ججوخان
این مقاله دارای چندین مشکل است. خواهشمندیم به بهبود آن کمک کنید یا در مورد این مشکلات در صفحهٔ بحث گفتگو کنید. (دربارهٔ چگونگی و زمان مناسب برداشتن این برچسبها بیشتر بدانید)
|
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای مورد استفاده در ویکیپدیا نیست. |
ججوخان | |
---|---|
محل زندگی | درگز، خراسان، ایران |
دیگر نامها | جه جو |
عنوان | سردار ملی |
دوره | قاجار |
همسر(ها) | شاهسیار |
فرزندان | قدم یار شیرین |
والدین | الله وردی بیگ |
ججوخان از خوانین ترک خراسان بود. وی در روستای حصار لطف آباد به دنیا آمد، پدرش الله وردی بیک بود. الله وردی بیک در زمان محمد علیخان حاکم درگز به حکمرانی منطقه میانکوه درگز به مرکزیت کبکان منصوب میشود.
جَجوخان، اهل روستای حصار لطف آباد، درگز بودهاست و خانه پدری ججوخان بغیر از اینکه در روستای حصار لطف آباد بوده، الله وردی خان، پدر ججو، در درگز نیز، منزل داشتهاست، که در خیابان قدیم نادری درگز کوچه نرگس، مقابل مسجد گلریزیهای درگز بودهاست
ججو در جوانی پدرش حاکم میانکوه را از دست میدهد. موروثی بودن حکومت و رفتار خوب و مردمی الله وردی بیگ باعث میشود پسرش ججو از طرف محمد علیخان حاکم درگز با تأیید استاندار وقت، به جانشینی وی منصوب شود و عنوان «بیگ» به وی داده میشود. ججو بیگ وقتی جانشین پدر میشود چهل نفر سوار مسلح برای رتق و فتق امور و برقرای امنیت منطقه در اختیار داشت.
جَجوخان چون فهمید حاکمان وقت دنبال فساد و ظلم و ستم به مردم بوده و به ناموس آنان تعرض میکنند، به حاکمیت موروثی خود یعنی به حکومت میانکوه، پشت پا زد و به دنبال اهداف انسانی و آزادیخواهی رفت، و چون مشروطه حرف دل مردم ستم کشیده را میزد، جزء مشروطه خواهان درآمد.
مقاومت ججوخان[ویرایش]
ججوخان، فرزند الله وردی بیگ از خوانین ترک خراسان، فرزند ججو بود، ججو در نوجوانی پدرش را از دست داد و حکومت درگز مقام پدرش را به او تفویض نمود و به حکومت میانکوه (در منطقه درگز) منصوب شد، زیرا اهالی آن جا کرد بودند و شورش میکردند. در آن زمان روسیه و انگلیس کاملاً بر تصمیمگیریهای ایران اثرگذار بودند. ججوخان پس از مدتی قصد داشت وارد قوچان شود و نیروهای ملی را علیه روسها بسیج نماید، پس از بمباران حرم رضا، روسهای تزاری که ججوخان را مخالف اهداف و امیال تجاوز کارانه خویش میدیدند، در صدد دستگیری ججو برآمدند، ججو در اسفند ۱۲۹۰ خورشیدی دستگیر شد ولی پس از مدتی از زندان روسها گریخت. ججو مبارزه علیه روسها را ادامه داد، به پاسگاهها و پایگاههای آنها در نواحی مرزی شبیخون میزد و افسران و سربازان روس را میکشت و اسلحه و مهمات آنها را بین سواران خود تقسیم مینمود، روسها از دولت احمد شاه خواستند که ججو را دستگیر کند ولی دولت گفته بود این کار از عهده ما ساخته نیست.
