پروین اعتصامی

صفحه با تغییرات در انتظار سطح ۱ حفاظت شده‌است
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پروین اعتصامی
نام اصلی
رخشنده اعتصامی
زاده۲۵ اسفند ۱۲۸۵
۱۷ مارس ۱۹۰۷
تبریز، ایران
محل زندگیتبریز و تهران
درگذشته۱۵ فروردین ۱۳۲۰ (۳۴ سال)
۴ آوریل ۱۹۴۱
تهران، ایران
حصبه
آرامگاهقم، حرم فاطمه معصومه، صحن امام رضا، آرامگاه خانوادگی
۳۴°۳۸′۳۱٫۷۱″ شمالی ۵۰°۵۲′۴۶٫۳۷″ شرقی / ۳۴٫۶۴۲۱۴۱۷°شمالی ۵۰٫۸۷۹۵۴۷۲°شرقی / 34.6421417; 50.8795472
تخلصپروین
زمینه کاریشعر و ادبیات
تحصیلاتمدرسه ایران کلیسا
سبک نوشتاریشعر مناظره‌ای
قطعه
کتاب‌هادیوان اشعار
حوزهکتاب‌خانهٔ دانشسرای عالی تهران
استادیوسف اعتصامی آشتیانی، علی‌اکبر دهخدا، ملک‌الشعراء بهار
همسر(ها)فضل‌الله اعتصامی
پدر و مادریوسف اعتصامی آشتیانی
اختر شوری بخشایشی[۱]
جوایز
  • برندهٔ جایزهٔ ادبیِ لفن برگ

رخشنده اعتصامی (۲۵ اسفندِ ۱۲۸۵ – ۱۵ فروردینِ ۱۳۲۰)، معروف به پروین اعتصامی، شاعر ایرانی بود. او بیشتر به‌دلیل به کار بردن سبک شعریِ مناظره در شعرهایش معروف است. مضامین و معانی شعرهای او توصیف‌کنندهٔ دلبستگیِ عمیقش به پدر، استعداد و شوقِ فراوانش به آموختنِ دانش، روحیهٔ ظلم‌ستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران، حمایت از حقوقِ زنان و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستم‌دیدگان جامعه است. او را «مشهورترین شاعر زن ایران» گفته‌اند.

اعتصامی از کودکی زبان‌های فارسی و انگلیسی و عربی را نزدِ پدرش آموخت و از همان کودکی زیرِ نظرِ پدر و استادانی چون علی‌اکبر دهخدا و محمّدتقی بهار سرودنِ شعر را آغاز کرد. پدرش، میرزا یوسف خان اعتصامی آشتیانی، شاعر و مترجم بود و در شکل‌گیریِ زندگیِ هنریِ پروین و کشفِ توانایی‌ها و ذوق و گرایشش به شعر نقشِ مهمّی داشت. اعتصامی در بیست‌وهشت‌سالگی ازدواج کرد؛ امّا، به خاطرِ اختلافِ فکری با همسرش، پس از چندی از او جدا شد. پس از جدایی مدّتی در کتابخانهٔ دانشسرای عالی تهران به کتابداری مشغول شد. یگانه اثرِ چاپ و منتشرشده از پروین دیوانِ اشعار اوست، که دارای ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالب‌های مثنوی، قطعه و قصیده است. شعرهای پروین پیش از چاپ به‌صورت مجموعه و کتاب، در مجلهٔ بهار و منتخبات آثار از ضیاء هشترودی و امثال و حکم از دهخدا، چاپ می‌شدند. موفقیت اولین چاپ دیوان اشعار او سبب پیدایش زمینه برای چاپ‌های بعدی شعرهای او شد. اعتصامی پیش از چاپ دومین نوبت از دیوان اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سی‌وپنج‌سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمهٔ معصومه، در آرامگاه خانوادگی‌اش، به خاک سپرده شد. زادروز او روز بزرگداشت پروین اعتصامی نام‌گذاری شده‌است.

اعتصامی از پیروان «جریان تلفیقی» است. اشعار او اغلب از حوادث و اتفاقات شخصی و اجتماعی خالی‌اند. در میان اشعار او، شعری وجود ندارد که با کمک آن بتوان صراحتاً شخص شاعر را شناخت. شعر اعتصامی از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر به‌صورت «مناظره» و «سؤال و جواب» است. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی برجسته ساخته‌است. این مناظره‌ها نه‌تنها میان انسان‌ها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیا — از قبیل سوزن و نخ — نیز اتفاق می‌افتد. اعتصامی در بیان مقاصد خود از هنرهای «شخصیت‌بخشی» و «تخیل» و «تمثیل»، با شیوایی کم‌نظیری استفادهٔ بسیار کرده‌است.

منبع‌شناسی[ویرایش]

دربارهٔ زندگی پروین اعتصامی، کتاب‌های فراوان، آثار و مقالات مختلفی آمده‌است. این آثار در طی سال‌های پس از مرگش و همچنین پیش از آن، توسط افراد مختلفی نوشته شده‌است.[۲]

منابع دست اول برای شناخت زندگی پروین اعتصامی، کتاب‌ها و اسناد منتشرشده از خانواده و نزدیکان اوست که از میان آن‌ها می‌توان به تاریخچهٔ زندگانی پروین اعتصامی اثر ابوالفتح اعتصامی، برادر پروین، اشاره کرد. از دیگر منابع دست اول، می‌توان به کتاب مجموعه مقالات و قطعات و اشعار اشاره کرد که یک سال پس از مرگش نوشته و در سال ۱۳۲۳، برای نخستین بار چاپ شده‌است.[۳] همچنین به‌دلیل این‌که شعرهای پروین در قالب مناظره و با زبانی صمیمی و کودکانه هستند، نویسندگانی مانند مهناز بهمن که نویسندهٔ گروه سنی کودک و نوجوان هستند، زندگانی پروین را در قالب کتاب نوشته‌اند.[۴]

منابع دیگر برای شناخت زندگانی پروین عبارتند از دائرةالمعارف بزرگ اسلامی[۵] اثر علی‌اصغر دادبه، با چراغ و آینه اثر محمدرضا شفیعی کدکنی[۶] و دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان[۷] اثر قاسم قالیباف؛ که فقط در بخش‌هایی از خود به شرح زندگی پروین پرداخته‌اند. مقالات زیادی نیز در مورد شرح زندگی پروین وجود دارد، نظیر مقالهٔ پروین اعتصامی نوشتهٔ غلامعلی حداد عادل است که در دانشنامهٔ جهان اسلام منتشر شده‌است.[۸] همچنین مقدمه‌هایی که برای دیوان پروین اعتصامی نوشته شده‌اند نیز بخش‌هایی از زندگی‌نامه وی را نگاشته‌اند که از مقدمه‌های مشهور دیوان پروین، می‌توان به مقدمهٔ چاوش اکبری برای چاپ سوم[۹] و مقدمهٔ انتشارات اقبال در چاپ‌های بعدی[۱۰] اشاره کرد.

زندگی[ویرایش]

کودکی و خانواده[ویرایش]

عکسی از کودکی که برای ایفای نقش پروین در فیلم در نظر گرفته شده بود

پروین اعتصامی با نام اصلی رخشنده اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ هجری خورشیدی، مطابق با ۱۷ مارس ۱۹۰۷، در تبریز زاده شد.[۱۱][۱۲][۱۳] او فرزند یوسف اعتصامی آشتیانی ملقّب به اعتصام‌الملک (زادهٔ ۱۲۵۴ تبریز)[۱۴][۱۵] نویسنده و مترجم معاصر ایرانی[۱۶] و اخترالملوک اعتصامی[۱۷] است. اخترالملوک اعتصامی دختر عبدالحسین مقدّم العداله، از شاعران دورهٔ قاجاریه و متخلص به «شوری بخشایشی» (اهل شهر بخشایش در آذربایجان شرقی)[۱][۱۸] بود.[۱۹] او تخلص «پروین» را برای خود انتخاب کرد که تا آن زمان نامی مرسوم برای دختران نبود.[۲۰] بعدها پروین نام خود را از رخشنده به پروین تغییر داد؛ چنان‌چه در شناسنامه‌اش مشاهده می‌شود.[۲۱] پروین بعدها مجبور شد در شعری، توضیح بدهد که پروین، نامی دخترانه است:

مرد پندارند پروین را، چه برخی زاهلِ فضل این معما گفته نیکوتر که پروین مرد نیست[۲۲]

