عکاسی در ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از تاریخ عکاسی در ایران)

پیدایش عکاسی و گسترش روش‌های گوناگون آن در ایران، با اختلاف حدود سه سال از اعلام موجودیت عکاسی در فرانسه روی داده‌است. صنعت عکاسی بر روی کاغذ حساس در سال ۱۸۳۹ میلادی به وجود آمد و در سال ۱۸۴۱ میلادی پلاک‌های شیشه برای عکاسی اختراع گردید و از نمونه موجود این اختراعات و همه ی انواع وسایل عکسبرداری دو تا سه سال پس از اینکه به بازار می‌آمد به‌طور هدیه بدست پادشاه ایران می‌رسید.[۱] صنعت عکاسی در ایران با ظهور شبکه‌های اجتماعی به رونق گسترده‌ای دست یافته‌است.

پیشینه[ویرایش]

عکس از خود ملک قاسم میرزا تنها عکس بازمانده داگرئوتیپ ایرانی.

نخستین دستگاه‌های عکاسی به روش داگرئوتیپ، به در خواست محمد شاه قاجار از کشورهای روسیه و انگلیس به دربار ایران وارد شد. دستگاه‌های عکسبرداری روسیه که هدیه امپراتور بود، زودتر رسید و نیکلای پاولوف دیپلمات جوان روس که به این منظور تعلیم عکاسی دیده بود، این دستگاه‌ها را به تهران آورد و در اواسط دسامبر ۱۸۴۲ م مطابق پایان آذر ۱۲۲۱ه‍.ش نخستین عکسبرداری در ایران را انجام داد. ملک قاسم میرزا شاهزاده ایرانی و ژول ریشار فرانسوی نیز از جمله پیشروانی هستند که در ایران، به شیوه داگرئوتیپ، عکسبرداری کرده‌اند. با اطلاعاتی که از کتاب مقالات گوناگون تألیف دکتر خلیل خان اعلم الدوله ثقفی از یادداشت‌های ریشار خان، اولین عکاسی که اعتماد السلطنه از او نام برده حاصل می‌شود این است که اولین عکسبرداری بر روی صفحه نقره در سال ۱۲۶۰ هجری قمری در تبریز، زمانی که ناصرالدین میرزا ولیعهد بود انجام شده‌است. این دو دستگاه دوربین داگرئوتیپ یکی اهدایی از طرف ملکه انگلیس و دیگری هدیه امپراتور روسیه بودند.[۲] به جز یک عکس، هیچ‌کدام از عکس‌های داگرئوتیپ ایرانی، باقی نمانده‌اند اما برخی از آنها از جمله پرتره محمد شاه و ناصرالدین میرزای ولیعهد به دست کمال‌الملک رسیده و او از روی آنها پرتره‌های نقاشی خلق کرده است.

در سال‌های آغازین پیدایش عکاسی در ایران برخی از اروپاییانی که در مشاغل گوناگون در استخدام دولت ایران بودند نیز به تجربیاتی اندک در این زمینه دست زدند. این افراد اغلب معلمان رشته‌های مختلف دارالفنون بودند که مدرسه‌ای فنی برای تربیت افسران، مهندسان نظامی و غیرنظامی، پزشکان و مترجمان زبان‌های خارجی به‌شمار می‌آمد و به دست امیرکبیر پایه‌ریزی و در سال ۱۸۵۰ م تأسیس شده بود.[۳]

عکاسان ایرانی نیز هم‌زمان با سال‌های اولیه پیدایش عکاسی در ایران دست به کار شدند و به تصویر جنبه‌های گوناگون زندگی مردم در دوران قاجار پرداختند. برای نمونه می‌توان به نام‌های زیر اشاره کرد:

شاهزاده ملک قاسم میرزا که شاید نخستین عکاس ایرانی باشد، آقا رضا عکاس‌باشی، اولین عکاس حرفه‌ای و پرکار دربار ناصرالدین شاه که بسیاری از سفرها مراسم و جنبه‌های گوناگون دوران حکومت طولانی ناصرالدین شاه را ثبت کرده‌است.