پس از این جریان، روسها تمام نیروهای خود را علیه ججو بسیج کرده و به تعقیب او فرستادند. تعقیبها مؤثر واقع نشد. ججو، به عنوان یک ایران دوست روس ستیز محبوب مردم بود؛ ججوخان یاور ستم دیدگان بود و در حمله ملخها انبارهای محتکرین را شکست و گندم را بین فقرا و بیچارگان تقسیم میکرد
جَجوخان و مشروطه[ویرایش]
انقلاب مشروطیت یک رویداد ناتمام دمکراسی خواهی حق محور در تاریخ معاصر ایران است. قیام مشروطهٔ ایران مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطهٔ قانونمند رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد. در منطقه شمال خراسان مردم به رهبری ججوخان در راستای دفاع از خواستههای بحق مشروطه به پا خواستند. ججوخان سردار ملی (شمال شرق ایران) در نوجوانی پدرش را از دست داد. در هنگام انقلاب مشروطیت در سال ۱۹۰۶ میلادی حکومت سنتی و محلی مقام سنتی پدرش را به او تفویض نمود، بدینسان او رسمأ به حکمرانی منطقه خراسان به مرکزیت میانکوه منصوب شد. در آن زمان روسیه و انگلیس کاملأ بر تصمیمگیریهای ایران اثرگذار بودند. ججوخان پس از مدتی در صدد انتقال مرکزیت حکومت محلی به شهر قوچان (مرکز تاریخی حکومت محلی افشار از سال ۱۶۱۰ میلادی به بعد) برآمد تا رسمأ حکومت ایالتی- ولایتی مشروطه منطقه خراسان را اعلام، و بدینسان نیروهای ملی و قومی را علیه روسها که منطقه شمال خراسان را اشغال کرده بودند، بسیج نموده تا آنان را مجبور به ترک ایران کند. پس از بمباران حرم رضا، روسهای تزاری که سردار ملی افشار را فردی با صلابت، پرقدرت و مخالف اهداف و امیال تجاوزکارانه خویش میدیدند در صدد دستگیری او برآمدند. ججوخان با همکاری ستون پنجم (طرفداران محمدعلی شاه که مخالف دمکراسی مشروطه بودند) یکبار دستگیر شد اما بواسطه اینکه او سرداری بسیار حرفهای و چیرهدست بود با مهارت و ظرافت خاصی از زندان روسها گریخت.
مبارزه علیه روسها[ویرایش]
ججوخان مبارزه علیه روسها (عوامل خارجی ضد دمکراسی و آزادی در ایران مشروطه) و محمد علی شاه مخلوع که به سفارت روسیه پناه برده بود (عوامل داخلی ضد دمکراسی و آزادی ایران مشروطه) ادامه داد و به پاسگاهها و پایگاههای آنها در منطقه و نوار مرزی (شمال شرق ایران) حمله میکرد و افسران و سربازان روسی (سلاتهای روسی) متجاوز را به سزای اعمال خود میرساند، اسلحه و مهمات آنان را بین سواران خود و قشون کرمانج تقسیم مینمود تا که از خود دفاع کنند. روسها رسمأ از حکومت وقت ایران خواستند که ججوخان را دستگیر کند، ولی دولت گفته بود که او از طرفداران زیادی در منطقه برخوردار است و این کار از عهدهٔ ما ساخته نیست. پس از این جریان روسها تمام نیروهای خود را علیه او بسیج کرده و به تعقیب او فرستادند. این تعقیبها مؤثر واقع نشد. ججوخان به عنوان رهبری نترس و یک چهرهٔ شناحته شدهٔ مشروطه خواه و ملیت گرای روس ستیز (اشغال گر خارجی ضد دمکراسی مشروطه در ایران) محبوب مردم منطقه خود و طرفداران نظام مشروطه ایران بود ججوخان یاور ستمدیدگان و مردم محروم ایران بود و سیستم دمکراسی مشروطه را به عنوان حکومتی غیر متمرکز (نوعی فدرالیسم سنتی آن روزگار) مناسب ایران میدانست که بواسطهٔ آن مطالبات و خواستههای بحق و قانونی مردم ایران برآورده میشد.[۱]
مرگ[ویرایش]
ججوخان با قوت گرفتن مخالفین آزادی و دمکراسی مشروطه در ایران، و با خیانت ستون پنجم ضد مشروطه که به یاری روسهای اشغال گر شتافته بودند، در بهمن ماه ۱۲۹۰ خورشیدی (۱۹۱۱ میلادی) در کوهای پر از برف آخ مزار و اسپیان (شمال شرق قوچان)، برای دستیابی به حقوق ملی و احترام و حرمت گذاری به مردم و کشور خود به دست متجاوزین روس و همدستی خوانین کرمانج کشته شد، و جان خود را فدای آزادی و دمکراسی مشروطه برای ایران نمود.