پروین آخرین فرزند خانواده بود و سه برادر بزرگ‌تر از خود به نام‌های ابوالحسن، ابوالفتح و ابوالنصر داشت.[۲۳]

یوسف اعتصامی، در سال ۱۲۸۸ هجری خورشیدی به‌عنوان نمایندهٔ مردم تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد. به همین دلیل در سال ۱۲۹۱ هجری خورشیدی در هنگامی که پروین ۶ سال داشت، به‌همراه خانواده‌اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد.[۲۴] پروین از کودکی با مشروطه‌خواهان و چهره‌های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبان‌های فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت و پس از آن به مدرسهٔ آمریکایی ایران کلیسا (به انگلیسی: Iran bethel) رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به پایان رسانید. او در تمام سال‌های تحصیلش از دانش‌آموزان ممتاز بود و حتی مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. او هم‌زمان با تحصیل، شعر نیز می‌سرود.[۲۵]

اشعار کودکی و نوجوانی[ویرایش]

تصویری از شناسنامه پروین اعتصامی

مهناز بهمن می‌نویسد: نخستین شعرهای پروین اعتصامی در هفت‌سالگی بوده‌است و برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی (۱۱ تا ۱۴سالگی) او هستند. از کودکی پدرش در زمینهٔ وزن و شیوه‌های یادگیری به او کمک می‌کرد. گاهی شعری از شاعران قدیم ایران مانند سعدی یا حافظ را به او می‌داد تا بر اساس آن شعر دیگری بسراید؛ وزن آن را تغییر دهد یا قافیه‌ای نو برایش پیدا کند. همین تمرین‌ها و تلاش‌ها زمینه‌ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آن آشنا شود و در سرودن شعر تجربه کسب کند. همچنین پدرش گاهی قطعه‌هایی زیبا و لطیف از کتاب‌های خارجی (انگلیسی، فرانسوی، ترکی و عربی) جمع می‌کرد و پس از ترجمه آن‌ها به فارسی، پروین را تشویق می‌کرد تا آن را به‌صورت شعر درآورد. برای نمونه، یوسف اعتصامی شعر «قطرات سه‌گانه» از تریللو را ترجمه و در مجلهٔ بهار چاپ کرد. سپس پروین با الهام از این سروده، شعرهای «گوهر و اشک» و «دو قطره خون»[۲۶] را سرود.[۲۷][۲۸] از معروف‌ترین شعرهایی که او در این سنین سروده‌است می‌توان به شعرهای گوهر و سنگ، ای مرغک، اشک یتیم، کودک آرزومند، صاعقه ما ستم اغنیاست، سعی و عمل و اندوه فقر اشاره کرد.[۲۹]

به‌نوشتهٔ بهمن، شعرهایی که پروین در سنین کودکی می‌سرود بیشتر دارای محتوایی کودکانه، ساده و تخیلی بودند. یکی از شعرهای او در ۸سالگی، مناظره‌ای بین «نخود و لوبیا» است:[۳۰]

نخودی گفت لوبیایی راکز چه من گردم این چنین، تو دراز؟
گفت: ما هردو را بباید پختچاره‌ای نیست، با زمانه بساز

یا شعری دیگر، مناظره‌ای بین «سیر و پیاز» است:[۳۱]

سیر یک روز طعنه زد به پیازکه تو مسکین چه‌قدر بدبویی
گفت: از عیبِ خویش بی‌خبریزان ره، از خلق عیب می‌جویی

پروین شعرهایش را در حضور شاعران و دانشمندانی مانند علی اکبر دهخدا، ملک‌الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصرالله تقوی که از دوستان یوسف اعتصامی بودند و گاهی به خانهٔ او می‌آمدند، می‌خواند و مورد تشویق آن‌ها قرار می‌گرفت.[۳۲] پروین اعتصامی در هجده‌سالگی دانش‌آموخته شد. او در تمام دوران مدرسه‌اش دانش‌آموزی ممتاز بود البته پیش از ورود به مدرسهٔ فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدر آموخت. او حتی می‌توانست داستان‌های مختلفی را به زبان انگلیسی بخواند.[۳۳] او به دانستن علاقه داشت و سعی می‌کرد در حد توان خود از همه‌چیز آگاهی پیدا کند؛ به همین دلیل در مدرسهٔ قبلی‌اش ادبیات فارسی و انگلیسی تدریس می‌کرد.[۳۴] شولر، رئیس مدرسهٔ آمریکایی، پروین را در یادگیری دروس بسیار مشتاق توصیف می‌کند. او همچنین می‌گوید که پروین در طول زمان تحصیلاتش، با دختری آمریکایی به نام «هلن کالینز» مکاتبه داشته؛ و این مکاتبه را تا آخر عمر ادامه داده‌است.[۳۵]

سخنرانی در جشن دانش‌آموختگی[ویرایش]

در خرداد ۱۳۰۳، جشن دانش‌آموختگی پروین در مدرسه برپا شد. او در آن جشن دربارهٔ تاریخ جفای مردان به زنان حین شروع تمدن‌ها، اصلاح این روند در اروپا و بی‌سوادی و بی‌خبری زنان ایران در مقایسهٔ با آن‌ها حرف زد.[۳۶][۳۷] اعتصامی در بخش‌هایی از سخنان‌اش که به «اعلامیهٔ زن و تاریخ» معروف است، می‌گوید:

ازدواج[ویرایش]

عکسی از پروین اعتصامی، پیش از ۱۳۲۰ خورشیدی

پروین اعتصامی در ۱۹ تیرماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضل‌الله اعتصامی آشتیانی» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد و ازدواج به‌همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت.[۳۹] همسر پروین از افسران شهربانی و هنگام ازدواج با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. پروین پس از تقریباً دو ماه زندگی با همسرش به خانهٔ پدرش بازگشت و ۹ ماه بعد، در ۱۴ مرداد ۱۳۱۴، از وی جدا شد.[۴۰] ابوالفتح اعتصامی، برادر پروین، علت جدایی پروین اعتصامی از همسرش را اختلافات روحی و اخلاقی پروین با همسرش و «ناسازگاری روحیهٔ نظامی همسر با روح لطیف و آزاد پروین» دانسته‌است.[۴۱][۴۲]

پروین تا پایان زندگی‌اش با هیچ‌کس دربارهٔ این ازدواج ناموفق سخن نگفت[۴۳] و فقط غزلی در این باره سرود که سه بیت نخست آن با این ابیات آغاز می‌شود:[۴۴]

ای گل تو ز جمعیّتِ گلزار چه دیدی؟ جز سرزنش و بدسریِ خار چه دیدی؟
رفتی به چمن لیک قفس گشت نصیبتغیر از قفس ای مرغِ گرفتار چه دیدی؟
ای شمعِ دل‌افروز تو با این همه پرتوجز مشتریِ سفله به بازار چه دیدی؟[۴۵]

چاپ دیوان اشعار و کتاب‌داری[ویرایش]

چاپ و انتشار اشعار[ویرایش]

یوسف اعتصامی پیش از ازدواج پروین، با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و این کار را با توجه به اوضاع و فرهنگ روزگار، نامناسب می‌دانست. او فکر می‌کرد دیگران چاپ اشعار یک زن جوان را، راهی برای پیدا کردن همسر به حساب آورند.[۴۶] اما پس از ازدواج پروین و جدایی از همسرش به این کار رضایت داد. پیش از نخستین چاپ دیوان پروین، بعضی از اشعار پروین در مجلهٔ بهار، «منتخبات آثار» از «سید ضیا هشترودی» و «امثال و حکم» از دهخدا چاپ شده بودند.[۴۷] از انتشار نخستین چاپ دیوان او در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی توسط چاپخانهٔ مجلس شورای ملی که همراه با مقدمهٔ از ملک‌الشعرای بهار بود، بسیار استقبال شد. سعید نفیسی در روزنامهٔ ایران به معرفی دیوان پروین پرداخت و وزارت معارف برای تقدیر از پروین، به او نشان علمی اهدا کرد. این باعث خارج شدن پروین از انزوای پس از طلاقش شد.[۴۸] نخستین مجموعه شعر پروین، شامل اشعاری بود که وی تا پیش از ۳۰سالگی سروده بود و بیش از ۱۵۰ قصیده، قطعه، غزل و مثنوی داشت.[۴۹] البته دیوان پروین شامل همهٔ اشعار سروده‌شده توسط او نیست، زیرا او چند سال پیش از مرگش، قسمتی از اشعارش را که مطابق میلش نبوده را سوزانده‌است.[۵۰]

کتاب‌داری[ویرایش]

