سفیداب

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

سفیدآب از چربی حیوانات (عموما مغز استخوان)و روی یا نقره تولید میشود و قدیمی ترین ماده آرایشی و لایه بردار صنعتی ساخته دست بشر است.سفید آب روی وزنی سبک تر دارد و عموما برای سفید سازی پوست و لایه برداری و سفید اب نقره برای ضد عفونی کردن پوست کاربرد دارد.

تا کنون ماده ای بی خطر تر و قدرت مند تر از سفید آب جهت پاکسازی و گندزدایی پوست شناخته نشده و این ماده سنتی و قدیمی هنوز بسیار سالم تر و کم خطر ترین لایه بردار و روشن کننده پوست به حساب می آید.

عوارض استفاده[ویرایش]

تا کنون به جز حساسیت‌های نادر به چربی‌های حیوانی عوارض سوء برای این محصول گزارش نشده است.

کاربرد سنّتی[ویرایش]

استفاده این فراورده منحصر به هنگام استحمام نیست بلکه در گذشته، به همراه سرخاب، سرمه، حنا، وسمه، زرک و غالیه یکی از ستون‌های هفت‌گانه بَزَک (آرایش سنّتی زنانه در ایران) بوده‌است و به سبب همین همراهی همیشگی، اصطلاح سرخاب ـ سفیداب به فرهنگ عامّه پارسی وارد شد که اشاره به ادوات و لوازم آرایش زنانه دارد و سرخاب ـ سفیداب کردن، به معنای آرایش کردن بانوان به کار می‌رود. البتّه سفیداب در مقام یک فراورده صرفاً آرایشی و فارغ از کاربرد متداول آن یعنی پاک کنندگی، تعریفی مجزّا و اندکی متفاوت دارد که عبارت است از گَرد سفیدی که زنان برای آرایش و سفید کردن بر پوست صورت خود می‌مالند.[۱][۲]

تولید صنعتی[ویرایش]

امروزه بر پایه سفیداب، شامپوهایی تولید و در بازار ایران به فروش می‌رسند. امّا این فراورده تا به امروز به همان شیوه سنّتی تولید و عرضه شده و هیچ گونه دگرگونی چه از دید فرمولی و چه از دید کیفیّت عرضه و بسته‌بندی نداشته و از جمله فراورده‌های صنعتی بسیار ابتدایی است که تا حدودی فراموش شده‌است.

سفیداب قلع[ویرایش]

سپیداب اَرزیر یا سفیداب ارزیز یا سپیداب قلع، از رنگ‌های غیرشفاف و حاجب ماوراء است و به‌جایِ رنگ سفید به‌کار می‌رود. این سپیداب در بسیاری از منابع به اشتباه با «سپیداب شیخ» (نام دیگر «سپیداب سرب») یکی انگاشته شده‌است.[۳] در کتاب بیان الصناعات، در مورد ساختِ «سفیداب ارزیز» آمده: بستانَد یک وقیه[۴] ارزیز و بگدازدش و مثقالی سرمهٔ سوده با وی بیامیزد و چندان رهاش کند که مرده شود. پس بیرونش آرَد و به آب‌نمک وی را بساید وزان‌پس بشویدش، یعنی آب بر وی ریزد و زمانی رهایش کند. چون آب صافی شود، آب را بر وی همی‌ریزد، باری چند همچنین کند تا شسته گردد، و چون خشک شود، بستانَد از وی چندان‌که خواهد، و همچندِ وی ژیوه با وی بیامیزد و هر دو را به هم نیک بساید. پس شیشه‌ای را به گِل حکمت محکم بیَنداید و آن داروی سوده در وی کند و سه شبانروز بر آتش نرم بریانش کند، پس از آن بیرونش آورَد و به آب‌نمک وی را بساید تا سپید و پاکیزه گردد چون خشک شود.[۵]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. «معرّفی کتاب کلثوم ننه». وبگاه انسان‌شناسی و فرهنگ. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰.
  2. «بزک کردن». لغت‌نامه دهخدا.
  3. رک: فرهنگ فارسی معین
  4. وقیه برابر هفت مثقال یا چهل درهم سنگ است (رک: لغت‌نامهٔ دهخدا)
  5. حبیش تفلیسی، بیان‌الصّناعات، تصحیح ایرج افشار در مجلّهٔ فرهنگ ایران‌زمین، سال ۱۳۳۶، ص۳۰۳