آرمان هوسپیان

این یک مقالهٔ خوب است. برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آرمان هوسپیان
هوسپیان در سال ۱۳۴۵ خورشیدی
نام هنگام تولدآرامائیس وارطانی هُوسپیان
زادهٔ۲ اسفند ۱۲۹۹
۲۱ فوریه ۱۹۲۱
تبریز، ایران
درگذشت۱۷ مرداد ۱۳۵۹
۸ اوت ۱۹۸۰ (۵۹ سال)
بارسلون، اسپانیا
مدفنآرامستان بوراستان، تهران
ملیتایرانی ارمنی‌تبار
پیشه
  • بازیگر
  • کارگردان
  • تهیه‌کننده
  • نویسنده
سال‌های فعالیت۱۳۳۲–۱۳۵۹
همسر(ها)ژِنیک
فرزندانلوریک میناسیان (۱۳۸۳–۱۳۲۲)، زاره، وارتان، واهیک
جایزه(ها)بهترین بازیگر مرد سال از اولین فستیوال فیلم‌های ایرانی

آرامائیس وارطانی هُوسپیان (ارمنی: Արամայիս Վարդանի Հովսեփյան؛ ۲ اسفند ۱۲۹۹ – ۱۷ مرداد ۱۳۵۹) که با نام آرمان هوسپیان شناخته می‌شود، بازیگر، کارگردان فیلم، تهیه‌کننده و نویسندهٔ ایرانی ارمنی‌تبار بود. هوسپیان در ۲۵ سال فعالیت در عرصه سینمایی، در ۵۵ فیلم نقش‌آفرینی کرد. او در سال ۱۳۳۴ جایزهٔ بهترین بازیگر مرد سال را از اولین فستیوال فیلم‌های ایرانی به خاطر بازی در فیلم چهارراه حوادث (۱۳۳۳) دریافت کرد.

او در ۱۳۳۲ نخستین نقش سینمایی‌اش را در اولین فیلم ساموئل خاچیکیان به نام بازگشت بازی کرد. از دیگر همکاری‌های او با خاچیکیان می‌توان به فیلم‌های چهارراه حوادث، خون و شرف، طوفان در شهر ما، فریاد در نیمه شب، دلهره و ضربت اشاره کرد. او در انسان‌ها (۱۳۴۳) ساختهٔ آرامائیس آقامالیان؛ جادهٔ مرگ (۱۳۴۲) و شیطان در می‌زند (۱۳۴۳) هر دو ساختهٔ اسماعیل ریاحی نیز ایفای نقش کرده‌است. از سال ۱۳۴۴ با کارگردانی و تهیه‌کنندگی عروس دریا فعالیت در عرصه‌های دیگری را نیز تجربه کرد که حاصلش کارگردانی و تهیهٔ پنج فیلم بوده‌است.

زندگی[ویرایش]

آرمان به همراه دخترش لوریک

آرمان در روز دوشنبه ۲ اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی برابر با ۲۱ فوریه ۱۹۲۱ میلادی در شهر تبریز در یک خانواده ارمنی به دنیا آمد.[۱]

وی تحصیلات ابتدائی را در «دبستان هایکازیان–تاماریان تبریز» گذراند و سپس به علت تعطیلی مدارس ارامنه، از تحصیل بازماند.[الف] آرمان از سنین نوجوانی شیفتهٔ هنر تئاتر گردید و در شهر تبریز در نمایش‌نامه‌های ارمنی بسیاری به روی صحنه رفت.[۲]

او در دوران مدرسه در نمایش‌های دانش آموزی بازی می‌کرد. از نوجوانی در گروه‌های تئاتری ارامنه تبریز بازیگری را آغاز کرد. فعالیت هنری را از سال ۱۳۱۹ با بازی در نمایشی به نام «ناموس» شروع کرد.[۱][۳] و پس از نقل مکان به تهران در ۱۳۲۴، این حرفهٔ هنری را در باشگاه فرهنگی ـ ورزشی آرارات،[۴] در کنار ژوزف واعظیان، ساموئل خاچیکیان و آرامائیس آقامالیان دنبال کرد.[۵] پس از عزیمت به تهران فعالیت تئاتری‌اش را به همراه ژوزف واعظیان، ساموئل خاچیکیان و آرامائیس آقامالیان، در باشگاه آرارات ادامه داد.[۱]

همسر او، ژِنیک نام داشت و صاحب چهار فرزند، سه پسر به نام‌های زاره، وارتان، واهیک و یک دختر لوریک میناسیان (هوسپیان) بود.[۶] دخترش لوریک نیز با ایفای نقشی کوتاه در پرده آخر و نیز در فیلم‌های دو نفر و نصفی، خانه خلوت، مجسمه، شوخی و بوی پیراهن یوسف ایفای نقش کرده‌است.[۷]