نامهٔ پروین اعتصامی به عیسی صدیق، مدیر دانشسرای عالی (چپ) موافقت با درخواست پروین اعتصامی (راست)

پروین اعتصامی پس از نخستین چاپ دیوان اشعارش، در زمانی که عیسی صدیق بر دانشسرای عالی ریاست داشت، به‌عنوان مدیر کتاب‌خانهٔ آن از خردادماه ۱۳۱۵ مشغول به کار شد.[۵۱][۵۲] علت این کار این بود که پروین فضای دانشسرای عالی و کتابخانهٔ آن را با روحیهٔ خود سازگارتر می‌دانست.[۵۳] نظم و ترتیب پروین در کتاب‌خانه زبان‌زد دانشجویان و استادان بود. علاوه بر این، پروین بر پشت جلد برخی کتاب‌ها اظهارنظرهایی می‌نوشت که شاید هنوز باقی باشد، البته آن کتاب‌ها به کتابخانهٔ ادبیات دانشگاه تهران منتقل شده‌اند.[۵۴] اما انزواطلبی پروین باعث شد او به کار خود در دانشسرای عالی ادامه ندهد و پس از ۹ ماه و از آغاز سال ۱۳۱۶ هجری خورشیدی، به کار خود در آن‌جا پایان دهد.

دعوت به دربار[ویرایش]

در زمان حیات پروین اعتصامی، دولت به دانشمندان، علما و بزرگان علم و ادب، مدال‌های لیاقت یا نشان‌های دولتی اعطا می‌کرد؛ مدالی که نشانهٔ سپاس و احترام دولت از خدمات علمی و فرهنگی فرد موردنظر است، و سپس دولت آن‌ها را در مراسمی خاص مورد قدردانی قرار می‌داد.[۵۵] در سال ۱۳۱۵، مدال درجه سهٔ لیاقت به پروین داده شد ولی او این مدال را قبول نکرد. او حتی پیشنهاد رضاشاه را برای تدریس ملکه و ولیعهد نپذیرفت زیرا به‌گفتهٔ خودش، اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد، به او اجازه نمی‌داد در چنین مکان‌هایی حاضر شود. او پس از رد کردن مدال لیاقت، شعر «صاعقهٔ ما ستم اغنیاست» را سرود.[۵۶]

برزگری پند به فرزند دادکای پسر، این پیشه پس از من تُراست
مدّتِ ما جمله به محنت گذشت نوبت خون خوردن و رنجِ شماست.
کِشت کن آنجا که نسیم و نمی است. خرّمیِ مزرعه، ز آب و هواست.

مرگ پدر[ویرایش]

مرگ پدر پروین در دی‌ماه ۱۳۱۶ در سن ۶۳سالگی او را مدتی از کار ادبی‌اش بازداشت.[۵۷] پروین پس از مرگ پدرش، بسیار منزوی شد و تنها مکاتباتی با سرور مه‌کامه محصص لاهیجانی و رفت‌وآمدهای اندکی با خانوادهٔ سیمین بهبهانی داشت. در آن زمان از طرف وزارت معارف از پروین درخواست شد که به‌مناسبتِ «هفتصدمین سال تصنیف گلستان و بوستان»، قطعه‌ای در ستایش مقام سعدی بسراید. هرچند عبدالحسین زرین‌کوب این دوران زندگی پروین را «دوران تلخی و حسرت» توصیف کرده‌است.[۵۸]

مرگ[ویرایش]

دست‌خط پروین اعتصامی، شعری که برای سنگ قبر خودش سروده‌است

پروین اعتصامی در فروردین ۱۳۲۰ به بیماری حصبه مبتلا شد. این در زمانی بود که برادر وی، ابوالفتح اعتصامی، دیوان او را برای دومین چاپ آماده می‌کرد. اما وخیم بودن وضعیت پروین باعث می‌شود که او در ۳ فروردین در خانه بستری شود.[۵۹] گفته شده سهل‌انگاری پزشک او در معالجهٔ پروین سبب مرگ او شده‌است؛ زیرا در شب ۱۴ فروردین وضعیت پروین بسیار وخیم می‌شود. خانوادهٔ او کالسکه‌ای به‌دنبال پزشک معالجش می‌فرستند اما او نمی‌آید.[۶۰] و سرانجام پروین اعتصامی در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ (۴ آوریل ۱۹۴۱) در سن ۳۴سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمهٔ معصومه در قم در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد. او در هنگام مرگ، در آغوش مادرش، جان سپرد. پس از مرگش، قطعه‌ای با عنوان «این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام» از او یافتند که مشخص نیست او چه زمان برای سنگ مزار خود سروده بود؛ که آن قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند.[۶۱][۶۲]

پس از مرگ پروین، مراسم رسمی دولتی به‌مناسبت بزرگداشت برگزار نشد. مدیر کانون زنان ایران، به‌دلیل برخی مسائل سیاسی، از برگزاری مجلس یادبود برای پروین در آن کانون خودداری کرد.[۶۳] از پاسخ محرمانهٔ فرمانداری قم در تاریخ هجدهم فروردین ۱۳۲۰ به تلگراف وزارت کشور در باب «موضوع حمل جنازهٔ دختر اعتصام‌الملک»، به‌روشنی می‌توان دریافت که دستگاه امنیتی رضاشاه نسبت به او حساسیت داشته‌است.[۶۴] این حساسیت می‌تواند ریشه در رد کردن نشان لیاقت توسط پروین داشته باشد. اما پس از برکناری رضاشاه از قدرت و به حکومت رسیدن محمدرضاشاه، دوستان و علاقه‌مندان پروین به‌مناسبت نخستین سالگرد مرگ او در فروردین ۱۳۲۱، مجلس یادبودی برای وی برپا کردند و با سرودن اشعار نسبت به سکوت و بی‌مهری دوران استبداد در حق پروین واکنش نشان دادند.[۶۵]

شخصیت و اندیشه[ویرایش]

تندیس پروین اعتصامی در جلوی پلکان خانه‌اش در تبریز

در طول زندگی پروین، عواملی چون پدر وی، دوستان پدرش، مدرسهٔ آمریکایی و از همه مهم‌تر تحوّلات سیاسی و اجتماعی جامعهٔ ایران، بر شخصیت و اندیشهٔ پروین اثرگذار بوده‌اند.[۶۶] یوسف اعتصامی به‌دلیل شغل مترجمی و همچنین انتخاب شدن به‌عنوان نمایندهٔ مجلس، چهره‌ای سیاسی به‌شمار رفت و همین باعث آشنایی پروین با ادبیات کلاسیک غربی شد. محافل ادبی یوسف اعتصامی که از محتوایی عمیق برخوردار بودند در شکل‌گیری دیدگاه سیاسی پروین نقش مهمی داشتند.[۶۷] همچنین حضور پروین در مدرسهٔ آمریکایی ایران باعث آشنا شدن وی با اندیشه‌های غربی و مسائل زنان در غرب شد.[۶۸]

تأثیر مسائل اجتماعی روزگار بر شعر پروین[ویرایش]

دوران زندگی پروین با صدور فرمان مشروطیت، فروپاشی حکومت قاجار، بر تخت نشستن رضا شاه و جنگ جهانی اول همراه بود که تمامی این رویدادها باعث آگاه شدن پروین به مسائل روزگار خود و حساس شدن او به این رویدادها شد.[۶۹] پروین در دورانی زندگی می‌کرد که هر دو یا سه سال تحولی سیاسی رخ می‌داد. به‌علت کمبود روزنامه و دیگر وسائل ارتباط جمعی در آن زمان، تنها راه آشنایی پروین با مسائل سیاسی، پدرش بود. شعر پروین شامل مسائلی چون ظلم‌ستیزی، فقرستیزی، عدالت‌خواهی و آرمان‌خواهی است[۷۰] علی اصغر دادبه مدعی است به همین علت بسیاری پروین را از معماران تاریخ و اندیشه سیاسی ایران دانسته‌اند.[۷۱]

بعد ادبی[ویرایش]

ادبیات کهن فارسی[ویرایش]

