درگاه:ادبیات/نوشتار برگزیده
صادق هدایت بیشتر داستانهای مجموعهٔ سگ ولگرد را پیش از سال ۱۳۲۰ خورشیدی نوشته بود اما به دلیل ممنوعالقلم بودن، امکان چاپ داستانها وجود نداشت. پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم در شهریور ۱۳۲۰، با از میان رفتن بساط سانسور دولتی، «سگ ولگرد» نیز امکان چاپ مییابد. «سگ ولگرد» داستانی کنایی و نمادین است که از زاویهٔ دید دانای کل روایت میشود. منتقدان «سگ ولگرد» را داستانی اگزیستانسیالیستی بهشمار آورده و آن را در کنار برخی دیگر از داستانهای کوتاه هدایت مانند «زندهبهگور» و «تاریکخانه»، از آن دسته روانداستانهای وی دانستهاند که با تکنیکهای واقعگرایی نوشته شدهاند. «سگ ولگرد» همچنین تاکنون از جنبههای روانشناسانه، اسطورهشناسانه، تطبیقی، اخلاقی، اجتماعی، و فلسفی نیز نقد شده است.
صادق چوبک و احمد شاملو از جمله نویسندگان و شاعرانی هستند که با تأثیر از «سگ ولگرد» به آفرینش آثاری پرداختهاند. «سگ ولگرد» تاکنون به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، ترکی استانبولی، ارمنی، بلغاری، و قزاقی ترجمه و منتشر شده است.
محمود نگارش این رمان را از ۱۳۴۲ آغاز کرد و آن را در بهار ۱۳۴۵ به پایان رساند. او به دلیل مهیا نبودن شرایط انتشار رمان، بخشهایی از آن را در برخی نشریات منتشر کرد. با اینهمه تا سال ۱۳۵۳ موفق به چاپ رماناش نشد. کتاب به طور کامل اولبار در سال ۱۳۵۳ توسط مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر در تهران چاپ شد و پس از انتشار با اقبال عمومی مواجه شد که البته پس از گرفتار شدن در دستگاه سانسور دولتی و توقیف آن به دلایل سیاسی، تا ۱۳۵۷ اجازهٔ نشر مجدد نیافت. کمی پیش از انقلاب ۵۷ و به خاطر از بین رفتن سانسور دولتی بار دیگر منتشر شد و تا ۱۳۶۰ بارها توسط انتشارات امیرکبیر و ناشران غیرمجاز تجدید چاپ شد. پس از آن، به دلیل وجود تصاویر و صحنههای جنسی، مستهجن تشخیص داده و دوباره توقیف شد. این کتاب یکی از پرتیراژترین رمانها به زبان فارسی است.
همسایهها رمانی است در گونهٔ ادبیات واقعگرایانهٔ اجتماعی، که بهعنوان اولین رمان نویسنده بهسرعت او را وارد دنیای جدی و حرفهای ادبیات زمانهٔ خود کرد و برخی آن را یکی از بهترین رمانهای فارسی و از بهترین آثار محمود میدانند. محمود با استفاده از تکنیکهایی مانند «نقل حادثه در لحظهٔ وقوع»، «مونتاژ» و به تبع آن «توهم زمانی»، مشخصات کلاسیک رئالیسم را پشتسر میگذارد.
احمد محمود در همسایهها با اینکه به زندگی طبقات فرودست اجتماع پرداخته و از رنج آنها میگوید اما در ایدئولوژی خود و جانبداری از این طبقات، معتدل بوده و بازتاب دقیق حوادث را بر آنچه هوادار آن بوده، ترجیح دادهاست. او همچنین خرافهپرستی و اختلاف طبقاتی را نقد کرده و از زندگی خود و تجربیاتش برای بازسازی و بازنمایی فضای پررنج و دشوار مردمان داستان و همینطور گرایشهای سیاسی آنها بهره بردهاست. این رمان تاکنون از منظرهای روانکاوانه، مارکسیستی، جامعهشناختی، تطبیقی و پسااستعماری بررسی شدهاست.
همسایهها به زبانهای کردی سورانی، عربی، روسی، آلمانی و انگلیسی ترجمه شدهاست.