرین (به نفع ایرانی‌تبارها)، سلطان اقدام به وارد کردن عربها از کشورهای دیگر می‌کند.[۷۹][۸۰]

شهروندی و مشکلات اجتماعی[ویرایش]

بخش بزرگی از عجم‌ها از شهروندی بحرینی، اشتغال و بورس‌های تحصیلی محروم شدند و به اخراج اجباری و تشردگی کشیده شدند و وفاداری آنها مورد تردید قرار گرفت. به دلیل این مسائل، عجم‌های بدون تابعیت مجبور شدند املاک خود را به نام دیگران که تابعیت دارند ثبت کنند (روزنامه الوقت بحرینی شماره 1346).

نزاع بزرگ بین عجم[ویرایش]

جامعه‌ای با ریشه‌های ایرانی در بحرین (گروه عجم ها) که به شدت به اهل بیت علاقه داشت و شاید بسیاری از مظاهر مراسم حسینیه‌ها و ماتم‌ها به این جوامع نسبت داده می‌شود، اگرچه علمای بحرین، قطیف، جبل عامل در لبنان و عراق مردم ایران را با میراث اهل بیت آشنا کردند.

ایرانیان سنی مذهب از نظر ژنتیکی (که خود را با اشتباه «عرب/هوله» می‌نامند) اغلب هموطنان شیعه خود (که آن‌ها را «عجم» خطاب می‌کنند) و بحرانی‌ها (که برای برخی به نظر ژنتیکی عرب شرقی‌تری از هر دوتایشان هستند)[۵][۸۱] را به ایرانی بودن یا طرفداری از ایران متهم می‌کنند (بر اساس مذهبشان). این ادعایی کاملاً غیرعلمی است، زیرا علاقه به زبان و فرهنگ مادری هیچ ارتباطی با وابستگی سیاسی ندارد.[۸۰] مردم بحرین بومی (بحرانیا) در جریان خیزش ۲۰۱۱ مجدداً توسط برخی از اعراب جعلی (عجم سنه کو خودشان هوله مینامند) متهم به ایران بودن شدند.[۸۰]

گاهی اوقات اظهاراتی از برخی افراد صادر می‌شود که حق «عجم‌ها» برای صحبت به زبان مادری‌شان را مورد انتقاد قرار می‌دهد و شاید مشهورترین آن‌ها استیضاح نماینده محمد اسماعیل عمادی (هوله - اخوان المسلمین) از وزیر انرژی عبدالحسین علی میرزا (از عجم‌های منامه) برای منع عجم‌ها از صحبت به فارسی در شرکت نفت «باپکو» بود. این نماینده با استهزا به وزیر گفت (چطوری جان؟).[نیازمند منبع] برای دیگران (شامل ایرانیان سنی و اعراب) بسیار معمول بود که به آن‌ها بگویند: "به زبان عجمی صحبت نکنید."[نیازمند منبع]

در میان هنرمندان، درگیری بین «حنان رضا» و «هند البحرينية» در رسانه‌ها رخ داد و به سرعت حل‌وفصل شد.[۸۲][۸۳] طبق فایل‌های صوتی که به بیرون درز پیدا کرد، هند (که خود اصالتاً آفریقایی دارد) حنان را با توهین «عجمیه شیعیه» (شیعه ایرانی) مورد اهانت قرار داد.[نیازمند منبع] حنان رضا این ادعا را رد کرد و بر اصالت عربی خود پافشاری نمود.[نیازمند منبع] گفتنی است که حنان رضا همواره در کنار پادشاه بحرین می‌گیرد.[۸۴][۸۵]

دخالت‌های دولتی[ویرایش]

در بحبوحه تلاش خودمونی‌ها برای حفظ هویت فرهنگی خود، گزارش‌هایی از تلاش‌های دولت بحرین برای تغییر بافت جمعیتی این کشور به گوش می‌رسد. این تلاش‌ها ظاهرا شامل آوردن اتباع خارجی از کشورهایی مانند پاکستان، اعطای گذرنامه بحرینی به آنها و تشویقشان به پذیرش هویت عرب سنی می‌شود.[۸۶]

