شهاب‌الدین اشراقی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از شهاب الدین اشراقی)
شهاب‌الدین اشراقی
شهاب‌الدین اشراقی
زادهٔ۸ بهمن ۱۳۰۴ خورشیدی
شهرستان قم
درگذشت۲۱ شهریور ۱۳۶۰ (۵۵ سال)
علت مرگسکته مغزی و قلبی
آرامگاهمسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه
محل زندگیقم، نجف و پاریس
ملیت ایرانی
تحصیلاتاجتهاد
شناخته‌شده برایمدرس عالی حوزه علمیه قم
آثار
  • «سخن حق» (در پنج مجلد)
  • «چهره‌های درخشان»
  • «پاسداران وحی»
  • «حقیقت جهاد در مکتب اسلام»
  • «شرح و تعلیقة بر کتب عروة الوثقی و الوسیلة النجاة»
عنوانآیت الله
همسر(ها)صدیقه مصطفوی
فرزندانزهرا (۱۳۴۳)، عاطفه، نفیسه، نعیمه (۱۳۴۴)، محمدتقی، علی و مرتضی
خویشاوندان

شهاب‌الدین اشراقی (۸ بهمن ۱۳۰۴[۱] در قم – ۲۱ شهریور ۱۳۶۰) روحانی ایرانی و داماد روح‌الله خمینی بود. برجسته‌ترین نیای پدری وی حاج میرزا محمد ارباب قمی از مراجع وقت از شاگردان برجسته میرزای شیرازی بود. جد مادری شهاب‌الدین اشراقی دختر احمد طباطبایی قمی برادر بزرگ حسین طباطبایی قمی از مراجع وقت می بود.

شهاب‌الدین اشراقی در دی‌ماه ۱۳۲۹ صدیقه خمینی دختر بزرگ روح‌الله خمینی را خواستگاری کرد. در بهمن همان سال جشن عقد برگزار گردید و چهارده ماه بعد یعنی بعد از عید نوروز سال ۱۳۳۱ زندگی مشترک آن دو رسماً آغاز شد. حاصل این ازدواج هفت فرزند به نام‌های: نفیسه، زهرا، نعیمه، علی، عاطفه، محمدتقی و مرتضی می‌باشد.

تحصیلات[ویرایش]

شهاب‌الدین اشراقی پس از گذراندن دبیرستان وارد حوزه علمیه قم شد. او دوره ادبیات و منطق و تفسیر را از پدرش آموخت و فلسفه را نزد سید محمد حسین طباطبایی گذراند و درس خارج فقه و اصول را نزد استادانی همچون:حائری یزدی، سید محمد محقق داماد، سید حسین طباطبایی بروجردی و سید روح‌الله خمینی حاضر شد و به مقام اجتهاد رسید. وی همچنین به زبان فرانسه نیز تسلط داشت.

فعالیت سیاسی[ویرایش]

شهاب‌الدین اشراقی با شروع نهضت انقلاب اسلامی به جمع یاران روح‌الله خمینی پیوست و با تبعید روح‌الله خمینی و مصطفی خمینی به ترکیه و سپس نجف، مسئولیت دفتر وی را در قم به عهده گرفت و به همین دلیل توسط ساواک دستگیر و در سال ۱۳۴۴ به مدت ۵ سال به همدان تبعید شد.

شهاب‌الدین اشراقی پس از پایان دوران پنج ساله تبعید و بازگشت به قم و نیز در آستانه آغاز مبارزات مردم و با گرم شدن تنور مبارزات مردمی نقش مهم‌تری را به عنوان امین و وکیل تام‌الاختیار رهبر نهضت اسلامی به عهده گرفت. وی در حقیقت یکی از حلقه‌های وصل نجف و ایران به‌شمار می‌رفت و خصوصاً پس از به دست گرفتن دوباره اداره دفتر روح‌الله خمینی در قم، وظیفه سنگین‌تر حمایت از خانواده زندانیان سیاسی را نیز انجام می‌داد. با هجرت روح‌الله خمینی از نجف به نوفل لوشاتو فرانسه، شهاب‌الدین اشراقی نیز به آنجا رفت و تا بازگشت روح‌الله خمینی به ایران، به عنوان امین و وکیل کنارش ماند.