باید خاطرنشان ساخت که نمونه عکس‌های دوره محمدشاه (که البته هیچ‌کدام باقی نمانده‌اند) را نباید با صنعت عکاسی مرسوم امروز یکی دانست، زیرا صنعت عکاسی (فتوگرافی) در سال ۱۲۶۵ هجری قمری ۱۸۴۹ میلادی اختراع شده‌است یعنی یک سال بعد از فوت آن پادشاه، و آنچه در عهد محمدشاه وجود داشت و ریشار خان عمل می‌کرد دستگاه داگرئوتیپ بود که در سال ۱۸۳۹ میلادی به وجود آمده بود.[۴]

سرآغاز عکاسی در ایران، رویدادها و حرکت‌هایی را دربردارد که گاه در نوع خود در جهان بی‌نظیر و برخی اوقات پیشرو حرکت‌های عکاسی در جهان است.

عکس‌برداری خارجیان از ایران[ویرایش]

در همان دورانی که ایرانیان سرگرم آموختن عکاسی بودند، خارجیان مقیم ایران و سیاحان، مشغول عکاسی از فضای شگفت‌انگیز پیرامونشان بودند.

اولین مجموعهٔ عکس از آثار تاریخی ایران توسط لوئیجی پشه (Luigi Pesce) سرهنگی از اهالی ناپل در سفر به ایران تهیه شد. ناصرالدین‌شاه بارها به وی لقب عکاس‌باشی داد. نسخه دومی نیز از این مجموعه در همان سال تهیه و برای ویلیام اول، پادشاه پروس فرستاد شد. آلبوم دیگری نیز به موزه متروپولیتن نیویورک اهدا شده که شامل ۷۵ قطعه عکس است و احتمالاً همان آلبومی است که برای پادشاه پروس ارسال شده بود. این آلبوم دراصل متعلق به اردشیر میرزا، نوه فتحعلی شاه بود. اهداکننده این آلبوم معتقد است که «پشه» یک از چندین عکاسی است که آثارشان در آن مجموعه گردد آمده‌است. آلبوم متروپولیتن شامل موضوعات متعددی است. قدیمی‌ترین عکس‌های این آلبوم بین سال‌های ۱۸۵۲ (میلادی) تا ۱۸۵۵ م گرفته شده‌اند.[۵] سه پرتره از ناصرالدین‌شاه در جوانی و یک عکس گروهی در این مجموعه وجود دارد. بیشتر تصاویر این آلبوم نشان‌دهندهٔ معماری آن روزگار است.

عکس‌های وی سند تاریخی بی‌نظیری است که گویای وضعیت زندگی مردم و درباریان است. گرچه در این عکس‌ها زنان وجود ندارند، اما مردان طبقات مختلف اجتماع حضور مشخص دارند و سلسله مراتب اجتماعی آن‌ها با چگونگی قرار گرفتن در تصویر کاملاً نشان داده شده‌است. عکس‌های او از مکان‌های تاریخی ایران در نمایشگاه جهانی هاریس ۰خطا: زمان نامعتبرسال۱۸۶۷ م به نمایش درآمد و نشان افتخار دریافت کرد.[۶]

برجسته‌ترین و پرکارترین عکاس حرفه‌ای ایران در پایان قرن نوزدهم، آنتوان سوریوگین بود که سراسر ایران را زیر پا نهاد و از مردم، مناظر، معماری و اشیاء عکس‌های زیادی گرفت. عکس‌های وی در سفرنامه‌ها و داستان‌ها فراوان مورد استفاده قرار می‌گرفت بی‌آنکه نامی از وی برده شود. سوریوگین محیط خود را با دید همه‌جانبه‌ای تصویر می‌کرد. کارگاه وی در خیابان دولت در تهران قرار داشت و عکس‌هایش در نمایشگاه بروکسل در ۱۸۹۷ (میلادی) به کسب مدال طلا نایل شد. سوریوگین به کیفیت نور و تغییرات آن توجه خاص داشت و پیداست که اغلب عکس‌هایش را در اواسط روز می‌گرفته‌است. وی اغلب فرد یا گروهی را در زمینهٔ عکس‌هایش قرار می‌داد تا ضمن نشان دادن تاریخی بودن موضوع، مقیاس را نیز ببینند.[۶]