در شکل‌گیری بعد ادبی شخصیت پروین، ادبیات کهن فارسی و ادبیات نوین غربی نقش داشته‌اند. در مورد نقش ادبیات کهن، مهم‌تر از همه سروده‌های شاعران بین قرن‌های ۵–۸ هجری قمری است که این مورد تأثیرگرفته از محافل ادبی یوسف اعتصامی و اعضای تشکیل‌دهندهٔ آن است.[۷۲][۷۳] برای نمونه قطعهٔ «اشک یتیم» متأثر از یکی از سروده‌های انوری است.[۷۴] همچنین شعرهایی چون «پایمال آز»، «ژوئیه خدا»، «مست و هشیار» و «لطف حق» یادآور قصه‌های مثنوی معنوی و لحن و طرز فکر مولانا است.[۷۵] یا شعرهایی مانند «کعبهٔ دل»، «جامهٔ عرفان» و «صید پریشان» دارای لحنی مانند شعرهای عطار هستند.[۷۶][۷۷]

ادبیات غرب[ویرایش]

در مورد نقش ادبیات غرب، مهم‌تر از همه پیروی پروین از سروده‌های شاعران آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی مانند هراشیو اسمیت، لافونتن، آرتور بریزبان و ازوپ است. بیشتر این سروده‌ها، سروده‌هایی بودند که به‌وسیلهٔ یوسف اعتصامی ترجمه می‌شدند و در در مجلهٔ بهار چاپ می‌شدند. برای نمونه، پروین با مطالعهٔ شعرهایی چون «به یک مومیایی»، «خروس و مروارید»، «زنجره و مورچه» و «نغمهٔ پیراهن» تصمیم گرفت که با تقلید از برخی از آن‌ها شعر دیگری بسراید.[۷۸] برای نمونه، شعر «یاد یاران» پروین اقتباسی از یک قطعهٔ معروف هراشیو اسمیت است که اصل آن را پدرش، از فرانسوی به فارسی ترجمه و منتشر کرده بود.[۷۹] یا شعر «ژوئیهٔ خدا» با الهام از مقالهٔ «عزم و نشاط عنکبوت» اثر آرتور بریزبان، نویسندهٔ آمریکایی، پدید آمده‌است، که پیش از آن توسط یوسف اعتصامی ترجمه و در مجلهٔ بهار منتشر شده‌بود.[۸۰]به گفتهٔ ضیاءالدینی «پروین در اشعار «ای‌گربه»، «ای مرغک»، «یاد یاران»، قطعه «بلبل و مور» و شعر «جولای خدا» از بزرگان ادبیات اروپا آشکار است، توضیح داد: شعر یاد یاران، اقتباسی از قطعه «به یک مومیایی مصر» از هورا اشمیت شاعر معروف انگلیسی و همچنین قطعه بلبل و مور پروین، تصرفی از «زنجره و مور» لامارتین است. شعر جولای خدا نیز اقتباسی از مقاله «عزم و نشاط عنکبوت» اثر آرتور بریزبان است. علاوه بر این پروین با اقتباس از بینوایان ویکتور هوگو، اشعار تیره‌بخت و بیچاره طفل و با اثرپذیری از شعر قطرات سه‌گانه تریللو، شاعر ایتالیایی، مناظره و قطره اشک را سرود. شعر نغمه رفوگر پروین هم در تصویرگری شعری از ترجمه پدرش از شعر نغمه پیراهن بهره برده‌است. پروین در فضای کلی شعرش رگه‌هایی کم‌رمق از ناتورالیسم و رمانتیسم اجتماعی را نشان داده، گفت: پروین او در گذر از سنت به تجدد به قالب پلی‌فونیک مناظره روی آورده که این خود معنادار است. در فضای غالب شعری پروین با ادله فراوان می‌توان گفت که شعر پروین متأثر از اندیشه عصر روشنگری دراروپاست و از قواعد مکتب نئوکلاسیک پیروی می‌کند؛ زیرا در کنار توجه به گذشته به استقبال مضامین نو می‌رود، رویه غالب آن اخلاق‌گرایی و بهره‌گیری از درون‌مایه‌های فلسفی واخلاقی است، خردگراست و منطق را برای غلبه بر نابسامانی‌های اجتماعی به کار می‌گیرد و تقلید از طبیعت در آن دیده می‌شود. بررسی تطبیقی شعر پروین و کلاسیک‌هایی چون پوپ، درایدن و جان لاک نشان می‌دهد که پروین با این شاعران نئوکلاسیک مضامین مشترکی دارد».[۸۱]

سبک شعری[ویرایش]

سنگ مزار پروین اعتصامی

به‌نوشتهٔ علی‌اصغر دادبه پس از انقلاب مشروطه در ایران، دو جریان فکری در ایران به نام‌های «جریان تلفیقی» و «جریان نیمایی» به وجود آمد. جریان تلفیقی عبارت است از ترکیب سبک شعر سنتی و اندیشه‌های تازه. می‌توان گفت که جریان تلفیقی، ادامهٔ سبک «بازگشت ادبی» است اما قالبی امروزی‌تر دارد.[۸۲] سبک شعری پروین تحت تأثیر تفکر جریان تلفیقی قرار داشت.[۸۳]

ملک‌الشعرای بهار در مقدمهٔ دیوان پروین دربارهٔ سبک شعری چنین می‌نویسد:

ویژگی‌ها[ویرایش]

سبک ادبی پروین از چهار دیدگاه قابل بررسی است:

لفظی و زبانی[ویرایش]

دیدگاه لفظی، شامل سبک شاعران خراسانی و استفاده از واژه‌ها و اصطلاحات قدیمی است؛ مانند «مانا»، «خلقان»، «گفتا»، «شنیدستم»، «سرخ گل»، «بوریا» و «می‌خمید». از همین جهت می‌توان در شعر پروین از ویژگی‌های لفظی و زبانی سخن گفت.[۸۶]

بازدید محمدرضا پهلوی در دوران ولیعهدی از کتابخانهٔ دانشسرای عالی در سال ۱۳۱۶. سمت راست، پروین اعتصامی، رئیس کتابخانه است.

نحوی و ساختاری[ویرایش]

روح دیوان پروین، قطعه‌های اوست. این قطعه‌ها خستگی خواننده که ممکن است از مطالعهٔ قصاید به وجود آمده باشد را به‌طور کامل برطرف می‌کند.

— ملک‌الشعرای بهار در مقدمهٔ دیوان پروین.[۸۷]

ویژگی ساختاری، شامل به کار بردن زبان گفتاری در نوشته‌است که بیشتر به دلیل گویا و روان ساختن متن به کار می‌رود. تلفیق دیدگاه ساختاری و دیدگاه لفظی با وجود وفادار بودن به دیدگاه لفظی، در شعرهای پروین بسیار مشاهده می‌شود.[۸۸] این کار بیشتر در قطعه‌ها و مثنوی‌های پروین مشاهده می‌شود و در قصیده‌ها زیاد به چشم نمی‌خورد. تلفیق ویژگی ساختاری و لفظی، که در قطعه معمول‌تر است، باعث شده تا قطعه‌های پروین نسبت به قصیده‌هایش بسیار مشهورتر باشند.[۸۹] پروین را از لحاظ سبک جزو شاعران کهن‌سرا قرار می‌دهند، هرچند در برخی شعرهای او ابتکارهایی برای دست یافتن به قالب‌های تازه مشاهده می‌شود.[۹۰]

دیدگاه بلاغی[ویرایش]

در شعرهای پروین می‌توان ویژگی‌های بلیغ زبان را به‌وضوح یافت. بهار «اوج بلاغت و سخن‌دانی پروین» را قطعه‌های او می‌داند اما قزوینی قصیده‌های پروین را «اوج فصاحت و متانت او» می‌داند.[۹۱][۹۲] در بیشتر شعرهای پروین آرایه‌های معنوی از نوع مناظره (سؤال و جواب)، مَثَل، خلاف‌آمد، تشخیص و تمثیل است.[۹۳] دیوان پروین، شامل ۲۳۸ قطعه شعر است، که از آن میان ۶۵ قطعه به‌صورت مناظره است.[۹۴] این مناظره‌ها میان اشیا، جانوران و گیاهان وجود دارد.[۹۵] «مثل» نیز صنعتی در شعرهای پروین است که یوسف اعتصامی به کار بردن این صنعت را در شعرهای پروین، بی‌شمار می‌داند. «خلاف‌آمد»، که در ادبیات جدید با نام متناقض‌نما شناخته می‌شود، صنعتی است که در آن نویسنده یک نماد آرمانی (مثل ضرب‌المثل) را بر خلاف معنی همیشگی توضیح می‌دهد و به کار می‌برد.[۹۶] «تشخیص» نیز در شعرهای پروین به‌ویژه در مناظره‌هایش، به‌وفور دیده می‌شود. همچنین تمثیل را که داستانی از زبان انسان یا حیوانات است و در انتها با پیامی اخلاقی به پایان می‌رسد، در شعر پروین مشاهده می‌شود.[۹۷]