ججوخان راه آزادگی و برابری ملی را با آگاهی، علاقه و شکوهمندی انتخاب کرد، و جان خود را فدای ارزشهای مدرن اجتماعی و آزاد کردن خلق خود نمود. نام ججوخان به نیکی در تاریخ منطقهٔ و ایران همچون خورشیدی تابناک تا ابد میدرخشد. ججوخان میخواست که حقوق فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ملی و در واقع احترام به برابری حقوقی برای همهٔ قومیتهای ایران را تحت لوای حکومت غیرمتمرکز مشروطه ایران (فدرالیسم سنتی ایالتی – ولایتی) برآورده کند. ججوخان تلاش کرد تا که با فرهمندی و شایستگی والای خود، روی نحوهٔ زندگی خلق خود در راستای شکوفایی و ارتقاء زندگی آنان، و نجات آنان از بی عدالتی حاکمین مستبد، و بازیابی شأن و منزلت رفیع در منطقه شمال خراسان اثرگذار و کارساز باشد. اگرچه ججوخان با تلاش بی شائبه و خستگی ناپذیر خود به آمال و آرزوی خویش که همانا: آزادی، برابری، افتخار و احترام به هویت والای ملی، شکوفائی و رفاه مردم آن دیار بود، دست نیافت، اما راه سربلندی، عزت و فرهمندی برای دست یابی به این مهم را برای نسلهای بعد از خود هموار کرد و رهنمون شد.[۲]
ترانه ججوخان[ویرایش]
ججوخان به علت محبوبیت بین مردم خراسان با اینکه ترک خراسان بود دربارهٔ او به زبان کردی کرمانجی ترانههای زیادی سروده:
جه جو خانوا، جه جو خانا
jajo xano , jajo xana
الا ای ججوخان ای ججوخان
وه رگه ریاجوولگی خوپانا
wargariya jolgi xopana
که به سمت جلگه ویران شده سرازیر شدی
برینی وی پیروه ژانا
berine we per wa zana
و زخمهایت عمیق و پردرد است.
هه سپی جه جی هین جانی یه
haspi jaji hin jani ya
اسب ججوخان هنوز جوان و پرنفس است
خورجینی وی کورمانجیه یه
xorjin we Kurmanji ya
خورجین آن کورمانجی است
تفانگی وی ئالمانی یه
tefange we almani ya
و تفنگ او آلمانی است.
جه جووه خوه له گاوی دا
jajo wa xwa la gawe da
ججوخان در دامنه کوه است
گوللیک لی که ت له داوی دا
gollek likat ladaveda
گلوله ای به او خورد
خوینی چوویه سه رچه کمی دا
xwini coya sar cakme da
و خون بر روی چکمه اش سرازیر شد
وه خورجینی وه خورجینی
wa xorjine wa xorjine
آن کس که خورجینی بر پشت اسب بسته بود
چه کمه کشاند ژه نا و خووینی
cakma kesand za nav xowine
چکمههای ججوخان را از میان خون بیرون کشید
ده سمال دایه سه ربیرینی
das mal daya sar berine
و دستمال بر روی زخمش نهاده.
جه جوخانا، جه جو خانا
jajo xana , jajo xana
ای ججوخان، ججوخانی
دو شمه ن ژه ته هه راسانا
dosman za ta harasana
که دشمن از بیم تو بر خویش میلرزید
له دلی ته مائه رمانا
la dele ta ma armana
تو آرزو بر دل ماندی.
