اختلال شخصیت نمایشی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
اختلال شخصیت نمایشی
تخصصروان‌پزشکی، روان‌شناسی بالینی ویرایش این در ویکی‌داده
طبقه‌بندی و منابع بیرونی
آی‌سی‌دی-۱۰F60.4
آی‌سی‌دی-۹-سی‌ام301.50
مدلاین پلاس001531
سمپD006677

افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی (به انگلیسی: Histrionic personality disorder) تحریک پذیر و هیجانی‌اند و رفتاری پررنگ و لعاب، نمایشی و برونگرایانه دارند. اما علی‌رغم رفتار متظاهرانه و پر زرق و برقی که دارند، اغلب نمی‌توانند دلبستگی عمیقی را به مدت طولانی حفظ کنند.[۱] این بیماران، خود را همتای برترین ستاره‌های سینما می‌دانند و همواره ستاره متظاهر مجلس بوده، و با دلربایی، جذابیت‌های ظاهری، و لوندی و عشوه‌گری می‌کوشند در کانون توجه باشند. آنان هیجان‌ها و روابطی پرشور، ولی در عین حال سطحی و پیوسته در حال تغییر دارند. آنان مثلاً با فخر فروشی دربارهٔ داشتن سهام سازمان‌های بزرگ یا مهارت‌های ورزشی یا هنری، می‌کوشند توجه دیگران را به خود جلب کنند. علایق و نگرش‌های آنان به سهولت تحت تأثیر دیگران یا نقشی که هم‌اکنون ایفا می‌کنند، قرار می‌گیرد. آنان به سرعت، روابط صمیمانه پرشوری را برقرار می‌کنند، ولی به سرعت خسته شده و احساس می‌کنند که قدرشناسی کافی از آنان به عمل نیامده است.[۲]

تشخیص[ویرایش]

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی در مصاحبه، کلاً همکاری خوبی دارند و مشتاق‌اند که تاریخچه خود را با جزئیات کامل ارائه دهند. در صحبت کردن آنها، ژست‌ها و تاکیدها و مکث‌های نمایشی شایع است. لغزش‌های زبانی در گفتار آن‌ها زیاد است و زبانی پر زرق‌وبرق و پر رنگ‌ولعاب دارند. اظهار نظرهای عاطفی در آن‌ها شایع است، اما اگر مجبورشان کنید که وجود احساس خاصی (مثل خشم، اندوه، و خواسته‌های جنسی) را در خود قبول کنند ابراز تعجب، نارضایتی، یا انکار می‌کنند. از معاینه شناختی آن‌ها معمولاً نتایج طبیعی بدست می‌آید، جز اینکه در تکالیف مربوط به تمرکز یا ریاضیات ممکن است پافشاری نشان ندهند و با کمال تعجب، موضوعات عاطفی را هم خیلی زود از یاد می‌برند.[۳]

ملاک‌های DSM-IV-TR در مورد اختلال شخصیت نمایشی[ویرایش]

احساساتی بودن و توجه طلبی مفرط به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه‌های مختلف تظاهر یابد، که علامت اش وجود لااقل پنج تا از موارد زیر است:

  1. در موقعیت‌هایی که مرکز توجه نیست، ناراحت باشد و در رنج و مشقت به سر برد.
  2. مشخصه تعاملش با دیگران، رفتار نامتناسب به صورت اغواگری جنسی یا تحریک‌کنندگی جنسی باشد.
  3. ابراز احساساتش به سرعت تغییر کند و سطحی باشد.
  4. همواره از ظاهر جسمی خود برای جلب توجه دیگران استفاده کند.
  5. سبک تکلمش به نحوه افراطی مبتنی بر حدس و گمان و فاقد جزئیات باشد.
  6. خود نما و نمایشی باشد و در ابراز احساسات مبالغه کند.
  7. القا پذیر باشد، یعنی به راحتی تحت تأثیر افراد یا موقعیت‌ها قرار گیرد.
  8. روابط را خودمانی تر از آنچه واقعاً هستند، بپندارد.[۴]

خصایص بالینی[ویرایش]

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی، رفتار توجه طلبانه بسیار زیادی از خود نشان می‌دهند. آن‌ها در افکار و احساسات خود اغلب مبالغه می‌کنند و هر چیز ساده‌ای را مهم‌تر از آنچه در واقع هست، جلوه می‌دهند. اگر کانون توجه واقع نشوند یا تحسین و تأیید نشوند، تندخو می‌شوند، می‌زنند زیر گریه، و دیگران را ملامت می‌کنند و به آن‌ها افتراهای ناروا می‌زنند. رفتار اغواگرانه در این گونه بیماران، از هر جنسی که باشند، شایع است. پرداختن به تخیلات جنسی در مورد افرادی که با آن‌ها رابطه دارند، در اینها شایع است، منتها این تخیلات را همیشه بر زبان نمی‌آورند و به عوض این که از نظر جنسی پرخاشگر باشند، عشوه‌گر و اهل لاس زدن هستند. این بیماران ممکن است به کژکاری روانی-جنسی مبتلا باشند: زن‌های نمایشی ممکن است آنورگاسمی داشته باشند و مردهای نمایشی هم ممکن است دچار ناتوانی جنسی باشند. برای آنکه مطمئن شوند نزد جنس مخالف جاذبه دارند، ممکن است تکانه‌های جنسی خود را به عمل درآورند. نیاز آن‌ها به مطمئن ساختن خود تمامی ندارد، با این حال، روابط آن‌ها اغلب سطحی است و ممکن است افرادی مغرور، غرق در خود و دمدمی مزاج باشند. نیازهای بسیار شدید آن‌ها به وابستگی باعث می‌شود که زود به هر کس اعتماد کنند و خیلی راحت بشود فریبشان داد. دفاع‌های عمده بیماران دچار اختلال شخصیت نمایشی، واپس‌زنی و تجزیه است. در نتیجه دفاع اول از فهم احساسات واقعی خود عاجزاند و در نتیجه دفاع دوم نمی‌توانند انگیزه‌های خود را توضیح دهند. این افراد اگر تحت فشار روانی قرار گیرند، حس واقعیت سنجی‌شان به راحتی مختل می‌شود.[۵]

تشخیص افتراقی[ویرایش]

افتراق نهادن میان اختلال شخصیت نمایشی و اختلال شخصیت مرزی، دشوار است. البته اقدام به خودکشی، ابهام در هویت، و حملات گذرای روانپریشی، در اختلال شخصیت مرزی محتمل‌تر است. اگرچه می‌شود در یک بیمار هر دو تشخیص مذکور را هم مطرح کرد، اما بالینگر باید بتواند این دو را از هم تفکیک کند. اختلال جسمانی‌سازی یا سندروم بریکه نیز ممکن است هم‌زمان با اختلال شخصیت نمایشی پیدا شود. برای بیماران مبتلا به اختلال روانپریشی گذرا و اختلالات تجزیه‌ای، می‌شود تشخیص اختلال شخصیت نمایشی را نیز هم‌زمان مطرح کرد.[۶]

سیر و پیش‌آگاهی[ویرایش]

با بالا رفتن سن علایم کمتری در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی دیده می‌شود، اما از آنجا که انرژی این بیماران نیز با افزایش سن کمتر می‌شود، تفاوتی که در علایم آن‌ها دیده می‌شود ممکن است ظاهری باشد، نه واقعی. این بیماران، افرادی هیجان طلب هستند و ممکن است با قانون درگیر شوند و به سوء مصرف مواد روی آورند، یا لاابالی‌گری کنند.[۷]

درمان[ویرایش]

روان‌درمانی[ویرایش]

بیماران دچار اختلال شخصیت نمایشی اغلب از احساسات واقعی خود بی‌خبرند؛ لذا تبیین احساسات درونی آن‌ها فرایند درمانی مهمی است. روان‌درمانی مبتنی بر روانکاوی، چه به صورت گروهی و چه به صورت فردی، شاید درمان انتخابی اختلال شخصیت نمایشی باشد.[۸] طرحواره درمانی برای درمان اختلال شخصیت نمایشی کاربرد دارد. این درمان نیاز به حداقل ۱۸ ماه و حداکثر ۳۶ ماه جلسات درمانی هفتگی دارد. این درمان توسط یانگ طراحی شده‌است اصلاح الگوی مزاجی نیز به موازات تغییرات اساسی در سیستم و الگوی تغذیه این بیماران و تغییرات بیوشیمی مغزی در نتیجه تغییرات سبک زندگی شان به پایداری نتایج درمانی کمک خواهد کرد.<http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0005791605000303#>

دارودرمانی[ویرایش]

برای برخی علایم می‌شود از دارودرمانی هم به صورت کمکی استفاده کرد (مثل استفاده از داروهای ضد افسردگی برای افسردگی و علایم جسمی، داروهای ضداضطراب برای اضطراب و داروهای ضدروان‌پریشی برای مسخ واقعیت و خطاهای ادراکی)با توجه به ایجاد تغییرات بیوشیمیایی بر اساس مزاج شناسی و اصلاح تغذیه با رویکرد غذای شما دوای شماست، سبک تغذیه سالم بر سبک زندگی سالم تاثیرات بنیادین خواهد داشت. .[۹]

منابع[ویرایش]

  1. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۳.
  2. فرانسس، آلن (۱۳۹۲). مبانی تشخیص روانپزشکی برا اساس DSM-5. ترجمهٔ عبدالرضا منصوری راد. تهران: کتاب ارجمند. ص. ۱۳۴. شابک ۹۷۸۶۰۰۲۰۰۳۷۱۳.
  3. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۳.
  4. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۴.
  5. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۳.
  6. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۴.
  7. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۴.
  8. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۴.
  9. هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، دو:‎ ۴۲۴.