ایل شقاقی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
ایل شقاقی
مناطق با جمعیت چشمگیر

ایران
زبان‌ها
ترکی آذربایجانی
دین
شیعه

ایل شقاقی (کردی: شه‌قاقی، Şeqaqî, فارسی: شقاقی)[۱][۲][۳] نام یکی از ایلات کرد ترک زبان شده ایران است.[۴] که یکجانشین شده‌اند. شقاقی‌ها در استان‌های آذربایجان شرقی (میانه، سراب، هشترود)، اردبیل (خلخال)، خراسان رضوی (قوچان) و خراسان شمالی (بجنورد) زندگی می‌کنند. شقاقی‌ها از کردستان ترکیه به آذربایجان ایران کوچانده شده‌اند. امروزه بسیاری از شقاقی‌ها به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می‌کنند و مسلمان و شیعه هستند.[۴][۵] بسیاری از شقاقی‌ها در میان فلسطینی‌ها زندگی می‌کنند و شیعه هستند، ولی هویت عربی به خود گرفته‌اند. از شقاقی‌های مشهور فلسطینی می‌توان به فتحی شقاقی اشاره کرد.

طوایف[ویرایش]

  • دلیکانلو[۶]
  • اروانلو
  • زفرانلو (اکرانلو)
  • بالکانلو(پالکانلو)
  • پسیرانلو (پسیانلو)
  • بادانلو(بادلانلو)، (بهادری)
  • گورانلو (کورانلو)، (گورکانلو)
  • یاراحمدلو
  • میرسلطانلو (کریم زاده)
  • موصانلو
  • فتحعلیخان لو
  • توشماللو
  • اسپرلو
  • شاطرانلو
  • میرزالو(میرزالی)

افراد مشهور[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. Tolan, Kemal. d.org/kurdi/kemal tolan/giringiya-dirok-u-sunwaren-ezdiyan-ii.html "Giringiya dîrok û şûnwarên Êzdiyan yên li herêma Hesenkêfê II". Pen turk (به کردی). Archived from the original on 13 July 2013. {{cite news}}: Check |url= value (help)
  2. "هۆکاره‌کانی په‌ره‌سه‌ندنی ته‌شه‌یوع له ناو کورددا چییه؟". Diplomatic Magazine (به کردی). 14 March 2019. Archived from the original on 3 July 2020. Retrieved 4 July 2020.
  3. "شجره نامه صفوی مربوط به ایل شقاقی". Asnad.org.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ SHAHSEVAN from Encyclopædia Iranica
  5. "تذکره کعبه عرفان عرفات". Iranian Cultural Heritage Organization Documentation Center. Archived from the original on 20 February 2020. Retrieved 3 July 2020.
  6. فرهنگ ایران زمین» بهار 1365 - شماره 26.اسناد خاندان شقاقی: حسینعلی خان سالار سلطان دلیکانلو"

منابع[ویرایش]

  • [۱]
  • [۲]
  • کتاب مآثر مهدیه (نویسنده: مهدیخان مهندس)
  • تذکر، شعرای، آذربایجان شرقی، ص ۱۵۸
  • همایونفرخ، رکن‌الدین. «دسته گلی تقدیم به دوستداران کتاب»
  • کتاب جغرافیای سیاسی کیهان، صفحهٔ ۱۰۸
  • لغت‌نامهٔ دهخدا