این سیاست ادعایی از سوی برخی به عنوان تلاشی برای افزایش جمعیت سنی در بحرین تلقی می‌شود، اقدامی که به طور بالقوه می‌تواند توازن جمعیتی را به نفع سنی‌ها نسبت به بحرانی ها و خودمونی‌ها (به ویژه شیعیان) و شهروندان بومی بحرانی برهم زند. انگیزه‌های پشت این سیاست ادعایی همچنان نامشخص است، اما نگرانی‌هایی را در مورد فرسایش تنوع فرهنگی بحرین و به حاشیه رانده شدن احتمالی جوامع بومی آن ایجاد کرده است

نظرات ایرانیان «ایران» درباره بحرینی‌های ایرانی[ویرایش]

بحرینی‌های ایرانی یا خودمونی‌ها (آچمی‌ها) گروهی ایرانی‌تبار با پیشینه‌ای طولانی در بحرین هستند. این افراد از دوران‌های قدیم تا کنون در بحرین سکونت داشته‌اند و بسیاری از آن‌ها نوادگان پارسیان ساسانی هستند. اما ارتباطات فرهنگی و زبانی میان این گروه و سایر ایرانیان همیشه بدون چالش نبوده است.

بسیاری از ایرانیان به دلیل عدم آشنایی کافی با تاریخ و فرهنگ بحرینی‌های ایرانی، آنان را با برچسب "عرب" معرفی می‌کنند. این تصور غلط ناشی از شستشوی مغزی و عدم درک درست از تفاوت‌های زبانی و فرهنگی است. به رغم اینکه زبان رسمی بحرین عربی است، بسیاری از بحرینی‌های ایرانی با افتخار از نوادگان پارسیان ساسانی هستند و ریشه‌های فرهنگی خود را حفظ کرده‌اند. برخی از ایرانیان نیز به دلیل عدم آشنایی با لهجه و زبان محلی بحرینی‌های ایرانی، آن را مسخره کرده و گویشوران این زبان را مورد تمسخر قرار می‌دهند.

فراموشی اجباری[ویرایش]

تعطیلی مدرسه ایرانی در سال ۱۳۷۵ شمسی (۱۹۹۶ میلادی) و سیاست‌های فرهنگی خاص بحرین، چالش‌هایی را در زمینه حفظ هویت ایرانی برای بحرینی‌های ایرانی به وجود آورد. این رویدادها، همراه با سیاست‌های فرهنگی، به نوعی «فراموشی اجباری» هویت ایرانی در میان خودمونی‌ها منجر شده است. این فراموشی شامل کم‌رنگ شدن زبان فارسی، کاهش آشنایی با فرهنگ و تاریخ ایران و حتی در مواردی احساس بیگانگی با هویت ایرانی است.

با وجود این چالش‌ها، بخشی از خودمونی‌های بحرین با ریشه‌های ایرانی خود ارتباط برقرار می‌کنند. این ارتباط از طریق حفظ برخی سنت‌ها و آداب و رسوم ایرانی، آشنایی با عناصر فرهنگی ایران و تسلط به زبان فارسی (در اقلیت) حفظ می‌شود. حتی در مواردی که تسلط به زبان فارسی وجود ندارد، آگاهی از هویت ایرانی همچنان در میان نسل‌های مختلف خودمونی‌ها باقی مانده است.

در مدارس دولتی بحرین به دانش‌آموزان آموزش می‌دهند که این منطقه "خلیج عربی" نام دارد و هرگونه اطلاعاتی در مورد حکام، پادشاهان و دوره‌های اشغال (به‌ویژه ایرانی) که منشأ عربی ندارند، پنهان می‌شود. سیاست‌های فرهنگی بحرین شامل کاشت حس نفرت از ایران در میان خودمونی‌ها و ایجاد شکاف بین آنها بر اساس مذهب (سنی‌ها - هوله) و (شیعیان - عجم) صورت می‌گیرد. این امر به‌طور طبیعی باعث شده که هویت ایرانی آنها به مرور زمان از بین برود، به‌ویژه زبان، و آنچه از آن باقی مانده، معدود جوامعی هستند که هنوز به فارسی و اچمی صحبت می‌کنند.