دیدگاه فکری–فلسفی[ویرایش]

علی اصغر دادبه می‌گوید بر خلاف دیدگاه منتقدان که در دیوان پروین نظمی منسجم نمی‌بینند، بسیاری از محققان عقیده دارند که دیوان پروین، مجموعه‌ای است یکپارچه با خصوصیت‌های سبک‌شناختی و هماهنگ است. بعضی نیز این دیوان را نمایندهٔ فرهنگ و تمدن ایرانیان می‌دانند.[۹۸] همچنین دادبه دیدگاه فکری–فلسفی در شعرهای پروین را به دو دسته تقسیم می‌کند: اول، حوزهٔ نظری؛ که شامل مفاهیمی مانند عشق حقیقی، تجلی مذهب، قضا و قدر و تأکید پروین بر جنبش و حرکت و عمل هستند.[۹۹] دوم، حوزهٔ عملی؛ که شامل تهذیب اخلاق در شعرهای پروین است. پروین در شعرهایش کوشیده‌است تا با شیوه‌ای تازه، خصوصیات‌های بداخلاقی را در نظر خوانندگان خوار و فضیلت‌های اخلاقی را در نظر آنان، زیبا جلوه دهد.[۱۰۰]

اشعار پروین در نظر دیگران[ویرایش]

نقدهای مثبت[ویرایش]

به‌طور کلی نقدهایی که اشعار پروین دریافت کرده‌اند، مثبت هستند. از پروین به‌عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد می‌شود.[۱۰۱] در دو و سه دههٔ اول پس از مرگ پروین، او و شعرش چندان مورد علاقهٔ روشنفکران و نوپردازان نبودند.[۱۰۲] علی اصغر دادبه می‌نویسد که تعداد بسیار زیادی از منتقدان ادبی، پروین را شاعری بزرگ می‌دانند و او را با شاعران تراز اول ایران مقایسه می‌کنند. حداد عادل در مقالهٔ خود، نصرالله تقوی را یکی از معتقدان معرفی می‌کند که پروین را با شاعران تراز اول مقایسه می‌کنند.[۱۰۳] ملک‌الشعرای بهار دیوان او را «گلدسته‌ای از ازهار نوشکفته» توصیف می‌کند.[۱۰۴] او نیز اضافه می‌کند که اگر تنها شعر «سفر اشک» از دیوان او منتشر می‌شد، جایگاه والایی در علم و ادب فارسی پیدا می‌کرد. پدر پروین، یوسف اعتصامی، نیز پروین را «روح جامعه» می‌خواند. همچنین او گفتهٔ شخصی گمنام را که گفته‌است: «در این کهنه زمین گاه سعدی و گاه پروین به ظهور می‌رسد» تأیید کرده‌است.[۱۰۵] محمد قزوینی پروین را «رابعهٔ دهر» و «ملکه‌النسا الشواعر» توصیف می‌کند و قصاید او را با قصاید ناصر خسرو برابر می‌داند. نادر نادرپور پروین را نخستین زنی می‌داند که به معنای واقعی شاعر بوده‌است.[۱۰۶] محمدعلی جمال‌زاده، شعر او را از لحاظ استقلال و اصالت از حافظ و صائب تبریزی بهتر می‌داند.[۱۰۷] محمدعلی اسلامی ندوشن نیز پروین را بزرگ‌ترین شاعر زن در ادبیات فارسی می‌داند.[۱۰۸][۱۰۹] غلامحسین یوسفی،[۱۱۰] عبدالحسین زرین‌کوب،[۱۱۱] و سعید نفیسی[۱۱۲] پروین را شاعری ارجمند و بلندمرتبه دانسته‌اند.[۱۱۳] همچنین محمد حسین شهریار در شعری بلند در سبک شعر نو دربارهٔ پروین سروده‌است:[۱۱۴]

به‌راستی که یکی از نوابغِ ادب استمیان شاعره‌ها تاکنون نظیرش نیست
به یادم است که او شاعرِ شهیری بودقصایدش به مجلات منتشر می‌شد
از آن پس من و او آشنای هم بودیمخیال می‌کنم که او بیست سال کمتر داشت
هزار و سیصد و دو یا سه، او محصّل بودهنوز کالج و دارالمعلمین می‌دید
کتاب زیرِبغل داشت، در ورود از دربه زیرِ چادرِ مشکی وپیچه، ماهی بود[۱۱۵]

محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، در کتاب با چراغ و آینه، پروین را شاعری با شیوهٔ خاص خود و او را «مستقل‌ترین شاعر دورهٔ شعر فارسی پس از مشروطیت» می‌داند. او همچنین معنی و مضمون شعرهای پروین را دارای تازگی می‌داند و از نظر او همین ویژگی، او را به مستقل‌ترین شاعر مکتب قدیم شعر فارسی در قرن اخیر تبدیل کرده‌است.[۱۱۶] کدکنی قالب قطعه‌های پروین را بازگشت نقش تاریخی ازدست‌رفته در دورهٔ سلجوقی[۱۱۷] و شعر او را «شعر خرد و عاطفه» می‌داند.[۱۱۸] علاوه بر این، کدکنی ظهور پروین را در شعر پس از دوران مشروطیت، «یک واقعهٔ بزرگ ادبی» توصیف می‌کند[۱۱۹] او شاعران هم‌دورهٔ پروین یا حتی مسن‌تر از او را متأثر از شعرهای پروین می‌داند؛ به‌عنوان نمونه، کدکنی شعرهای سال‌های ۱۳۰۶–۱۳۱۶ نیما یوشیج (مانند شعرهای «خروس ساده»، «کرم ابریشم»، «اسب‌دوانی»، «کچبی. کچبی دیدعقابی خودسر…»، «خروس و بوقلمون»، «پرندهٔ منزوی» و «دود») را تأثیرپذیرفته از شعرهای پروین می‌داند.[۱۲۰]

در سال ۱۳۹۳، سید علی خامنه‌ای، دومین رهبر ایران، درحالی‌که در بیمارستان بستری بود و عده‌ای از فرهیختگان به عیادت او آمده بودند، به مقایسهٔ پروین با شاعرانی مانند فروغ فرخزاد پرداخت و از کسانی که پروین را «شاعر نخود و لوبیا» می‌دانند، انتقاد کرد. او همچنین پروین را «شاعری که سعی می‌شود چهره‌اش پوشانده شود» عنوان کرد و معتقد است که منتقدان برای بالا بردن جایگاه ادبی فروغ فرخزاد، پروین را کنار زدند.[۱۲۱]

نقدهای منفی[ویرایش]

پروین اعتصامی

منتقدان شعرهای پروین به دو دسته تقسیم می‌شوند: گروه اول، گروهی هستند که پروین اعتصامی را نه شاعر می‌دانند و نه ناظم. آن‌ها اشعار منسوب به پروین را متعلق به شاعر دیگری مانند پدرش می‌دانند. آن‌ها همچنین صحبت دربارهٔ پروین را صحبت دربارهٔ «شاعری» نمی‌دانند؛ بلکه صحبت دربارهٔ «تهمت شاعری» می‌دانند.[۱۲۲] این گروه ملک‌الشعرای بهار را نیز به‌دلیل تعریف از شعرهای پروین و نوشتن مقدمه‌ای برای دیوان او، مورد انتقاد قرار دادند. البته ملک‌الشعرای بهار این منتقدان را «طرفداران سید ضیاءالدین طباطبائی» می‌داند و این اتهامات را «دروغ‌های دلالان استعمار» توصیف می‌کند.[۱۲۳] گروه دوم، گروهی هستند که پروین را شاعر نمی‌دانند اما او را «ناصر خسروی مؤنث» یا «لافونتن مؤنث» خطاب می‌کنند زیرا اعتقاد دارند که پروین فقط نظم‌دهنده‌ای بر تمثیل‌های حیوانی است.[۱۲۴]

اشعار معروف[ویرایش]

مضامین شعرهای پروین[ویرایش]

ترسیمی از چهرهٔ پروین اعتصامی، نقاشی شده در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۲، با آبرنگ