مسئولیت‌ها[ویرایش]

داماد ارشد روح‌الله خمینی ۹ مأموریت مهم را بنا به خواسته وی انجام داد. وی با اینکه یک بار در سال ۵۸ سکته قلبی کرد و نیاز به استراحت داشت اما از انجام ماموریت‌هایی که روح‌الله خمینی به دوش وی می‌گذاشت دریغ نورزید و بالاخره جان خود را نیز در راه انجام یکی از این ماموریت‌ها گذاشت. شاید عدم قبول مسولیت ریاست شورای عالی قضایی که از سوی روح‌الله خمینی به او پیشنهاد شده بود و انجام کارهای سخت و بی‌هیاهو، دلیلی برای علو طبع و تواضع او باشد. شهاب‌الدین اشراقی در رابطه با عدم پذیرش مسولیت ریاست شورای عالی قضایی طی مصاحبه ای که با روزنامه کیهان مورخه ۲۵ اسفند ۵۸ داشت بیان می‌کند: «من تاکنون هیچ پست اجرایی را که بارها به من پیشنهاد شده‌است نپذیرفته‌ام، حتی شغل آقای دکتر بهشتی (ریاست شورایعالی قضایی) را امام به من توصیه فرمودند که من قبول نکردم».

شهاب‌الدین اشراقی در برههٔ حساس بعد از انقلاب اسلامی به نمایندگی و دستور روح‌الله خمینی برای بررسی معضلات و مشکلات و حوادث پیش آمده مسوولیت‌های خطیری را بر عهده گرفت که از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی برای بررسی حوادث کردستان
  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی برای بررسی حوادث بندر ترکمن
  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی در وزارت نفت
  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی در دادگستری
  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی برای بررسی حوادث حزب خلق مسلمان
  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی در خصوص پاکسازی آرم و نماد شاهنشاهی در کشور
  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی در خصوص رسیدگی به وضعیت جنگ‌زدگان
  • نماینده ویژه روح‌الله خمینی در هلال احمر
  • نماینده روح‌الله خمینی در خصوص رسیدگی به وضعیت بازماندگان اتفاقات نوژه
  • نماینده روح‌الله خمینی در ارتش و شورای عالی دفاع
  • عضو هیئت سه نفره حل اختلاف قوا

در ۱۲ فروردین ۱۳۶۰ هیئت حل اختلافی مرکب از مهدوی کنی (نمایندهٔ خمینی)، شهاب‌الدین اشراقی (نمایندهٔ بنی‌صدر) و محمد یزدی (نمایندهٔ مجلس و رجایی) تشکیل گردید.

هیئت در ۱۰ خرداد ۱۳۶۰ بنی صدر را در مواردی از جمله مطرح کردن موضوعات اختلاف‌برانگیز در سخنرانیها و مصاحبه‌های خود متخلف شناخت.[۲]بنی‌صدر نظر هیئت را قبول نکرد و مراجعه به آرای عمومی را راه حل اختلافات دانست.

با ابلاغ حکم محمدرضا مهدوی کنی، روح‌الله خمینی پیام نسبتاً مفصلی خطاب به مردم ایران صادر کرد که در آن ضمن اشاره به وضعیت حساس کشور، هفت تذکر را پیرامون ضرورت حفظ وحدت مطرح نمود که نشان‌دهنده حساسیت فوق‌العاده وی نسبت به اختلافات بود. از همین رو شهاب‌الدین اشراقی با وجود آنکه شأنی اجل بر نمایندگی هر یک از طرف‌های درگیری داشت، به دلیل شرایط حساس و جنگی و به خاطر توصیه و تأکید و فرمان روح‌الله خمینی، نمایندگی رئیس‌جمهور را پذیرفت و بدین ترتیب شخصیتی که همواره به عنوان فردی بی‌طرف، مستقل و نماینده ویژه رهبر انقلاب اسلامی مشهور بود، با وجود احترام قلبی به تمام جناح‌های مملکتی، مسئولیتی را پذیرفت که قلباً به آن راضی نبود.