یکی از تکنیسین‌های عکاسخانه عبداله‌میرزا به نام ایوانوف که برای خود اسم ایرانی روسی‌خان را انتخاب کرده بود، پس از سفر به روسیه، با یکی از شرکت‌های لوازم عکاسی برای تهیه شیشه، کاغذ و مقوای عکاسی قراردادی منعقد نمود و در خیابان علاءالدوله عکاسخانه‌ای دایر نمود. عکس‌های او همه مارک روسی‌خان دارند. در انقلاب مشروطه و چند سال بعد، این عکاس‌خانه مرکز آزادیخواهان و اغلب عکس‌های آن مربوط به بزرگان مشروطه و مهاجرت و غیره بوده‌است. این عکاسخانه تا سال ۱۲۹۹ هجری شمسی دایر بوده‌است. روسی‌خان با محمدعلیشاه به اروپا رفت و کارهای عکاسخانه توسط مهدی مصورالملک ادامه یافت و سپس تعطیل شد.[۶]

تصاویری که از ابنیه و عمارات آن دوران به جا مانده، برای مطالعات ایران عهد قاجار ارزشی مستند دارد و در ضمن اطلاعاتی از نظام حکومتی آن دوره را فراهم می‌کند.

دوره ناصری[ویرایش]

دوره پنجاه ساله سلطنت ناصرالدین شاه را باید دوره شکوفایی عکاسی در دوران قاجار یا ایران قرن نوزدهم میلادی دانست. او که خود اهل ذوق و هنر بود به عکاسی علاقه‌مند گردید و بر توسعه این فعالیت در درون دربار همت گماشت. وی با تأسیس عکاسخانه کاخ گلستان و نیز تشویق و حمایت عکاسان، توانست تصاویر یا به عبارتی اسناد هنری و تاریخی گرانبهایی از ایران آن روز را ثبت نماید.

ناصرالدین شاه در شمار اولین افراد از خانواده سلطنتی بود که پیش از بر تخت نشستن، تصویرش بر صفحه داگرئوتیپ ثبت شد. شاید همین موضوع، بعدها شیفتگی بیش از حد او به عکاسی و حمایت‌های گسترده او از این فن و هنر را در سال‌های طولانی سلطنت را به دنبال آورد و زمینه‌ساز رواج گسترده عکاسی در ایران و کاربردهای گوناگون آن شد. خود او عکاس توانایی بود و نه تنها از افراد خانواده سلطنتی عکس می‌گرفت، بلکه چهره‌های بسیاری نیز از خود به جا گذاشته‌است.[۳]

هرچند که فعالیت ناصرالدین شاه به درون دربار و تربیت عکاسان درباری محدود گردید ولی تأسیس رشته عکاسی در مدرسه دارالفنون، نشان از اهتمام او به این امر دارد. ناصرالدین شاه به عکاسی علاقه‌مند شد و آن را نزد کارلیان فرا گرفت. از آن پس شاه برای انجام کارهای عکاسی اش و احداث تاریکخانه برای ظهور، چاپ و تهیه شیشه‌های حساس، حیاط و عمارتی از ساختمان‌های سلطنتی را به عکاسخانه دربار اختصاص داد و این‌گونه بود که عکاسخانه مبارکه بنیاد یافت. یادداشت‌ها و مدارک برجای مانده در کاخ گلستان، حاکی از آن است که ناصرالدین شاه با ظهور فیلم و چاپ عکس آشنا بوده و از طرفی دستخط و توضیحات وی در حاشیه بسیاری از عکس‌ها و عبارت معروف «خودمان انداختیم» نشان از فعالیت عکاسی او دارد.

شاه برای اینکه عکاسخانه مدیرمسئولی هم پیداکند آقا رضا خان اقبال‌السلطنه پسر میرزا اسماعیل، پیشخدمت سلام و برادر علی نقی حکیم الممالک را که از محرمان و نزدیکان شاه بود و بنا به امر شاه فن عکاسی را نزد کارلیان به خوبی یادگرفته بود عکاسباشی و مدیر عکاسخانه مبارکه همایونی کرده، به این فن جدید صورت جدی و رسمی داد و از این پس از همه اردوکشی‌ها، ییلاق‌ها، سفرها، مراسم سلام، اسب دوانی‌ها و شهرها و طبقات مختلف مردم و رجال عکس‌های فراوان متعدد گرفته درآلبوم‌ها قرارداده شد ودرآلبوم خانه سلطنتی درکاخ گلستان در شمس‌العماره گرد آمد.