نتیجه‌گیری - اکنون[ویرایش]

با شروع عهد میثاق ملی، شاه حمد بن عیسی بسیاری از عجم‌ها/اچم‌ها را به شهروندی بحرینی مفتخر کرد و به آنها شناسنامه داد (روزنامه الوطن بحرینی).[۱۸] خودمونی‌های بحرین با مجموعه‌ای پیچیده از چالش‌ها برای حفظ میراث فرهنگی خود روبرو هستند. در حالی که تعطیلی مدرسه ایرانی (که از بسیاری جهات یک واکنش قابل درک است) و سیاست‌های  همگون‌سازی اجباری موانع قابل توجهی ایجاد کرده است، اما انعطاف‌پذیری و عزم جامعه برای حفظ ریشه‌هایشان مشهود است. با این حال، دخالت‌های ادعایی دولت که شامل سنی‌سازی اجباری می‌شود، لایه دیگری از پیچیدگی را به این وضعیت اضافه می‌کند و نگرانی‌هایی را در مورد آینده تنوع فرهنگی بحرین و حقوق جوامع بومی آن ایجاد می‌کند.

از می 2024 (میلادی)؛ دولت کشور بحرین در تلاش برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با ایران است.[۸۱][۸۷]

نامهای نواحی بحرین[ویرایش]

نام بسیاری از روستاهای بحرین از زبان فارسی گرفته شده است. تصور می‌شد که این نام‌ها در نتیجه تأثیرات دوره صفویه بر بحرین (1501–1722 میلادی) و حکومت قبلی پارسیان بوده است.[۲۲]

نام اصلی شهرها قبل از تغییر و ریشه فارسی آنها:
نام (اکنون) اصل ریشه فارسی معنی
المنامه منامه من + نامه من نامه ام، مکان نامه یا محل ارسال نامه، شهر پایتخت که اکثر ایرانیان در آن بودند
عدلیه ظلمآباد ظلم آباد مانند نام یه روستایی در شهرستان گتوند، خوزستان ایران - برخلاف نام اصلی، این مکان ظلم نیست.
الدراز دراز دراز روستایی کشیده در امتداد خط ساحلی.
البسيتين بسيتين بس + تن مکان بساط (محل گستردن بساط، بازار)، مانند نام یه روستایی در شهرستان رامهرمز، خوزستان ایران - (منطقه بحرانیا)
المالكية مالچِیه مال + چیه مال چی است، مانند نام یه منطقه در اهواز در استان خوزستان ایران - (منطقه بحرانیا) - افراد محلی هنوز از آن به عنوان «مالچِیه» یاد می کنند و دارای یک اقیانوس/ساحل معروف است.[۸۸]
شَهركان شِهرکان شهر + کان شهر کان ← کان شهر ← محل شهر (City Place)
کرزکان[۲۲] کرزکان کرز + کان كرز کان، کان كرز، محل كرز ؟
الشاخورة شاه خورا شاه + خورا شاه خورا ← شاه‌آخور ← آخور شاه (The king's manger?)
جرداب گردآب گرد + آب گردآب - محل چرخش آب
سلماباد[۲۲] سلمآباد سلم + آباد شهر آباد و سِلم.
كرباباد[۲۲] کربآباد كرب + آباد شهر کرب و غم.
دِمستان دُم استان دم + استان استان دُم ← منطقه/سرزمین دُم.
كرانه کرانه كرانه ساحل
باربار[۲۲] بار بار بار + بار بار بار - دوبار (Again and again) - ممکن است کلمه بار برای تایید ورود محموله ها یا محموله های خارجی به ساحل تکرار شده باشد.
سماهيج سه ماهیج سه + ماهی سه ماهی؟ (معنای دقیق نام نامشخص است)

سرشناسان[ویرایش]

سونیا جناحی - استراتژیست تجارت و بازاریابی
  • کریم فخراوی: از بنیانگذاران الوسط، یکی از روزنامه‌های محبوب در بحرین.
  • غاده جمشیر (عربی: غادة جمشیر): فعال حقوق زنان.
  • زینب عسکری (عربی: زینب غلوم العسکری): نویسنده و بازیگر.
  • احمد سلطانیز: خواننده‌ خوش صدای گروه سلطانیز از گروه های معروف بستکی و بندری بحرین که نمونه ای از گروه های متعدد موسیقی در کشور بحرین می باشند که اکثرا ملیت ایرانی دارند.
  • سونیا جناحی (عربی: سونيا جناحي): استراتژیست تجارت و بازاریابی (اصل خود را انکار می کند).[۳۰]
  • فتحیه بستکی (عربی: فتحيه البستكي): فعال حقوق حيوانات بحرینی.[۸۹][۹۰]
  • فاطمه کازرونی (عربی: فاطمة كازروني): بازیگر.
  • حسن ابٌل (عربی: حسن ابُل): صاحب رستوران های کباب ایرانی «زبان عربی: مشويات حسن ابُل».[۶۱]
  • أحمد بهزاد: یک سیاستمدار بحرینی که در حال حاضر از سال 2006 (میلادی) سمت عضویت مجلس شورا را بر عهده دارد.[۹۱]
  • محمد حسین جهرمی (عربی: محمد حسين جهرمي): کمدین و انفلوئنسر بحرینی.[۹۲]
  • خالد جناحی (عربی: خالد جناحي): کمدین و انفلوئنسر بحرینی.[۹۳]
  • سوسن کوهجی (عربی: سوسن الكوهجي): نفلوئنسر بحرینی.[۹۴]
  • حنان رضا (عربی: حنان رضا) - خواننده بحرینی (اصل خود را انکار می کند).
  • عبد الحسين علي ميرزا: وزیر انرژی بحرینی.

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. momoxoxo (۲۰۱۹-۰۲-۱۲). «There is muslim pers…». r/Bahrain. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۸.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «الموقع الرسمي للشيخ محمد صالح المنجد - 09- حديث مال البحرين». almunajjid.com. ترجمهٔ او می گوید: پیامبر ابوعبیده بن الجراح را به بحرین فرستاد. بحرین منطقه ای بین بصره و بیابانی است و این منطقه به سرزمین عراق وابسته بود، زیرا دانشمندان آن را از قدیمی می دانند که از آثار عراق بین بصره و متروک است. پیامبر صالح قوم آن است، و بشیتر آنها کافر مجوس (مگی/زرتشتیان*) بودند، و علاء الحضرمی به او فرستاده شد، و آلموندیر بن ساوی حاکم بحرین بود و او را به اسلام می خواند، بنابراین او را به اسلام دعوتشان میکرد. این مرد مسلمان شد و صالح از آن کشور در ادای احترام، آن را به پیامبر انجام داد و این آشتی در سال هیئت ها، نه سال مهاجرت بود. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۸. يقول: إن النبي بعث أبا عبيدة بن الجراح إلى البحرين. والبحرين هي المنطقة التي بين البصرة وهجر، وهذه المنطقة كانت تابعة لأرض العراق، فالعلماء يعرفونها من القديم بأنها من أعمال العراق بين البصرة وهجر. النبي صالح أهلها، وكانوا كفارًا غالبهم مجوس، وأرسل العلاء الحضرمي إلى المنذر بن ساوى، وكان المنذر بن ساوى هو حاكم البحرين، يدعوه إلى الإسلام، فأسلم هذا الرجل، وصالح مجوس تلك البلاد على الجزية، يؤدونها للنبي ، وكان هذا الصلح في عام الوفود، سنة تسع من الهجرة.
  3. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام maj وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  4. روبرت بيرترام سيرجنت (1968). "Fisher-folk and fish-traps in al-Bahrain". Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London. SOAS. 31 (3): 488. JSTOR 614301.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ «Bahraini results (family names are ethnically Baharna, indigenous to historic Eastern Arabia)». r/23andme. ۲۰۲۳-۰۱-۲۷. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۴.
  6. hawraa_xcx (۲۰۲۳-۰۲-۰۴). «I thought I was 100% peninsular Arab…». r/23andme. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۴.
  7. «The facial features you're going to pass on to your kids». Now To Love (به انگلیسی). ۲۰۱۷-۰۴-۲۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۱۱.
  8. "What do we know about the genetics of facial appearance?". The Tech Interactive (به انگلیسی). 2023-07-18.
  9. "Facial features influenced by mother's diet during pregnancy". Earth.com (به انگلیسی). Retrieved 2024-06-11.
  10. "An Overview of the Human Genome Project". National Human Genome Research Institute (NHGRI). (به انگلیسی).
  11. نجم، جمال (۲۰۲۳-۰۸-۰۳). «لماذا يُنسب الولد إلى أبيه؟ وهل تصح نسبته إلى أمه؟». حبل الله (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۱۱.
  12. «السبب والحكمة في نسبة الولد لأبيه». www.islamweb.net (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۱۱.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ "عنوان مقاله: ساختار جغرافیایی تبارهای پدری در بحرین [The Geographical Structuring of Paternal Lineages in Bahrain]" (به انگلیسی).
  14. yad29 (۲۰۲۳-۰۱-۲۵). «Bahraini with ancestry from Iran». r/23andme. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  15. Halkias, Daphne; Adendorff, Christian (2016-04-22). Governance in Immigrant Family Businesses: Enterprise, Ethnicity and Family Dynamics (به انگلیسی). Routledge. p. 10. ISBN 978-1-317-12595-2.
  16. کوخردی، مهران. تاریخ جنوب فارس لارستان و بستك. ص. ۷.
  17. کوخردی، مهران. تاریخ جنوب فارس لارستان و بستك (به عربی). ص. ۴.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ ۱۸٫۳ ۱۸٫۴ «من جيران إلى أجانب: الإيرانيون في البحرين في أوائل القرن العشرين». Doha Institute (به عربی). ۲۰۲۱-۰۷-۱۵. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۵.
  19. «بسياري از ايرانيان مقيم بحرين شناسنامه ايراني دارند». خبرگزاری میراث آریا. ۲۰۱۰-۰۸-۲۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۸.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ ۲۰٫۳ کوخردی، مهران. تاریخ جنوب فارس لارستان و بستك (به عربی). ص. ۳.
  21. Husain Sayed Ali Naser (2014-11-04), موكب زنجيل العجم يوم 10 محرم 1436, retrieved 2024-06-05
  22. ۲۲٫۰۰ ۲۲٫۰۱ ۲۲٫۰۲ ۲۲٫۰۳ ۲۲٫۰۴ ۲۲٫۰۵ ۲۲٫۰۶ ۲۲٫۰۷ ۲۲٫۰۸ ۲۲٫۰۹ ۲۲٫۱۰ ۲۲٫۱۱ ۲۲٫۱۲ ۲۲٫۱۳ ADMIN (2016-07-19). "Persian (Larestani/Khodmooni) Sunnis – A shaping force in Bahrain" (به انگلیسی). Retrieved 2024-06-03.
  23. غریب، محمد حاتم. کتاب العرب الهولة (به عربي).
  24. «فهرستی از افراد با نام خانوادگی "خونجی" در بحرین» (به عربی).
  25. «أحمد محمد طاهر كلداري.. في ذمة الله».
  26. «x.com». X (formerly Twitter). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۵.
  27. «ملكة كاظم كمال دشتي ... في ذمة الله» (به عربی).
  28. «عبدالله أحمد محمد حسن بوجيري.. في ذمة الله».
  29. «فاطمة محمد جانكير . . . في ذمة الله».
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ «سونيا جناحي أول سيدة أعمال عربية لعضوية مجلس إدارة منظمة العمل الدولية | مجلة سيدتي». www.sayidaty.net (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  31. ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ «What Languages Are Spoken in Bahrain?». WorldAtlas (به انگلیسی). ۲۰۱۹-۰۹-۰۵. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۹.
  32. «كلمات بحرينية ومعناها بالعربي وكيف يتكلمون اهل البحرين – موقع محطات». www.mah6at.com (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ ۳۳٫۲ ۳۳٫۳ ۳۳٫۴ «طبيب وسائق.. بدلا من «دختر» و«دريول»!» (به عربی).
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ ۳۴٫۳ ۳۴٫۴ ۳۴٫۵ ۳۴٫۶ ۳۴٫۷ عباس الجمري (۲۰۲۲-۰۷-۱۴). «من الاستعمار إلى التجارة والعمالة.. لغات أجنبية أثرت في اللهجة البحرينية» (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  35. Dehkhoda, A. A. (1993). Loghatnameh Dehkhoda. Tehran: University of Tehran Press.
  36. Moein, M. (2006). Farhang-e Farsi-ye Moein. Tehran: Amirkabir Publications.
  37. Thackston, W. M. (1993). An Introduction to Persian. Ibex Publishers.
  38. Windfuhr, G. (1979). The Persian Language. Otto Harrassowitz Verlag.
  39. Dehkhoda, A. A. (1993). Loghatnameh Dehkhoda. Tehran: University of Tehran Press.
  40. Moein, M. (2006). Farhang-e Farsi-ye Moein. Tehran: Amirkabir Publications.
  41. Steingass, F. J. (1992). A Comprehensive Persian-English Dictionary. Routledge.
  42. Nourai, A. (2008). Etymological Dictionary of Persian.
  43. Ferdowsi, A. (1997). Shahnameh: The Persian Book of Kings. Translated by Dick Davis. Penguin Classics.
  44. Kabir، Amir (۱۹۹۸). Amid, H. (1998). Farhang-e Amid. Tehran: Amir Kabir Publications. Tehran.
  45. ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ ۴۵٫۲ ۴۵٫۳ ۴۵٫۴ ۴۵٫۵ ۴۵٫۶ نام اعضای بدن به اچمی #ولاگر #بلاگر #ولاگر #ولاگ_فارسی #ترند #اچمی #خودمونی, retrieved 2024-06-02
  46. «ما معنى دروازه في اللهجة البحرينية؟». أراجيك - Arageek (به عربی). ۲۰۲۳-۰۳-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  47. «دلاغ». Mo3jam معجم (به عربی). ۲۰۱۹-۱۲-۲۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۸.
  48. «معنی جوراب | فرهنگ فارسی معین». lab.vajehyab.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۸.
  49. اغاني مسروقه (2022-01-30), نازكن ريمكس 2.0, retrieved 2024-06-04
  50. Khalid Abdulla (2022-08-11), فرقة سلطانيز - Sultanies Band - Bahraini Band 1990s, retrieved 2024-06-04
  51. Persian Music Group (2024-03-19), Erfan Tahmasbi - Gelooband I Official Video ( عرفان طهماسبی - گلوبند ), retrieved 2024-06-05
  52. Release - Topic (2022-05-04), Nostalgia Bastaki, retrieved 2024-06-05
  53. «طريقة عمل خبز مهياوة اصلي». طريقة (به عربی). ۲۰۱۷-۰۳-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  54. «طريقة عمل رنجينة التمر البحرينية». طريقة (به عربی). ۲۰۱۷-۰۲-۲۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  55. شعبية، وصفات أكلات (۲۰۲۲-۱۰-۰۲). «خبز الرقاق البحريني». مطبخ قصيمي للأكلات الشعبية (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  56. «طريقة عمل الخنفروش البحريني». موضوع (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  57. «شله «إيرانية»». الأيام (به عربی). ۲۰۱۳-۰۳-۱۱.
  58. «Facebook». www.facebook.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  59. «Bahrain.com». bahrain.com (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  60. «افتتاح مطعم تخت جمشيد الإيراني الجديد في فندق الخليج». صحيفة الوسط البحرينية (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  61. ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ سماء (۲۰۲۱-۰۲-۲۰). «مشويات حسن ابل ( الأسعار + المنيو + الموقع )». مطاعم و كافيهات الخليج (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  62. ۶۲٫۰ ۶۲٫۱ «رستوران باغ - Bagh.bh | Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  63. «Instagram | مرمريز». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  64. «Instagram - bushehri_family_archives». www.instagram.com (به عربی). ۲۰۱۷-۰۶-۰۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۸.
  65. ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ Stephenson, Lindsey (2019-11-06). "Between Modern and National Education: The 'Ajam Schools of Bahrain and Kuwait". Arabian Humanities. Revue internationale d’archéologie et de sciences sociales sur la péninsule Arabique/International Journal of Archaeology and Social Sciences in the Arabian Peninsula (به انگلیسی) (12). doi:10.4000/cy.4887. ISSN 1248-0568.
  66. ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ المحلية، المنامة-محرر الشئون. «للمرة الثالثة... سقوط أجزاء من المدرسة الإيرانية». صحيفة الوسط البحرينية (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  67. «ذكرياتي عن بداية التعليم الحديث في البحرين (٣-٣)». 80.241.146.114. ۲۰۲۴-۰۱-۰۲. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  68. ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ builyas99 (2019-08-16), الفان صابر مختار فرقة بوغزال, retrieved 2024-06-02
  69. mohdbidcity (2018-09-05), رقص سه پا دسمالی خودمونی بستکی خواننده جلال افروغ کیبورد محمد غفوری بیدشهر کاریان, retrieved 2024-06-06
  70. NasserZ1 (2011-12-06), الفرق بين العجم السنه والهوله الحقيقين, retrieved 2024-06-07
  71. leena (2019-03-04). "Nowruz". Gulf Hotel Bahrain (به انگلیسی). Retrieved 2024-06-03.
  72. M G (2015-11-09), موكب زنجيل العجم- عاشوراء 1437 -2015 البحرين, retrieved 2024-06-07
  73. www.niknami.ir, Tohid Niknami (+98) 9125061396. "نقطه پایان شاه بر حقّ حاکمیت ایران بر بحرین-مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی". psri.ir (به انگلیسی). Retrieved 2024-06-09.
  74. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۶.
  75. مهدوی، عبدالرضا هوشنگ. سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی. نشر پیکان. ص. ۳۶۵.
  76. Behnegarsoft.com (۲۰۲۳-۰۹-۰۵). «چرا بحرین از ایران جدا شد؟ | تاریخ معاصر». تاریخ معاصر | پژوهشکده تاريخ معاصر. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۸.
  77. Dima (۲۰۲۴-۰۱-۲۳). «Bahrain's Foreign Policy: Distinct from Other Arab Nations». The MENA Chronicle | Fanack (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  78. «Bahrain-Iran Foreign Relations». Critical Threats. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  79. «البحرين تعلن القبض على عناصر "إرهابية" تقول إنها مرتبطة بإيران». فرانس 24 / France 24 (به عربی). ۲۰۲۱-۱۱-۲۲. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  80. ۸۰٫۰ ۸۰٫۱ ۸۰٫۲ «شيعة البحرين.. هل هم عملاء إيران؟ - العالم يفكر - بوابة الشروق». www.shorouknews.com (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  81. ۸۱٫۰ ۸۱٫۱ «دولة خليجية تسعى لإعادة العلاقات مع إيران | الحرة». www.alhurra.com (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۵.
  82. «هند البحرينية إتُهمت بدعم المثليين.. وماذا عن خلافها مع حنان رضا وسرقتها أغنية سميرة سعيد؟». Elfann News (به عربی). ۲۰۱۹-۰۳-۰۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۵.
  83. تصالح هند و حنان البحرينيه, retrieved 2024-06-05
  84. Hanan Redha | حنان رضا (2016-12-07), حنان رضا - سفينة الخير | مهرجان البحرين اولاً 2014, retrieved 2024-06-05
  85. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۵.
  86. "كارثة التجنيس .. آراء الكتاب و المنظمات البحرينية حول التجنيس by bahrain library - Issuu". issuu.com (به at). 2015-02-08. Retrieved 2024-06-05.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link)
  87. Naar, Ismaeel (2024-05-24). "Bahrain's King Hamad says there is 'no reason' to delay restoration of ties with Iran". The National (به انگلیسی). Retrieved 2024-06-08.
  88. Alayam Newspaper- صحيفة الأيام (2021-08-06), الأجواء الصيفية في ساحل المالكية, retrieved 2024-06-08
  89. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  90. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  91. "خلال جلسة النقاش لكتاب "مشوار السنوات الأربع" لبهزاد..الصالح يؤكد أهمية توثيق وتأريخ انطلاقة العمل التشريعي ومساهمات أعضائه في تأسيس التجربة النيابية بالمملكة" (به at).{{cite web}}: نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link)
  92. «اکنونت محمد جهرمی در انستگرام».
  93. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  94. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۴.

رده:افراد بحرینی ایرانی‌تبار رده:مردمان ایرانی‌تبار رده:ایرانیان دور از وطن در خاورمیانه رده:گروه‌های انسانی در بحرین رده:تاریخ بحرین