مضامین و معانی اشعار پروین، توصیف‌کنندهٔ دلبستگی عمیق وی نسبت به پدر، استعداد و شوق فراوان او به آموختن علم و دانش، روحیهٔ ظلم‌ستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران و حمایت و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستم‌دیدگان است.[۱۲۵] اشعار پروین از حوادث و اتفاقات شخصی و اجتماعی تقریباً خالی‌اند. البته به‌جز قطعهٔ «در تعزیت پدر» که پس از مرگ پدرش سروده، شعری که برای سنگ مزار خود سروده و نیز شعر «نهال آرزو» که برای جشن دانش‌آموختگی کلاس خود در خرداد ۱۳۰۳ گفته‌است.[۱۲۶] در میان اشعار او شعری بتوان صراحتاً به شناخت شخص شاعر کمکی کند، وجود ندارد. شعر پروین از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر به‌صورت «مناظره» و «سؤال و جواب» مشاهده می‌شوند. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی مشهور کرده‌است.[۱۲۷] این مناظره‌ها نه‌تنها میان انسان‌ها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیا از قبیل سوزن و نخ نیز اتفاق می‌افتد[۱۲۸] و پروین در بیان مقاصد خود از هنر «شخصیت‌بخشی» و «تخیل» و «تمثیل»، بسیار استفاده کرده‌است.[۱۲۹]

تعداد زیادی از اشعار پروین، بیان‌گر انتقاد پروین از شاهان و ظلم و ستم قدرتمندان است. پروین در شعر «صاعقهٔ ما ستم اغنیاست» «ظلم» را نماد وقاحت و بی‌شرمی شخص ظالم توصیف می‌کند. در شعر «ای رنجبر» زحمتکشان را به انقلاب در برابر ستمگران فرا می‌خواند، در شعر «تیره‌بخت» فقر را به تصویر می‌کشد و در شعر «اشک یتیم» مشروعیت سیاسی دولت را مورد شک و تردید قرار می‌دهد.[۱۳۰] از این رو، شعر پروین رنگ و بوی سیاسی نیز به خود می‌گیرد و چون تعداد این‌گونه اشعار در دیوان او زیاد است، بعضی از منتقدان، شعر او را شعر «سیاست و اخلاق» نامیده‌اند. البته باید توجه داشت که این اشعار در زمان استبداد رضاشاه با شاعران آزادی‌خواه، سروده شده‌اند.[۱۳۱]

بعضی اشعار معروف[ویرایش]

اشعار پروین اعتصامی به‌دلیل محتوای پندآموز و زبان گویا و روان خود، از پیش از انقلاب تاکنون، در کتاب‌های ادبیات مقاطع مختلف تحصیلی ایران نگاشته شده‌اند. تعداد زیادی از شعرهای پروین، دارای محتوای داستانی هستند که پروین در این‌گونه شعرها مناظرهٔ دو چیز را در قالب داستان آورده‌است.[۱۳۲]

اشک یتیم

یکی از معروف‌ترین اشعار وی که تا سال‌ها در کتاب فارسی سال پنجم دبستان قرار داشت قطعهٔ «اشک یتیم» است در داستان این شعر، پیرزنی در حال تماشای گذر پادشاه است.[۱۳۳][۱۳۴] این شعر، تحت تأثیر شعر انوری، که در سال ۱۹۲۱ سروده شده، قرار گرفته‌است که از این روی نمی‌تواند اشاره مستقیم به رضاشاه داشته باشد؛ زیرا شعر انوری (با نام: نغمهٔ صبح) در ابتدای قدرت‌گیری رضاشاه سروده شده بود و به نظر نمی‌رسد مرتبط به دوران ترور در آن مقطع زمانی باشد. اما جدا از تأثیرپذیری «اشک یتیم» از شعر نغمهٔ صبح، که جهت‌گیری خاصی نسبت به رضاشاه نداشت، به‌ظاهر با فضای خفقان آن دوره در ارتباط است.[۱۳۵]

در تعزیت پدر
قطعهٔ «در تعزیت پدر» با دست خط خود پروین

پدر او نقش بسیار زیادی در گرایش پروین به شعر سرودن، آگاهی او از تحولات سیاسی روزگار و مشهور شدن پروین داشت. مرگ او در دی‌ماه ۱۳۱۶، بر انزوای پروین پس از طلاقش، افزود و مدتی او را از فعالیت ادبی‌اش بازداشت. او دو قطعه دربارهٔ مرگ پدرش و تأثیر آن بر زندگی‌اش، سروده‌است که «در تعزیت پدر» و «بی پدر» نام دارند. بخشی اندک از آنچه که پروین در «در تعزیت پدر» سروده‌است:[۱۳۶][۱۳۷]

پدر آن تیشه که بر خاکِ تو زد دستِ اَجل تیشه‌ای بود که شد باعثِ ویرانیِ من
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادندمرگ، گرگِ تو شد، ای یوسفِ کنعانیِ من
مهِ گردونِ ادب بودی و در خاک شدیخاک، زندانِ تو گشت، ای مهِ زندانیِ من

پروین در شعر «بی پدر» نیز به مرگ پدرش اشاره کرده‌است:

به سرِ خاکِ پدر، دخترکیصورت و سینه به ناخن می‌خست
که نه پیوند[استعاره ۱] و نه مادر دارمکاش روحم به پدر می‌پیوست[۱۳۸]
زن در ایران
شعر پروین اعتصامی به مناسبت رفع حجاب

پروین در طول عمر خود دربارهٔ ارتقای رتبه و مقام زن کوشید[۱۳۹] و حتی شعری نیز به نام «زن در ایران» دراین‌باره سروده‌است. به‌نوشتهٔ حداد عادل، سرودن «زن در ایران» به‌مناسبت دستور رفع حجاب توسط رضاشاه بوده‌است.[۱۴۰] به عقیدهٔ او، گرچه در ابیات اولیه اشاره به ظلم‌ها و محدودیت‌هایی دارد که در آن روزگار برای زنان وجود داشته، اما بیشتر شامل نصیحت به زنان است که در بند ظاهر و زینت و لباس نباشند و ساده‌زیستی و تقوا و دانش‌دوستی را پیشه کنند؛ از این رو با اوضاع زنان متجدد آن روزگار انطباق کامل ندارد. با این حال این شعر تنها شعر دیوان پروین است که در آن یکی از کارهای رضاشاه مورد تأیید پروین قرار گرفته و به‌سبب تأیید کشف حجاب و مذمّت چادر موجب ناخشنودی عده‌ای شده‌است.[۱۴۱] همچنین پروین در این شعر، به تیره‌روزی زنان و وضعیت بد حقوق آنان در جامعه مانند منع زنان از سوادآموزی، پرداخته‌است. او همچنین زن را اسیر نادانی و پریشانی اوضاع جامعه می‌داند. این قصیده در حقیقت ۲۶ بیت دارد؛ اما از چاپ سوم دیوان پروین به بعد، چهار بیت آخر این شعر به دلیل مغایرت با احکام اسلام در مورد حجاب، حذف شده‌است و تنها ۲۲ بیت اول، ذکر می‌شود.[۱۴۲]

چشمِ دل را پرده می‌بایست اما از عفاف چادرِ پوسیده بنیادِ مسلمانی نبود
خسروا دستِ توانایِ تو آسان کرد کار ورنه در این کارِ سخت امّیدِ آسانی نبود
شه نمی‌شد گر در این گمگشته کشتی ناخدای ساحلی پیدا از این دریایِ طوفانی نبود
باید این انوار را پروین به چشمِ عقل دید مهرِ رخشان را نشاید گفت نورانی نبود
پند و نصیحت

«پند و نصیحت» شعری است که در قالب قطعه که در کتاب متوسطهٔ سوم دورهٔ اول (سوم راهنمایی پیشین) چاپ شده‌است و محتوایی اندرزگونه دارد. این قطعه، ۸ بیت دارد که در آن به پندهایی چون «دوری از خودشیفتگی»، «غنیمت شمردن دوران جوانی»، «بردباری و صبر»، «نگاه به همه چیز به‌عنوان یک آموزگار» و «انتخاب راه درست در زندگی» اشاره می‌شود.[۱۴۳]

جوانی گهِ کار و شایستگی‌ست گهِ خودپسندی و پندار نیست
ای مرغک

ای مرغک، از معروف‌ترین شعرهای پروین است که وی در دوازده‌سالگی سروده‌است. قالب این شعر «اعنات» است، یعنی علاوه بر حفظ قافیه در مصراع‌های زوج، در مصراع‌های فرد نیز کلمات قافیه مانند آورده شده‌است. به‌طور مثال کلمات «پریدن» و «چمیدن» کلمات قافیه هستند اما در مصراع‌های فرد نیز کلمات «آشیانه» و «کودکانه»، هم‌وزن و قافیه مانند هستند. این شعر در کتاب درسی اول راهنمایی یا متوسطهٔ اول دورهٔ اول قرار دارد. همچنین پیروی پروین از سبک شعری و اصطلاحات سعدی، به‌خوبی دیده می‌شود.[۱۴۴] به‌عنوان نمونه، مصراع آخر این شعر این‌گونه است: «بر مردمِ چشم دیدن آموز» که معنی کلمهٔ مردم در این‌جا، مردمک چشم است که در شعرهای سعدی نیز بیشتر جاهایی که کلمهٔ مردم به کار رفته، منظور مردمک چشم است.[۱۴۴]

آرزوی پرواز

شعر «آرزوی پرواز»، مناظره‌ای در قالب مثنوی بین جوجه‌کبوتر و مادرش است که در کتاب فارسی پایهٔ هفتم با نام علم زندگانی، قرار دارد. سبک شعری این مثنوی نشان دهنده پیروی پروین از سبک مولانا است؛ زیرا در این شعر، آرایهٔ ادبی تمثیل دیده می‌شود که اغلب سبک شعرهای مولانا است. در این شعر جوجه‌کبوتر با خودسری شروع پرواز می‌کند اما چون هنوز پرواز را بلد نیست، از پا می‌افتد و مادرش شروع به نصیحت کردن جوجه کبوتر می‌کند؛ و در پایان شعر به مفهوم «باتجربه شدن در سایهٔ سعی و تلاش» اشاره می‌شود.[۱۴۴][۱۴۵]

متاع جوانی

شعر متاع جوانی در کتاب سال اول دبیرستان یا متوسطهٔ اول دورهٔ دوم چاپ شده‌است که مناظره‌ای بین جوان و پیرمرد است. محتوای این شعر، استفاده از تجربه‌های دیگران و غنیمت شمردن دوران جوانی است. قالب این شعر، غزل است و دارای ۷ بیت است.[۱۴۶]

جشنواره‌ها[ویرایش]

جایزهٔ ادبی پروین اعتصامی[ویرایش]

مقبرهٔ پروین اعتصامی، واقع در یکی از حجره‌های صحن اتابکی واقع در حرم فاطمهٔ معصومه.

جایزهٔ ادبی پروین اعتصامی در سال ۱۳۸۳ به‌تلاش معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در دفتر مجامع و فعالیت‌های فرهنگی آغاز به کار کرد. نخستین دورهٔ این جشنواره، در ۱۵ مرداد همان سال برگزار شد.[۱۴۷] این جایزه، با هدف تقدیر از خدمات و شخصیت پروین اعتصامی، پیشرفت خلاقیت‌ها و آثار ادبی زنان، ایجاد همبستگی بین ادبیات ملت‌ها به‌ویژه در حوزهٔ جهان اسلام، معرفی چهره‌های شاخص زنان ادیب و پژوهشگر و تقدیر از زنان در عرصهٔ ادبیات فارسی، توسط «دبیرخانهٔ جوایز سال» به زنان نویسنده اهدا می‌شود.[۱۴۸] این جایزه در روز بیست‌وپنجم اسفندماه، مطابق با روز بزرگداشت پروین اعتصامی، با مشارکت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مؤسسهٔ خانهٔ کتاب، در مراسمی به همین نام به برندگان اهدا می‌شود.[۱۴۹] این جایزه در بخش‌های مختلف شعر، ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی، ادبیات پژوهشی، شعر کودک و نوجوان، داستان کودک و نوجوان و بخش جنبی برگزار می‌شود و از برندگان مشهور این جایزه می‌توان به افرادی همچون مریم زندی، رؤیا صدر، بهناز علیپور گسکری، ترانه علیدوستی، فریبا کلهر، گیتا گرکانی و عرفان نظر آهاری و فریبا یوسفی اشاره کرد.

جشنوارهٔ فیلم پروین اعتصامی[ویرایش]

جشنوارهٔ فیلم پروین اعتصامی، هر سال به برخی زنان فیلم‌ساز که دارای فیلم بلند سینمایی هستند، جایزه اهدا می‌کند. این جشنواره بر اساس طرحی از «مازیار رضاخانی» در دی‌ماه ۱۳۸۳ تشکیل شد و تاکنون هرساله برگزار می‌شود.[۱۵۰] موضوعات فیلم‌های این جشنواره، نقش زنان در تحکیم بنیان خانواده، نقش زنان در تنظیم اقتصاد خانواده و زنان سرپرست خانوار است. این جشنواره تاکنون در ۸ دوره برگزار شده و توانسته ۸۴۴ فیلمساز زن را شناسایی و معرفی کند.[۱۵۱]

یادبود[ویرایش]

تابلوی ورودی خانهٔ پروین اعتصامی در تبریز

بیست‌وپنجم اسفندماه در تقویم رسمی ایران، به‌مناسب سالروز تولد پروین اعتصامی، «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شده‌است.[۱۵۲] دانشسرای عالی پس از انقلاب فرهنگی ایران، به دانشگاه خوارزمی تغییر نام یافت و امروزه پروین اعتصامی از مفاخر آن دانشگاه محسوب می‌شود.[۱۵۳] همچنین تعداد زیادی تندیس از پروین اعتصامی در سراسر ایران وجود دارد که از مشهورترین آن‌ها می‌توان به مجسمهٔ پروین در برج میلاد تهران، مجسمهٔ پروین در میدان اعتصامی شهرک ولیعصر تبریز[۱۵۴] و تندیس پروین در ابتدای پلکان خانه‌اش در تبریز اشاره کرد.

خانه[ویرایش]

خانهٔ پروین اعتصامی در تبریز، خیابان عباسی، جنب مسجد میرآقا، کوچهٔ ساوجبلاغی، پلاک ۶ واقع شده‌است. ساخت بنای خانهٔ پروین در تبریز به دوران پهلوی اول برمی‌گردد. در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵، این خانه به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران با شمارهٔ ۱۸۶۸۱ به ثبت رسید.[۱۵۵] هم‌اکنون این خانه به موزهٔ پروین اعتصامی تبدیل شده‌است و برخی از لوازم شخصی و کتاب‌های اعتصامی در آن‌جا نگهداری می‌شود.[۱۵۶]

خانهٔ وی در تهران، اما، هم‌اکنون به محل دفتر یک شرکت، واحدی مسکونی و یک کارگاه مبل‌سازی تبدیل شده‌است.[۱۵۷]

جستارهای وابسته[ویرایش]

استعاره[ویرایش]

  1. پدر

پانویس[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «"اختر چرخ ادب"». وبگاه تبیان. دریافت‌شده در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶.
  2. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، مقدمه.
  3. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  4. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، مقدمه.
  5. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  6. شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه.
  7. قالیباف، دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان، ۸۰۱.
  8. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  9. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم.
  10. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، مقدمه.
  11. «Khayam Persian Calendar Program - Payvand News». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ آوریل ۲۰۲۳. دریافت‌شده در ۱۷ مارس ۲۰۱۹.
  12. Moayyad، «EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA، 666-669.
  13. Moayyad، «EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA، 666-669.
  14. «یوسف اعتصامی (اعتصام‌الملک)». وبگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. دریافت‌شده در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶.
  15. کریمیان، چند سند تاریخی دربارهٔ پروین اعتصامی، مجله ادبستان، ۲۴و ۲۵.
  16. قالیباف، دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان، ۸۰۱.
  17. دیهیم، تذکرة بانوان شاعر ایران، از پروین اعتصامی تا امروز، ۱۳.
  18. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  19. نمینی، جاودانه پروین اعتصامی، ۱۸۴.
  20. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  21. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۲۴.
  22. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  23. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۵.
  24. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  25. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۵.
  26. «قطرات سه‌گانه و گوهر و اشک». فصل‌نامه‌ادبیات تطبیقی. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۱ تیر ۱۳۹۴.
  27. Moayyad، «EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA، 666-669.
  28. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۳.
  29. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۳.
  30. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۹.
  31. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۹.
  32. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۶ و ۱۷.
  33. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۸.
  34. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۸.
  35. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱.
  36. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۸ و ۱۹.
  37. اعتصامی، ابوالفتح. مجموعه مقالات و قطعات اشعار که به مناسبت درگذشت و اولین سال وفات خانم پروین اعتصامی نوشته و سروده شده‌اند. صص. ۲۳ تا ۲۶.
  38. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۸ و ۱۹.
  39. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۰.
  40. فخری، «سال‌شمار پروین اعتصامی»، ماه ادبیات و فلسفه، ۱۱۲و۱۱۳و۱۱۴.
  41. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۰.
  42. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲.
  43. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲.
  44. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۰.
  45. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۰.
  46. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۱.
  47. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲.
  48. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲.
  49. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۱.
  50. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  51. نمینی، جاودانه پروین اعتصامی، ۸۴.
  52. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۲۳.
  53. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳.
  54. روح‌الامینی، محمود (۲۸ شهریور ۱۳۷۱). روزنامه اطلاعات (۱۹۷۱۸). پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  55. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۲ و ۲۳.
  56. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۲ و ۲۳.
  57. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۳۷۰.
  58. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲.
  59. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۵.
  60. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۵.
  61. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۵.
  62. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۳۷۱.
  63. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۲۴.
  64. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۲۴.
  65. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  66. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲ و ۳.
  67. زرین‌کوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۵.
  68. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲ و ۳.
  69. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲ و ۳.
  70. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۷.
  71. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲ و ۳.
  72. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳.
  73. زرین‌کوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۵.
  74. زرین‌کوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۶.
  75. زرین‌کوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۷ و ۳۷۱.
  76. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳.
  77. زرین‌کوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۷۱.
  78. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳.
  79. زرین‌کوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۷.
  80. یوسفی، «دیداری با شاعران»، چشمه روشن، ۴۱۷.
  81. ضیاءالدّینی دشتخاکی (۲۰۲۳-۰۳-۱۶). «شعر پروین متأثر از اندیشه عصر روشنگری و پیرو قواعد مکتب نئوکلاسیک است | ایبنا». خبرگزاری کتاب ایران (IBNA). دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۶-۱۶. بیش از یک پارامتر |نویسنده= و |نام خانوادگی= داده‌شده است (کمک)
  82. آرین پور، «پروین اعتصامی»، از صبا تا نیما، تاریخ ۱۵۰ سال ادب فارسی، ۵۴۱ و ۵۴۳.
  83. دادبه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴.
  84. ابوطالب، دیوان اشعار پروین اعتصامی.
  85. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۴۱، ۴۲ و ۴۳.
  86. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴ و ۵.
  87. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴ و ۵.
  88. آرین پور، «پروین اعتصامی»، از صبا تا نیما، تاریخ ۱۵۰ سال ادب فارسی، ۵۴۴.
  89. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴ و ۵.
  90. آرین پور، «پروین اعتصامی»، از صبا تا نیما، تاریخ ۱۵۰ سال ادب فارسی، ۵۴۴.
  91. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵.
  92. آرین پور، از صبا تا نیما، ۴۸۸.
  93. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵.
  94. مسعودی، مقدمه‌ای بر سبک‌شناسی.
  95. مسعودی، مقدمه‌ای بر سبک‌شناسی.
  96. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵.
  97. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵.
  98. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵.
  99. قالیباف، دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان، ۸۰۱.
  100. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۶.
  101. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  102. اسلامی ندوشن، جام جهان‌بین، ۲۲۷.
  103. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  104. دادبه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴.
  105. دادبه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴.
  106. یوسفی، چشمه روشن، ۵۲۸.
  107. دادبه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴.
  108. دادبه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴.
  109. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۲۲۷ و ۲۳۰.
  110. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۱۳ و ۴۲۴.
  111. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۳۶۳ و ۳۷۲.
  112. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۹۸ و ۱۰۴.
  113. چاوش‌اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۹۸ و ۱۰۴.
  114. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۱۷.
  115. چاوش اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۳۱۶ و ۳۲۵.
  116. شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۶۳۹.
  117. شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۶۱۴.
  118. شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۴۶۵.
  119. شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۴۶۴.
  120. شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۴۶۴.
  121. «نظر سیدعلی خامنه‌ای دربارهٔ فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی». خبرگزاری مهر. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ اوت ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۵.
  122. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳.
  123. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  124. دادبه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳ و ۴.
  125. دباشی، شعر سیاست و اخلاق: ارمغان پروین اعتصامی به شعر معاصر فارسی، ۲۵۱ ۲۵۲.
  126. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  127. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  128. زرین‌کوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۷۰ و ۳۷۱.
  129. دباشی، شعر سیاست و اخلاق: ارمغان پروین اعتصامی به شعر معاصر فارسی، ۲۴۰.
  130. دباشی، شعر سیاست و اخلاق: ارمغان پروین اعتصامی به شعر معاصر فارسی، ۲۶۳.
  131. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  132. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، مقدمه.
  133. Moayyad، «EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA، 666-669.
  134. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۱۱۱.
  135. Moayyad، «EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA، 666-669.
  136. بهمن، پروین اعتصامی (چهره‌های درخشان)، ۲۴.
  137. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۳۰۷.
  138. ابوطالب، دیوان اشعار پروین اعتصامی، ۱۳۶.
  139. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، مقدمه.
  140. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  141. حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
  142. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۲۰۷.
  143. اکبری، فریدون (۱۳۹۱). فارسی سوم راهنمایی-۱۳۱. شرکت نشر کتاب‌های درسی ایران. شابک ۹۶۴-۰۵-۱۷۰۹-۷.
  144. ۱۴۴٫۰ ۱۴۴٫۱ ۱۴۴٫۲ اکبری، فریدون (۱۳۸۹). فارسی اول راهنمایی. شرکت نشر کتاب‌های درسی ایران.
  145. هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۱۰۲.
  146. ناکی، مسعود (۱۳۹۲). ادبیات فارسی ۱. شرکت نشر کتاب‌های درسی ایران. شابک ۹۶۴-۰۵-۰۱۱۲-۳.
  147. «آشنایی با جشنوارهٔ ادبی پروین اعتصامی». روزنامه همشهری. همشهری آنلاین. ۱۳۸۸.
  148. «فراخوان دوره جدید جایزه ادبی پروین اعتصامی». سایت الف. ۱۲ تیر ۱۳۹۳. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۵ شهریور ۱۳۹۳.
  149. «پنجمین جایزه ادبی پروین اعتصامی فراخوان داد». خبرگزاری فارس. ۱۶ خرداد ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۵ شهریور ۱۳۹۳.
  150. «آشنایی با جشنوارهٔ فیلم پروین اعتصامی». روزنامه همشهری. همشهری آنلاین. ۱۳۸۸.
  151. باشگاه خبرنگاران (۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳). «جشنواره فیلم پروین اعتصامی». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱ ژوئن ۲۰۱۵.
  152. پایگاه خبری آفتاب (۲۵ اسفند ۱۳۸۹). «بیست و پنجم اسفندماه، روز بزرگداشت پروین اعتصامی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۷ اوت ۲۰۱۴.
  153. دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳.
  154. سازمان زیباسازی شهر تبریز (۱۵ شهریور ۱۳۹۳). «ساخت تندیس پروین اعتصامی». بایگانی‌شده از اصلی در ۳ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱ ژوئن ۲۰۱۵.
  155. دانشنامهٔ تاریخ معماری ایران‌شهر. فرهنگستان هنر. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  156. «جاذبه‌های توریستی کلان‌شهر تبریز». سازمان توسعه گردشگری. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۵.
  157. «خانه «پروین اعتصامی» کارگاه مبل‌سازی شده!». روزنامه ایران (۵۵۵۹): ۲۴. ۲۵ دی ۱۳۹۲. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵.

منابع[ویرایش]

  • Moayyad, Heshmat (1998). "EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN". ENCYCLOPÆDIA IRANICA (به انگلیسی). Vol. VIII. p. ۶۶۶–۶۶۹. Archived from the original on 29 July 2015.
  • Kramarae and D. Splender (2000). Routledge International Encyclopedia of Women: Global Women's Issues (به انگلیسی). Routledge. p. ۱۲۷۳.

برای مطالعه بیشتر[ویرایش]

  • وهمن، فریدون؛ موید، حشمت (۱۳۷۴). «شبنمی روزی (چند گفتار دربارهٔ شعر پروین اعتصامی)». مجله ایران‌شناسی. تهران (۲).
  • متینی، جلال (۱۳۸۰). «نامه‌های پروین اعتصامی و چند نکته دربارهٔ دیوان شعر و زندگانی وی». مجله ایران‌شناسی. تهران (۴۹).
  • موید، حشمت (۱۳۶۶). «برگزیده‌ها: به یاد هشتادمین سالگرد تولد پروین اعتصامی». مجله ایران‌شناسی. تهران (۲۱).
  • موید، حشمت (۱۳۶۸). «جایگاه پروین اعتصامی در شعر فارسی». مجله ایران‌شناسی. تهران (۲).

پیوند به بیرون[ویرایش]