فدایی ارمنی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
فدائیان ارمنی
گروهی از فدائیان ارمنی با پرچم فدراسیون انقلابی ارمنی، متن بر روی پرچم «مرگ یا آزادی»
فعال۱۸۸۰–۱۹۲۰
کشورارمنستان غربی
ارمنستان
وفاداریارمنیان
گونهشبه‌نظامی
اندازه۴۰٬۰۰۰ تا ۵۰٬۰۰۰ نفر[۱][۲]
نبردهاجنبش آزادی بخش ملی ارمنی
فرماندهان
پیش از سال ۱۸۹۳استپانوس مخیتاریان
۱۸۹۳–۱۸۹۹سروب واردانیان
۱۸۹۹–۱۹۰۴آندرانیک اوزانیان
۱۹۰۴–۱۹۰۷کوورک چاووش

فدایی ارمنی (به ارمنی Fidayi ,Ֆիդայի)، گاهی واحد نامنظم ارمنی یا شبه نظامی ارمنی هم می‌نامند. فدائیان ارمنی از افراد غیرنظامی بودند که به‌طور داوطلبانه خانواده خود را ترک کرده و یک واحد دفاعی یا گروه‌های نظامی را تشکیل می‌دادند.[۳]

تشکیلات نظامی فدائیان[ویرایش]

تشکیلات نظامی فدائیان ارمنی در سال ۱۸۸۰م شکل گرفت، ولی شکل منظم و سازمان یافته نداشت. اولین برخورد نظامی فدراسیون انقلابی ارمنی مربوط می‌شود به گروه سرکیس گوگونیان و مبارزات آن‌ها که در ارمنستان غربی به وقوع پیوست.

تسلیحات نظامی فدراسیون انقلابی ارمنی به‌طور عمده از طریق ارمنی‌های ثروتمند روسیه خریداری می‌شد در اختیار حزب قرار می‌گرفت. بر این اساس، حزب در کنار فعالیت‌های سیاسی خود، فعالیت‌های نظامی را نیز سازمان بخشید. همزمان با اعزام نیروهایی برای تبلیغات سیاسی به نواحی مختلف افرادی نیز به منظور پایه‌ریزی امکانات نظامی به نواحی حساس و مورد توجه از دیدگاه فدراسیون انقلابی ارمنی فرستاده شدند. یکی از نواحی ایران بود که عاملی برای تحت فشار قرار دادن عثمانی به حساب می‌آمد. اولین کارخانه اسلحه سازی و انبار تسلیحات حزب در ایران در دو ناحیه سلماس و تبریز قرار گرفت.

رهبری این تشکیلات برای مدت زمانی طولانی در دست یکی از افراد حزب به نام «گالوست آلویان» که اهل ایروان بود قرار داشت. عده‌ای از اعضای حزب که زمانی در ارمنستان روسیه و در ارتش روسیه خدمت می‌کردند وظیفه آموزش نظامی افراد را برعهده داشتند.

رزمندگان داشناکسوتیون، فدایی خوانده می‌شوند و لباس‌های نظامی مخصوص به خود داشتند. تأمین آن‌ها با اعضایی از حزب بود که مشاغل آزاد داشتند. هر گروه فدایی را یک رهبر نظامی اداره می‌کرد که فرماندهی گروه را بر عهده داشت. از سویی حزب این فدائیان دلیرانی محسوب می‌شدند که حاضرند جان خود را در راه آرمان‌های وطنشان از دست دهند.[۴]

نبردها[ویرایش]

فدائیان ارمنی
از چپ به راست: آرشاک گافاویان معروف به کِری، یپرم‌خان و خچو

هراند پاسدرماجیان در کتاب «تاریخ ارمنستان» می‌نویسد:

«در قبال کشتارهایی که در ارمنستان غربی صورت می‌گرفت ملت ارمنی دریافته بود که عدم مقاومت در برابر ستم و تعدی، نوعی تشویق به تعدی است، این بود که فکر یک مقاومت مسلحانه به طرزی اجتناب ناپذیر زمینه پیدا کرده بود. در مناطق مختلف ارمنستان عثمانی مردانی که به کوهستانها پناه برده بودند، در آنجا به صورت دسته‌هایی مجتمع می‌شدند و جنگ پارتیزانی راه می‌انداختند. (فدایی) ارمنی تبدیل به نوعی مبارز افسانه‌ای شد و شجاعت و ازجان گذشتگی آنان تا به امروز در ذهن و انگار ملت ارمنی باقی‌مانده.»

«این مردان قهرمان بودند و در واقع به جرات می‌توان گفت برای پیدا کردن امثال و نظایرشان باید به دوران ارمنستان باستان بازگشت. البته کسان دیگری هم با جوش خروش کمتری بودند که کارهای قهرمانانه‌ای انجام می‌دادند، لیکن شاید قابل مقایسه با آن مردان خارق‌العاده نبودند.»

«چه فداکاری‌ها شد و چه عملیات قهرمانانه‌ای در طول این مبارزات صورت گرفت، و چند بار این ضرب‌المثل نظامی روسی مصداق پیدا کرد که می‌گوید: (بمیر، ولی برادرت را نجات بده)»

نبردهای واحدهای داوطلب ارمنی

میکائل واراندیان در کتاب ارمنستان و مسئله ارمنی می‌نویسد:[۵]

«چیزی دردناک تر و تاثرانگیزتر از این تاریخ رستاخیز ملت ارمنی وجود ندارد. نسل‌های کاملی به دست بیرحم‌ترین حکومت‌های استبدادی ازبین رفتند. هزاران جوان وابسته به طبقات مختلف ملت سر از پا نشناخته و بدون فکر و امید برگشت خود را به مهلکه انداختند و در نبردی مذبوحانه با قدرتی استبدادی درگیر می‌شدند و در صحنه نبردها یا بر سر چوبه دارها یا در زندان جان می‌سپردند.»

همکاری فدائیان ارمنی در آزادی ملت‌های دیگر[ویرایش]

یپرم خان ارمنی و جعفرقلی سردار اسعد بختیاری در لباس رزم به اتفاق گروهی از مجاهدین مسلح ارمنی و بختیاری.

نهضت انقلابی ارمنی کار خود را محدود به مبارزه برای دفاع از موجودیت ملت ارمنی نکرد. این نهضت در وفاداری به شعار خود که: «هر جا که قوی تری است باید طرف ضعیف تر را گرفت.» دامنه فعالیت خویش را گسترش داد و کمکی فعالانه به ملتهای دیگر را آغاز نمود. یکی از این فعالیت‌ها شرکت در جنبش مشروطه ایران بود.

با دیدن این عمل بود که بارون نولد[۶] سخنگوی روسیه در مجلس دوما می‌گوید:

«به هر صورت ضروری است که این اجتماع نیرومند را از بین ببریم، اجتماعی که در آن واحد در سه جبهه می‌جنگد و نهضت‌های انقلابی را در سه جبهه تقویت می‌کند.»[۷]

موران در کتاب فنلاند و قفقاز می‌نویسد:[۸]

«روسیه به فرد ارمنی مشکوک است، نه تنها به علت گرایشهای خاصه خواهیش بلکه به سبب خمیر مایه آزادیخواهی و دموکراسی عجین با افکارش. ارمنی به مقتضای طبیعتش و به دلیل نوعی سرشت نژادی دلبسته به نوعی جامعه کاملاً متفاوت با اجتماعی است که فرد روس با آن سازگار می‌شود. ارمنی در کشوری با رژیم استبدادی چیزی بجز یک عنصر مخالف نمی‌تواند باشد.»[۹]

شخصیت‌های سیاسی و فرماندهان فدائیان ارمنی

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. Hambarian, A. S. (1989). "Սասունի 1904 թվականի գոյամարտը [1904 Sasun war]". Patma-Banasirakan Handes (in Armenian) (4): 26. ISSN 0135-0536
  2. By Joan George "Merchants in Exile: The Armenians of Manchester, England, 1835–1935" page 184
  3. Vartanian, H.K. The Western Armenian Liberation Struggle Yerevan, 1967
  4. Hovannisian, Richard G. (1967). Armenia on the Road to Independence, 1918. Berkeley: University of California Press. pp. 43–44. ISBN 0-520-00574-0.
  5. The Armenian Question, encyclopedia, Ed. by acad. K. Khudaverdyan, Yerevan, 1996, p. 432.
  6. baron boris nolde
  7. The Great War and the Origins of Humanitarianism, 1918-1924, By Bruno Cabanes
  8. Au seuil de l'Europe: Finlande et Caucase, par Pierre Morane
  9. http://www.alibris.com/Au-Seuil-de-LEurope-Finlande-Et-Caucase-Pierre-Morane/book/15254558