فعالیت هنری[ویرایش]

آرمان و ویگن (چهارراه حوادث، ۱۳۳۴)
آرمان (فریاد نیمه شب، ۱۳۴۰)
صحنه فیلمبرداری فیلم (علف‌های هرز)، بالا از سمت چپ نشسته: آرمان در کنار او فرزان دلجو و آیلین ویگن و محراب شاهرخی

آرمان در سال ۱۳۳۲ به دعوت خاچیکیان برای بازی در فیلم بازگشت به «استودیو دیانا» رفت. خاچیکیان در «یک گفتگو» (با غلام حیدری) تعریف کرده‌است که:

«ساناسار خاچاطوریان، مدیر استودیو دیانا، می‌خواست برای ایفای نقش اول بازگشت، از علی محزون که نامش بر سر زبان‌ها بود، استفاده کنم اما من مخالفت کردم و رفتم آرمان را آوردم که در آن موقع، در یک «کفاشی» جنب «سینما متروپل» (سینما رودکی کنونی) کار می‌کرد و فارسی را خیلی بد صحبت می‌کرد»

جمال امید در کتاب تاریخ سینمای ایران نوشته‌است: «

بازگشت، همچنین معرف چهرهٔ جدیدی به عنوان بازیگر برای سینمای ایران بود. آرمان با این فیلم درخشید. او مشکل لهجه داشت، اما بار دیگر با بهره از شیوهٔ امتحان‌شدهٔ استفاده از دوبلهٔ همزمان، به وسیلهٔ کاظم محمودیان، این اشکال نیز برطرف شد».[۸]

در سال ۱۳۳۵ در نمایش‌نامه دیوانه نوشته رافی نویسندهٔ مشهور ارمنی، ایفای نقش نمود. این نمایش را آرامائیس آقامالیان کارگردانی نمود و در «تالار کومیتاس» باشگاه آرارات نمایش داده شد.[۹]

آرمان یکی از چند بازیگر شاخص دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ایران بود. علاوه بر نقش‌های متفاوت، در بسیاری از این آثار، نقش مردان ثروتمند شکست‌خورده یا دچار مشکل شده را بازی کرد.[۵]

در سال ۱۳۴۲، جینا لولوبریجیدا، ستاره سینمای ایتالیا که او در این زمان در تهران به سر می‌برد در سینما مهتاب به تماشای فیلم «جاده مرگ» با بازی او نشست.[۸] در سال ۱۳۴۳، به خاطر نمایش جادهٔ مرگ در لس آنجلس از سوی شهرداری این شهر لقب «همشهری افتخاری» را گرفت.[۱] در سال ۱۳۴۴ عروس دریا (به کارگردانی و بازی خودش) در جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو (۱۹۷۴) به نمایش درآمد.[۸]

پس از بازگشت، آرمان، بازیگرِ ثابت فیلم‌های بعدی ساموئل خاچیکیان در «استودیو دیانا» و به دنبال آن «آژیر فیلم» و استودیوهای دیگر شد: در دههٔ ۱۳۳۰، همکاری آرمان با خاچیکیان با فیلم‌های دختری از شیراز (۱۳۳۳)، چهارراه حوادث (۱۳۳۴)، خون و شرف (۱۳۳۴)، طوفان در شهر ما (۱۳۳۷)، و در دههٔ ۱۳۴۰ با فیلم‌های فریاد نیمه شب (۱۳۴۰) دلهره (۱۳۴۱)، ضربت (۱۳۴۳)، عصیان (۱۳۴۵)، من هم گریه کردم (۱۳۴۷)، قصهٔ شب یلدا (۱۳۴۹) ادامه یافت. اما او در همین سال‌ها با بازی در فیلم‌های اسماعیل ریاحی: جاده مرگ (۱۳۴۲)، شیطان در می‌زند (۱۳۴۳) و شکوه جوانمردی (۱۳۴۶) و فیلم‌های سیامک یاسمی: قهرمان قهرمانان (۱۳۴۴)، گنج قارون (۱۳۴۴)، شمسی پهلوان (۱۳۴۵)، با خلق شخصیتی متفاوت، از جلد فیلم‌های ترسناک بیرون می‌آید. این شخصیت جدید در واقع با فیلم انسان‌ها (۱۳۴۳) (ساخته مهدی میثاقیه و آرامائیس آقامالیان ۱۳۴۳) شکل گرفت و یک سال بعد در گنج قارون، سیامک یاسمی جا افتاد.[۸]

آرمان در سال ۱۳۴۴ به کارگردانی و تهیه‌کنندگی روی آورد و فیلم عروس دریا را با شرکت خودش، فروزان، ویگن و بهروز وثوقی کارگردانی نمود که در «جشنوارهٔ فیلم مسکو» سال (۱۹۷۴) به نمایش درآمد. وی با شش سال وقفه، در سال ۱۳۵۱ فیلم دیگری با نام مستأجر با بازی رضا ارحام صدر کارگردانی نمود.[۲][۸]

شاید مهم‌ترین بازی آرمان در نقش استاد چشمه‌ساز در فیلم چشمه (آربی اوانسیان) باشد که حاصل همکاری این دو هنرمندِ توانمند، فیلمی درخور اعتناء و به‌یادماندنی است.[۳][۱۰]

در دهه ۱۳۵۰، آرمان علاوه بر بازی، تهیهٔ تعدادی فیلم را هم برعهده گرفت که فیلم‌های مشترک محمد دلجو و امیر مجاهد: علف‌های هرز و شب غریبان از آن جمله‌اند. آرمان طی ۲۵ سال حضور در سینمای ایران، در ۵۵ فیلم بازی کرد که در میانشان فیلم بد هم بود، اما آرمان در هیچ فیلمی، بد بازی نکرد.[۸]

درگذشت[ویرایش]

مقبره هوسپیان در خاوران تهران

کار بازیگری آرمان در صحنه تئاتر با نمایشنامه گیکور نوشته هوانس تومانیان، نویسنده سرشناس ارمنی آغاز شد. آخرین فعالیت هنری آرمان نیز در سال ۱۳۵۹، بازی در همین نمایش‌نامه بود. پس از آن برای عمل جراحی به اسپانیا رفت و سرانجام، در اثرِ «سرطان لوزالمعده»، در روز جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۵۹ خورشیدی برابر با ۸ اوت ۱۹۸۰ میلادی در شهر بارسلون درگذشت. پیکر آرمان را به تهران منتقل کردند و در آرامستان بوراستان در جادهٔ خراسان تهران به خاک سپردند.[۱][۳]

جوایز و افتخارات[ویرایش]

آرمان هوسپیان در طول زندگی هنری خود افتخارات و جوایز چندی به دست آورد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:[۱][۸]

  • دریافت عنوان «همشهری افتخاری» از شهردار لس آنجلس به خاطر بازی در فیلم «جادهٔ مرگ».
  • در ۱۵ خرداد ۱۳۳۴ به خاطر بازی در فیلم چهارراه حوادث (با ویدا قهرمانی در اولین نقش سینمایی‌اش) جایزهٔ «بهترین بازیگر مرد سال» را از اولین فستیوال فیلم‌های ایرانی دریافت کرد.
  • نمایش فیلم عروس دریا (به کارگردانی و بازی خودش) در جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو (۱۹۷۴)

آثار هنری[ویرایش]

نمایش‌ها[ویرایش]

فعالیت تئاتری را از سال ۱۳۱۹ با بازی در نمایشی به نام «ناموس» شروع کرد. تعدادی از نمایش‌های وی عبارتند از: گیکور، ناموس، سارا، دیوانه، گناهکاران بی‌گناه، جنون، برای شرف.[۱][۱۱]

فیلم‌شناسی[ویرایش]

آرمان به واسطهٔ آشنائیش با ساموئل خاچیکیان، وارد عرصهٔ سینما شد و فعالیتش در سینمای ایران، توأم با موفقیت بود و در زمان کوتاهی، تبدیل به یک ستاره شد.

آرمان مهم‌ترین بازیگر ارمنی در تاریخ سینمای ایران است که در دوران فعالیتش در ۵۹ فیلم به ایفای نقش پرداخت و چند فیلم را کارگردانی نمود. از نقش‌های شاخص آرمان می‌توان به نقش آفرینی در فیلم‌های ساموئل خاچیکیان و همچنین به بازی چشمگیر وی در فیلم «گنج قارون» اشاره نمود.[۲][۳][۱۱]

«بازی‌های آرمان در زمان خودش متر و معیارِ بازی موفق یا ناموفق در سینمای ایران بود. او سطح توقع تماشاگران سینمای ایران را بالا برد و پیش از آن که یک ستاره در سینمای ایران باشد، وزنه‌ای در بازیگری به حساب می‌آمد.»