در همین ایام صد و بیست تن از نمایندگان مجلس با امضای نامه‌ای خواستار رسیدگی به کفایت سیاسی رئیس‌جمهور می‌شوند. متعاقب بالا گرفتن بحران و به بن‌بست رسیدن کار هیئت سه نفره حل اختلاف، در ۲۵/۳/۱۳۶۰، دفتر روح‌الله خمینی، متن استعفانامه شهاب‌الدین اشراقی را به شرح زیر در اختیار خبرگزاری پارس قرار داد:

بسم الله الرحمن الرحیم
مردم شریف ایران، من با اجازه حضرت امام مدظله‌العالی نمایندگی آقای بنی‌صدر را برای هیئت حل اختلاف پذیرفتم، تا بلکه او را به راه قانون بیاورم، ولی متأسفانه نشد که نشد. بعضی از اطرافیان ایشان به قدری وابسته‌اند و خطرناک که هیچ شکی نیست که هر چه می‌شود درست در خط اجانب است. چقدر امام امت او را موعظه کردند که بر خلاف قانون نکن. دیدید که نگذاشتند گوش کند. من انشاءالله در یک مصاحبه تمام چیزهایی را که از نزدیک خود شاهد آن بوده‌ام، برای مردم مبارز ایران شرح خواهم داد، ولی فعلاً از نمایندگی او استعفا می‌نمایم.

— شهاب‌الدین اشراقی
۲۵/۳/۶۰

در پی این استعفا هیئت سه نفره منحل شد.

درگذشت[ویرایش]

شهاب‌الدین اشراقی یکبار در بهمن ماه ۱۳۵۸ بر اثر سکته قلبی بستری شد. سکته دوم وی در مأموریتی که از سوی روح‌الله خمینی برای رسیدگی به خانواده بازماندگان اتفاقات نوژه به وی محول شده بود در مرداد ماه سال ۱۳۶۰ در شهر همدان رخ داد و پس از یک دوره بیماری در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۶۰ درگذشت و در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه مدفون گردید.

زهرا اشراقی در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق در ۲۲ آبان ۱۳۹۶ گفت که به خاطر اشتهار یافتن پدرش شهاب‌الدین اشراقی به هواداری از ابوالحسن بنی صدر، «تندروها» بعد از درگذشت او با برگزاری «مراسم عزا» برای او مخالفت کرده‌اند و خانواده، نهایتاً به برگزاری یک «مراسم معمولی» تشییع بسنده کرده‌اند.[۳]

از وی چهار دختر و سه پسر به نام‌های: زهرا، عاطفه، نفیسه، نعیمه، محمدتقی، علی و مرتضی اشراقی به‌جامانده‌است.

آثار[ویرایش]

شهاب‌الدین اشراقی در کنار فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی، از فعالیت‌های علمی نیز دریغ نمی‌کرد. او چندین کتاب فقهی و تفسیری و کلامی تألیف کرد که هر یک ابعادی از اندیشه وی را نمایان می‌سازد.

  1. کتاب «سخن حق» (در پنج مجلد ) که با شیوه ای نوین و منحصر بفرد در تفسیر قرآن کریم نگاشته شده‌است.
  2. کتاب «چهره‌های درخشان» که شرحی مبسوط در رابطه با آیه تطهیر می‌باشد.
  3. کتاب «پاسداران وحی» که نقدی بر کتاب «شهید جاوید» مرحوم صالحی نجف آبادی می‌باشد.
  4. کتاب «حقیقت جهاد در مکتب اسلام» که پیرامون مبحث جهاد بحث شده‌است.
  5. شرح و تعلیقة بر کتب عروة الوثقی و الوسیلة النجاة

این آثار توسط فرزندش مرتضی اشراقی پس از بازنگری و تحقیقات علمی چاپ و در اختیار عموم قرار گرفته‌است.

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ اوت ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹.
  2. روزنامهٔ کیهان، 12 خرداد 1360.
  3. «ناگفته‌های نوه آیت‌الله خمینی از دوران رهبریش: گزینش، من را هم رد کرده بود». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۴ نوامبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۷.

منابع[ویرایش]