آقارضا نخستین کسی است که به مقام عکاس‌باشی منصوب شد. از عکاسان دربار به‌جز او می‌توان از عبدالله میرزا قاجار نام برد. وی از دانش‌آموختگان دارالفنون بود و عکاسی را در فرانسه فرا گرفت. وی در آموزش عکاسی حرفه‌ای در ایران نقش مؤثری برعهده داشت.[۶]

در کتاب اولین‌های تهران از آقای سیروس سعدوندیان آمده است که نخستین عکاسخانه عمومی در خیابان "جبارخانه" به مدیریت عباسعلی بیگ گشوده شد. شرح این واقعه از زبان "روزنامه دولتی" شماره ۶۳۹ مورخ پنجشنبه ۲۵ ذیحجه ۱۲۸۵ ه.ق. به این صورت است: "اعلانات: چون اغلب مردم زیاده از حد مایل و راغب هستند که عکس خود را بیاندازند، عکاسباشی عباسعلی بیگ، آدم خود را که مدت‌ها در زیر دست او بوده و تربیت شده و در عکاسی کمال مهارت را پیدا کرده بود، قرار گذاشت در خیابان جبارخانه مبارکه حجره‌ای ترتیب و اسباب عکاسی آماده نماید تا هر کس را میل انداختن عکس خود باشد، در آنجا رفته، عکس بیندازد و قیمت آن هم موقوف به بزرگ و کوچکی عکس است: عکس بزرگ یکی چهار هزار دینار است تا دوازده عدد. پس از آن هر کس زیادتر طالب باشد، یکی سه هزار دینار است؛ عکس کوچک یکی دو هزار دینار است تا دوازده عدد. بعد از آن هر کس زیادتر بخواهد، یکی سی شاهی است.[۷]"

تمایل شخص ناصرالدین شاه به عکاسی موجب شد تا عکس‌های بسیاری به دست خود وی برداشته شود. موضوع اغلب این عکس‌ها شخص وی، زنان حرمسرا، وقایع روزمره در کاخ سلطنتی و چهره برخی رجال درباری است. آنچه از یادداشت‌های شخصی ناصرالدین‌شاه به‌دست آمده نشانگر آن است که وی با روش‌های علمی و فنی عکاسی و طرز کار دوربین‌های مختلف آشنا بوده‌است و اغلب از دوربین‌های بزرگ با سه‌پایه استفاده می‌کرده‌است. قدیمی‌ترین عکس‌های ناصرالدین‌شاه عبارتست از پرتره‌ای که از خودش گرفته و پرتره‌ای تمام رخ از مادرش. حمایت او از عکاسی در ایران، موجب رشد و گسترش زمینه‌های گوناگون این فن و هنر در سال‌های آغازین پیدایش آن شده‌است. به اختصار این زمینه‌ها عبارتند از:

  1. زمینه پیدایش و رشد و گسترش عکاسی مستند و گزارش‌های تصویری از سراسر ایران
  2. ترویج اصولی عکاسی و توجه به آموزش این فن به صورت رسمی در دارالفنون
  3. ایجاد عکاسخانه سلطنتی و فراهم آمدن تعداد بسیاری عکس از جنبه‌های گوناگون زندگی و معیشت در عصر قاجار
  4. پایه‌گذاری نوشتن شرح بر عکسها
  5. توجه به رشد و گسترش دانش نظری و فنی عکاسی و تألیف و چاپ کتاب‌های مربوط به ان
  6. توسعه عکاسی در میان درباریان و خانواده‌های اشراف
  7. ابداع لقب عکاس‌باشی به عنوان عالیترین رتبه فنی در این حرفه
  8. اعزام برخی محصلان مستعد دارالفنون به اروپا، برای کسب مهارت‌های فنی و هنری در این زمینه

بی شک، با بررسی همه‌جانبه عکس‌های باقی‌مانده از این زمان، می‌توان برتری ناب بودن زمینه‌های تصویری این هنر در دوران قاجار را دریافت؛ زیرا عکاسان ایرانی در سال‌های نخستین، بدون تقلید از زمینه‌هایی همچون نقاشی غربی و معیارهای زیبا شناختی حاکم بر آن و تنها با رویارویی مستقیم با موضوعات، اقدام به عکسبرداری از آن‌ها می‌کردند. نگاه خالص و بدون صحنه‌آرایی‌های معمول در عکس‌های این سال‌ها را می‌توان به روشنی دریافت. کیفیت این امر در سال‌های بعد، با گسترش ارتباط با غرب و تقلید از شیوهٔ کار عکاسان اروپایی، رو به افول گذارد.[۳]

تأثیر عکاسی بر کار نقاشان دوره قاجار نیز آشکار است. در نگاره‌هایی که خانزاد اسماعیل از ناصرالدین شاه کشیده، شاه با همان کتی نشان داده شده که در عکسی از همان دوره دیده می‌شود.[۳]

عکاسان دورهٔ قاجار را سه دسته تشکیل می‌دادند:

  • عکاسانی که برای مؤسسات کاوش‌های علمی و جغرافیایی اروپایی کار می‌کردند
  • عکاسان بومی که برای سرگرمی به عکاسی می‌پرداختند
  • عکاسان حرفه‌ای که از این راه امرار معاش می‌کردند[۵]

مبنای کار نخستین عکاسان اروپایی توجه به فرم و اصول زیباشناختی بود، اما عکاسان ایرانی اروپائیان را سرمشق خود قرار می‌دادند. آنچه از روی آثار و نوشته‌های دوران قاجار به‌دست آمده نشان می‌دهد که ایران در اواخر قرن نوزدهم در حال دگرگونی بوده‌است و جامعهٔ سنتی ایران در تلاش برای انطباق خود با علوم و فنون و اندیشه‌های غرب به سر می‌برده‌است.

دوره مظفرالدین شاه و انقلاب مشروطه[ویرایش]

از اوایل سلطنت مظفرالدین‌شاه در ۱۳۱۴ قمری عبداله میرزا در بالاخانه‌های دارالفنون عکاسخانه‌ای دایر نمود و فن عکاسی را متداول کرد. بسیاری از عکاس‌های بعدی از شاگردان وی بوده‌اند. این عکاسخانه تا اوایل مشروطیت دایر بود و عکاس دیگری کارهای عکاسی درباری را انجام می‌داد، به نام میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی که از خدمتگزاران دربار مظفرالدین‌شاه بوده‌است. معروف است که مظفرالدین‌شاه سخت شیفتهٔ عکاسی بود و خود عکاس آماتور بوده‌است.[۶]

از شاگردان عبداله میرزا دو نفر دیگر به نام «ماشااله خان» و «خادم» در اوایل سال ۱۳۰۰ شمسی، عکاسخانه‌های دیگری برپا کردند که هر دو در خیابان ناصریه بود، که عکس‌های ارزان‌تری می‌انداختند.

با آغاز جنبش مشروطیت مردم تمایل داشتند چهرهٔ رهبران خود را مشاهده نمایند و رواج این‌گونه عکس‌ها مصداق این تمایل است. به‌تدریج ثبت چهره‌های معروف گسترش یافت؛ و با ایجاد تحولات مختلف، عکس از انحصار دربار خارج شد و موضوعات اجتماعی و واقعی موضوع عکاسی قرار گرفت.[۶] با تحولات جنبش مشروطیت زمینه برای عکاسی مطبوعاتی فراهم شد. در حال حاضر، بیشتر عکس‌های موجود از دوران جنبش مشروطه، توسط استپان استپانیان، عکاس ارمنی انداخته شده‌اند. استپانیان به عنوان «نخستین عکاس خبری ایران» شناخته می‌شود.[۸]

دوران پهلوی اول[ویرایش]

از ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۲ ه‍.ش مطبوعات که سرآغاز فعالیت آن‌ها از جنبش مشروطیت شروع شده بود فعالیت وسیع‌تری یافتند و کاربرد عکس بیشتر شد و تحولات اساسی در عکس‌ها ظاهر شد. عکس‌های این دوران بسیار برجسته و متفاوت است.[۶]

دوران پهلوی دوم[ویرایش]

این دوره، دوران ورود همه‌جانبه فنون و تجهیزات غربی به ایران و روی‌آوری هنرمندان به شیوه‌های مدرن غربی بود. در این دوران با پیشرفت تجهیزات عکاسی و گسترش فعالیت مطبوعات، عکس به عنصری مهم و تأثیرگذار بدل گشت.

عکاسی مطبوعاتی که کمابیش رونقی داشت با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ه‍.ش دوباره دچار رکود و رخوت شد و عکاسی در حاشیه قرار گرفت. عکس‌های دههٔ ۳۰ و ۴۰ شمسی بیشتر جنبهٔ تبلیغاتی و رسمی داشتند. در اواخر دههٔ ۴۰ به‌دلیل گسترش گرایشات هنری و پیچیده شدن مبارزات به‌تدریج فضای جدیدی به وجود آمد که عکاسی را نیز متأثر ساخت.[۶]

چالش‌ها[ویرایش]

در گزارشی در سال ۲۰۱۶، رییس انجمن عکاس‌های کرمانشاه، ایران، با اشاره به قیمت دلار گفت که قیمت بالای لوازم عکاسی در ایران، مهم‌ترین مشکل عکاس‌های ایرانی است.[۹]


تبعیض علیه زنان نیز در عکاسی ایران دارای پیشینه است. یلدا معیری در این باره گفت: «دلیل این مساله (مشکل اشتغال عکاس‌های خبری زن) فقط جنسیت است. به خاطر اینکه از نگاه جامعه، عکاسی یک کار مردانه است، زنان را اصلا استخدام نمی‌کنند و می‌گویند ما اصلا با زن کار نمی‌کنیم». معیری افزود: «۹۵ درصد زنانی که عکاس خبری و مستند هستند بیکار هستند یا قراردادهای موقت و بعضا ظالمانه دارند».[۱۰]

عکاسان مد ایرانی نیز در دوران جمهوری اسلامی ایران، دچار محدودیت‌های قانونی شدند.[۱۱]

نیاز به مجوز برای بسیاری از سبک‌ها و لوکیشن‌های عکاسی، باعث کاهش یا کندی توسعه عکاسی در ایران بوده‌است. همچنین عکاسانی که از رویدادهای سیاسی‌اعتراضی دوره جمهوری اسلامی ایران عکاسی کرده‌اند، با مشکلاتی روبرو شده‌اند.[۱۲]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. ایرج افشار، گنجینه عکاسهای ایران (همراه تاریخچه ورود عکاسی به ایران)، ۱۸.
  2. خلیل خان اعلم الدوله ثقفی، مقالات گوناگون، ۱۱۳.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ حاج سید جوادی، سید محسن
  4. افشار، ایرج. ص ۱۹.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ جهان نیوز- تاریخچه عکاسی در ایران
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ۶٫۶ ۶٫۷ وبگاه آفتاب
  7. سعدوندیان، سیروس، اولین‌های تهران.
  8. «دیدار از نمایشگاه گروهی عکاسان ارمنی ایران». جام جم. ۳ دی ۱۳۸۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱ فوریه ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۶.
  9. «مهم‌ترین مشکل "عکاسان ایرانی" چیست؟ - ایسنا». www.isna.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۲۰.
  10. ««لطفا عکاس مرد اعزام کنید!» – DW – ۱۳۹۷/۲/۲۵». dw.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۲۰.
  11. گزارش ۱۳۹۷, همشهری.
  12. «وضع اقتصادی عکاسان ایرانی: اینجا کسی به داد کسی نمی‌رسد». www.radiozamaneh.com. ۲۰۲۳-۰۹-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۲۰.

منابع[ویرایش]

  • افشار، ایرج، گنجینه عکاس‌های ایران (همراه تاریخچه ورود عکاسی به ایران)، تهران – ۱۳۶۸
  • اعلم الدوله ثقفی، خلیل خان، مقالات گوناگون، تهران، ۱۳۲۲ ش، ص ۱۱۳.
  • حمید صدیق (۱ مهر ۱۳۸۸). «تاریخچه عکاسی در ایران». جهان نیوز.
  • «تاریخچه عکاسی در ایران». وبگاه آفتاب. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۰.

پیوند به بیرون[ویرایش]