— زاون قوکاسیان، منتقد برجسته سینمایی، [۳]
آرمان در فیلم عروس دریا (نفر اول از سمت راست)
دلهره - ۱۳۴۱
گنج قارون ۱۳۴۴
فیلم‌شناسی آرمان
ردیف نام فیلم سال بازیگر کارگردان تهیه‌کننده نویسنده توضیحات
۱ بازگشت ۱۳۳۲ آری - - -
۲ دختری از شیراز ۱۳۳۳ آری - - -
۳ خون و شرف ۱۳۳۴ آری - - -
۴ چهارراه حوادث آری - - -
۵ طوفان در شهر ما ۱۳۳۷ آری - - -
۶ فریاد نیمه شب ۱۳۴۰ آری - - -
۷ آس و پاس آری - - -
۸ دلهره ۱۳۴۱ آری - - -
۹ جاده مرگ ۱۳۴۲ آری - - -
۱۰ انسان‌ها ۱۳۴۳ آری - - -
۱۱ ضربت آری - - -
۱۲ شیطان در می‌زند آری - - -
۱۳ گنج قارون ۱۳۴۴ آری - - -
۱۴ قهرمان قهرمانان آری - - -
۱۵ عروس دریا آری آری آری آری
۱۶ عصیان ۱۳۴۵ آری - - -
۱۷ امروز و فردا آری - - -
۱۸ شمسی پهلوان آری - - -
۱۹ سرنوشت ۱۳۴۶ آری - - -
۲۰ شکوه جوانمردی آری - - - -
۲۱ رودخانه وحشی ۱۳۴۷ آری - - -
۲۲ پلی بسوی بهشت آری - - -
۲۳ حاجی فیروز آری - - - ناتمام ماند
۲۴ چرخ بازیگر آری - - -
۲۵ من هم گریه کردم آری - - -
۲۶ پسران قارون ۱۳۴۸ آری - - -
۲۷ هوکانی آری - - - ناتمام ماند
۲۸ رابطه آری - - -
۲۹ قصه شب یلدا ۱۳۴۹ آری - - -
۳۰ لیلی و مجنون آری - - -
۳۱ قوز بالا قوز آری - - -
۳۲ خشم عقاب‌ها آری - - -
۳۳ دیوار شیشه‌ای ۱۳۵۰ آری - - -
۳۴ مرد هزار لبخند آری - - -
۳۵ جان‌سخت آری - - -
۳۶ برای که قلب‌ها می‌تپد آری - - -
۳۷ یک مرد یک شهر آری - - -
۳۸ ماجرای یک دزد آری - - -
۳۹ یک خوشگل و هزار مشکل آری - - -
۴۰ رضا چلچله آری - - -
۴۱ آتشپاره شهر آری - - -
۴۲ قدیر ۱۳۵۱ آری - - -
۴۳ آشوبگر آری - - -
۴۴ چشمه آری - - -
۴۵ مستأجر آری آری آری آری
۴۶ سازش ۱۳۵۳ آری - - -
۴۷ شوهر کرایه‌ای آری - - -
۴۸ مرد شب آری - - -
۴۹ ممل آمریکایی آری - آری -
۵۰ یاران آری - آری -
۵۱ شب غریبان ۱۳۵۴ آری - آری -
۵۲ دزد سوم آری - - -
۵۳ قاصدک ۱۳۵۵ آری - آری -
۵۴ علف‌های هرز آری - - آری
۵۵ ماهی‌ها در خاک می‌میرند ۱۳۵۶ آری - - -
۵۶ شب زخمی آری - - -
۵۷ خان نایب ۱۳۵۷ آری - - -
۵۹ خیابانی‌ها ۱۳۵۷ آری - - -
۶۰ عبور از مرز شب ۱۳۵۷ آری - - -
۶۱ گفت هرسه نفرشان ۱۳۵۹ آری - - - نمایش داده نشد

توضیحات[ویرایش]

  1. در سال ۱۳۱۵ خورشیدی، به دستور رضاشاه، «مدارس ارمنی» تعطیل شد.

پانویس[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ سید محمدی، فرهنگ کارگردانان سینمای ایران ۱۳۷۷–۱۳۰۹، ۵–۳.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۱۸.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ قوکاسیان، دنیای تصویر، ۹۸.
  4. ادوارد هاروتونیان، باشگاه فرهنگی ـ ورزشی آرارات، دستاورد تلاش پیگیر نسل ها، ۱۴۷.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ گروه تحقیق و پژوهش سینما، ارامنه و سینمای ایران، ۹۸.
  6. پروفسور احمد نوریزاده (۴ بهمن ۱۳۹۲). «ماندگاران خاطره‌های من ۵». خروس جنگی. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ ژوئن ۲۰۱۷.
  7. لازاریان، دانشنامه ایرانیان ارمنی، ۴۰۳.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ ۸٫۶ هواساپیان، ردپای ارمنیان در روند سینمای ایران (۲۶)، ۶۴.
  9. هویان، آندرانیک (بهار و تابستان ۱۳۸۲). «تئاتر انجمن فرهنگی و ورزشی آرارات». فصلنامه تئاتر (۳۵و۳۴): ۵۷.
  10. قوکاسیان، فصلنامه فرهنگی پیمان.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ امید، فرهنگ سینمای ایران، ۱۳–۱۲.

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]