ترانه دوم کوردی:
جه جوخانو تو سیاروی سه لات هاتیه ده وی داوی
jajo xana ta siyarwe salat hateya dawedawe
ججوخان تو سوار شو سالداتها آمدهاند
ته لی ته کوپه یداناوی خانی خانان جه جوخانا
teli ta ko payda navi xani xanan jajo xana جنگ درمیگیرد، همتای تو پیدا نمیشود خان خانان ای ججوخان
خانی خانان جه جوخانا دوشمه ن ژه ته هه راسانا
xani xanan jajo xana dosman za ta harasana
خان خانان ای ججوخان دشمن از تو هراسان و بیم بر دل است
جه جوخان چووزه نگیلانه ودوو که تین سه لاتانه
jajo xan cu zangelane wa du katen salatana ججوخان به طرف زنگلان۱ راه افتاد سالداتها به دنبالش روانه شدند
هه ودو دانه وه رگوللانه خانی خانان جه جوخانا
haw do dana war gollana xanexanan jajo xana و یکدیگر را به گلوله بستندخان خانان ای ججوخان
خانی خانان جه جوخانا دوشمه ن ژه ته هه راسانا
xani xanan jajo xana dosman za ta harasana خان خانان ای ججوخان دشمن از تو هراسان و بیم بردل است.
جه جی گرت سه ری چی یانه له وان زاوان کر تووفانه
jaje gert sari jiyana la wan zawan ke tofana ججوخان ستیغ کوهها را گرفت و در آن درههای مخوف توفانی به راه انداخت
وی ئاربه رداسه لاتانه خانی خانان جه جو خانا
we ar barda salatana xani xanan jajo xana و آتش به جان سالداتها انداخت ای خان خانان ججوخان
خانی خانان جه جو خانا دوشمه ن ژه ته هه راسانا
xani xanan jajo xano dosman za ta harasana ای خان خانان ججوخان دشمن از تو هراسان و بیم بردل است.
چه ندشه وارو وی کرجه نگه مه یدان له دوشمه ن کرته نگه
cand sawaro we ker janga maydan la dosman ker tanga او چند شبانه روز با روسها جنگید
سه لات مانه مات وومه نگه خانی خانان جه جوخانا
salat mana matu manga xani xanan jajo xana و عرصه را بر آنان تنگ کرد
خانی خانان جه جوخانا دوشمه ن ژه ته هه راسانا
xani xanan jajo xana dosman za ta harasana و سالداتها مات و حیران مانده بودند خانا نی خانان …
له زه نگیلان بوو، به هاره زمین ژه خویین لاله زاره
la zangelane bu bahara zamin za xowin lala zar در زنگلان بهار آمدهاست
دوشمه ن بوویه تاروماره خانی خانان جه جوخانا
dosman bu ya taro mara xani xanan jajo xana زمین از خون لاله زار شدهاست
خانی خانان جه جوخانا دوشمه ن ژه ته هه راسانا
xani xanan jajo xana dosman za ta harasana و دشمن تار و مار گردیدهاست ای خان خانان ججوخان …
جه جووه ر که ت ژه سه رحه دی سه لات چوونه ره دوه ره دی
jajo warkat za sarhade salat cuna rad wa rade ججو از سرحد بیرون رفت
خویینی وی به ردانه هه ردی خانی خانان جه جو خانا
xwine we bardana harde xani xanan jajo xana سالداتها به دنبالش رد به رد رفتند
خانی خانان جه جو خانا دوشمه ن ژه ته هه راسانا
xani xanan jajo xana dosman za ta harasana خون او را برزمین ریختند، خانان خانان ای ججوخان ………
وه لیخانی قه ره مانی وه دوشمه ن راکر ته بانی
walli xane qaramani wa dosman ra ker tabani ولیخان قهرمانی۱ با دشمن تبانی کرد
مالیک له کورمانجان دانی خانی خانان جه جوخانا
malek la kurmanjan dani xani xanan jajo xana و کرمانجها را داغدار و عزادار نمود
خانی خانان جه جو خانا دوشمه ن ژه ته هه راسانا
xani xanan jajo xana dosman za ta harasana
منابع[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
- پایگاه خبری شهرستان درگز بایگانیشده در ۲۸ آوریل ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine