آنو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آنو
𒀭𒀭
پدر آسمان، پادشاه خدایان، پروردگار صور فلکی
آن به خط میخی سومری سلسله سوم اور (و نشانه دترمیناتیو برای خدایان مقایسه شود با دیگیر)
اقامتگاهراه آنو (مِیل بین °۱۷+ و °۱۷-)[۱]
سیارهاورانوس،[۲]
احتمالا زحل[۳]
ارتشستارگان و خدایان
نماد𒀭 دیگیر
اطلاعات شخصی
والدینآبزو و نامو (دین سومری)
آنشار و کیشار (سامی شرقی)
آلالو (دین هیتی)
همسراوراس (سومری پیشین),
کی (سومری پسین),
آنتو (سامی شرقی)،
نامو (نئو-سومری)
فرزندانانلیل، انکی، نیکیکورگا، نیسابا، باو، در برخی نسخه‌ها: اینانا، کوماربی (هوری‌ها)، آناملچ (احتمالا)
همتای یونانیاورانوس، زئوس[۴][۵]
همتای رومیکایلوس، ژوپیتر[۴][۵]
همتای کنعانیال


آنو، آنوم یا ایلو (اکدی: 𒀭𒀭 DAN), [۶] که همچنین به نام آن (سومری: 𒀭 AN، از «آسمان»، «بهشت») نیز خوانده می‌شود، [۷] نمود ایزدی آسمان، خدای برتر و نیای همه خدایان در دین باستانی میان‌رودان است. باور بر این بود که آنو منبع بنیادین چیرگی خدایان و دیگر فرمانروایان فانی و زمینی است و در نوشته‌ای به عنوان کسی که «همهٔ جهان را در خود فراگرفته است» توصیف شده‌است. او با بخشی از آسمان که در آسمان در زاویه میان ۱۷+ و ۱۷- درجه است و دارای ۲۳ هم‌اختران (صورت فلکی) است، شناسایی می‌شود. آنو همراه با پسرانش انلیل و انکی، بالاترین رده سه‌گانه ایزدی را تشکیل می‌دهد که نمود سه ستون هم‌اختران طاق آسمان هستند. بر پایه نخستین سندها، آنو به ندرت پرستیده می‌شد و به جای او پسرش انلیل برزگ داشته می‌شد. اما، در طول تاریخ میان‌رودان، همیشه گفته می‌شد که بالاترین خدای پانتئون دارای آنوتو به معنای «نیروی آسمانی» است. نقش اصلی آنو در افسانه‌ها و اسطوره‌ها به عنوان نیای آنوناکی‌ها، خدایان کانونی دین سومری، بوده‌است. کانون اصلی دین او پرستشگاه اینا در شهر اوروک بود، اما در زمان فرمانروایی اکدی‌ها (ح. 2334-2154) پیش از میلاد)، قدرت او در اوروک تا اندازه زیادی به ایزدبانو اینانا، شهبانوی بهشت واگذار شده بود.

همسر آنو در نخستین نوشته‌های سومری، ایزدبانو اوراش است، که بعداً با نام ایزدبانو کی و پس از آن در نوشته‌های اکدی، ایزدبانو آنتو که شکل زنانه آنو است، خوانده می‌شد. آنو به‌طور کوتاه در حماسه اکدی گیلگمش پدیدار می‌شود که در آن دخترش ایشتار (برگردان سامی شرقی برای اینانا) او را متقاعد می‌کند که گاو بهشت را به او بدهد تا آن را برای یورش به گیلگمش بفرستد. این پیشامد منجر به مرگ انکیدو می‌شود. در افسانه ای دیگر، آنو، آداپا که قهرمان فانی بوده را به دلیل شکستن بال باد نیمروز (جنوب) فرا می‌خواند. آنو دستور می‌دهد که آب و خوراک جاودانگی به آداپا داده شود، اما آداپا از خوردن آنها خودداری می‌کند زیرا پیشتر توسط انکی به او هشدار داده شده بود که آنو آب و خوراک مرگ را به او خواهد داد. در دین هیتی باستان، آنو فرمانروای پیشین خدایان است که توسط پسرش کوماربی که اندام تناسلی پدرش را گاز گرفت و کند، و تشوب، خدای طوفان را به دنیا آورد، سرنگون شد. تشوب کوماربی را سرنگون کرد، تلافی بریده شدن آنو را گرفت و پادشاه نوی خدایان شد. این داستان بعداً پایه و اساس اخته شدن اورانوس در کتاب تئوگونیا (تبارنامه خدایان) نوشته هزیود قرار گرفت.

پرستش[ویرایش]

در دین میان‌رودان، آنو نماد آسمان، نهایت قدرت، [۸] خدای برتر و [۸] کسی که "همه جهان را در بر می‌گیرد" بود. [۹] او با قطب دایره البروج اپاختری (شمالی) که در مرکز هم‌اختران اژدها وجود دارد شناخته می‌شود. [۱۰] نام او به معنای "بالانشین" بود [۸] و همراه با پسرانش انلیل و انکی (الیل و ایا [۱۱] در اکدی)، پنداره سه‌گانه ایزدی را تشکیل می‌دادند که در آن آنو ابهام و سربستگی "تنزیه (برین، فرایاز)"، [۸] انلیل " تنزیه (برین)" و انکی " ماندگاری " ایزدی را نمایندگی می‌کردند. [۱۲] سه خدای بزرگ و سه بخش از آسمان عبارت بودند از: آنو (خدای باستانی آسمانها)، انلیل (پسر آنو، خدای هوا و نیروهای طبیعت، و پروردگار خدایان) و ایا (Ea) (خدای بخشنده زمین و زندگی که در آبهای ژرف می‌زیست). بابلی‌ها آسمان را به سه بخش تقسیم کردند که به نام این سه خدا نامگذاری شده بودند: استوا و بیشترِ دایره البروج در «گذرگاه آنو» بودند، آسمان شمالی «گذرگاه انلیل» و آسمان جنوبی «گذرگاه ایا» بود. [۱۳] مرزهای هر راه در ۱۷ درجه شمالی و ۱۷ درجه جنوبی بود. [۱۳]

اگرچه آنو خدای برتر بود، [۷] [۱۴] اما به ندرت مورد پرستش قرار می‌گرفت، و تا زمانی که داستان‌ها و زندگی او نوشته نشده بودند، مهمترین دین میان‌رودان به پسرش انلیل اختصاص داشت. [۱۵] [۱۶] نقش اصلی آنو در پانتئون سومری نیای خدایان دیگر بود. باور بر این بود که نیرومندترین و مهم‌ترین خدایان در پانتئون سومری فرزندان آنو و همسرش کی هستند. [۱۴] [۱۷] [۱۸] این خدایان با نام آنوناکی، [۱۴] که به معنی «فرزندان آنو» است، خوانده می‌شدند. [۱۴] اگرچه گاهی روشن نیست که کدام خدایان از اعضای آنوناکی در نظر گرفته می‌شدند، [۱۶] اما این گروه احتمالاً شامل «هفت خدایی است که فرمان می‌دهند»: [۱۶]آنو، انلیل، انکی، نینهورساگ، نانا، اوتو و اینانا. [۱۶]

کانون دین اصلی آنو پرستشگاه ایانا در اوروک بود که نام آن به معنای "خانه بهشت" است (به سومری: e 2 -anna؛ به خط میخی: 𒂍𒀭 E 2. AN), [الف]. [ب] اگرچه پرستشگاه در آغاز به آنو اختصاص داده شده بود، [۲۰] بعدها به کانون دین اصلی اینانا تبدیل شد. [۲۰] پس از پیشکش کردن این پرستشگاه به اینانا به نظر می‌رسد که کاهنان و راهبه‌ها را در خود جای داده‌است. [۲۰]

باور بر این بود که آنو سرچشمه همه قدرت مشروع و راست است. او بود که حق فرمانروایی را به خدایان و پادشاهان به‌طور یکسان بخشید. [۱۴] [۲۱] [۷] به گفته استیون برتمن، پژوهشگر، آنو "... بزرگترین منبع اقتدار در میان خدایان و در میان مردم بود که پادشاهی را به آنها بخشید. او در جایگاه [۲۱] بزرگِ بهشت، دادگری را برقرار می‌کرد و قوانینی (دات‌هایی) را کنترل می‌کرد که به نام مه بر همه جهان حاکم بود. در نوشته‌هایی که در بزرگداشت پیروزی او بر سومر نوشته شده، سارگون اکدی، بنیانگذار امپراطوری اکدی از اینانا و انو به عنوان منبع قدرت خود یاد می‌کند. در سرودی از اوایل هزاره دوم پیش از میلاد آمده‌است که «گفتار او بر خدایان فرمانبردار برتری دارد». [۲۱]

نام اصلی آنو در سومری آن است و آنو شکل سامی نام او است. [۲۲] [۶] آنو همچنین از همان آغاز با خدای سامی ایلو یا ال در پیوند بود. [۲۲] نقش آنو و انلیل در بیشتر زمان‌ها، به ویژه در دوره‌های بعدی که دین آنو همچنان رو به پسرفت بود و دین انلیل رو به رشد، با هم همپوشانی داشتند. [۱۵] [۱۶] بعدها، آنو به‌طور کامل توسط انلیل جایگزین شد. [۷] سرانجام، انلیل به نوبه خود توسط مردوک، خدای میهنی بابل باستان جایگزین شد. [۷] با این وجود، اشاره‌ها به نیرو و قدرت آنو در عبارت‌ها و نوشته‌های باستانی که برای فرمانروایی خدایان استفاده می‌شد، پایدار ماند. [۷] همیشه گفته می‌شد که بالاترین خدا در پانتئون دارای آنوتو است که به معنای "نیروی آسمانی" است. [۷] در انوما الیش بابلی، خدایان، مردوک را ستایش می‌کنند و فریاد می‌زنند "سخن تو آنو است!" [۷]

اگرچه آنو خدای بسیار برجسته‌ای بود، اما سرشت او نامشخص و پوشیده بود. [۱۴] او تقریباً هرگز در آثار هنری میان‌رودان پدیدار نمی‌شود [۱۴] و شمایل‌نگاری انسانی شناخته‌شده‌ای ندارد. [۱۴] در دوره کاسیان (ح. 1600-1155 پیش از میلاد) و دوره نوآشوری (۹۱۱–۶۰۹ پیش از میلاد)، آنو با کلاهی شاخدار نشان داده می‌شد. [۱۴] [۲۱] خدای عموری‌ها با نام مارتو گاهی با آنو یکسان گرفته می‌شود. [۷] بعدها، در دوران امپراتوری سلوکی (۲۱۳–۶۳ پیش از میلاد)، آنو با انمسارا و دوموزوید شناخته می‌شد. [۷]

خانواده[ویرایش]

نخستین نوشته‌های سومری هیچ اشاره ای به اینکه آنو از کجا آمده و چگونه فرمانروای خدایان شده‌است، نشده‌است. [۷] در عوض، تنها برتری او به سادگی فرض شده‌است. [۷] در نخستین نوشته‌های سومری از هزاره سوم پیش از میلاد، همسر آنو اوراشِ ایزدبانو، است. [۱۴] [۷] سومری‌ها بعداً این نقش را به کی، نماد و مظهر زمین نسبت دادند. [۱۴] [۷] سومری‌ها بر این باور بودند که باران گشناب آنو است [۲۳] و هنگامی که باران می‌بارید، کی به آن آغشته می‌شود و مایه زایش همه گیاهان زمین می‌شود. [۲۳] در دوره اکدی ، آنتو، ایزدبانویی که نامش احتمالاً شکل زنانه آنو است، جایگزین کی شد. [۱۴] [۷] اکدی‌ها باور داشتند که باران «شیر» ابرها است، [۲۳] که از سینه‌های آنتو می‌آید. [۲۳]

آنو معمولاً به عنوان «پدر خدایان» توصیف می‌شود، [۷] و گمان می‌رفت که گروه بزرگی از خدایان، فرزندان او در طول تاریخ و هنگامه میان‌رودان بوده‌اند. [۷] کتیبه‌های لاگاش مربوط به اواخر هزاره سوم پیش از میلاد، آنو را به عنوان پدر گاتومدوگ، بابا و نینورتا معرفی می‌کنند. [۷] نوشته‌های ادبی بعدی، آداد، انکی، انلیل، گیرا، نانا-سوئن، نرگال و شارا را پسران او و اینانا-ایشتر، نانایا، نیدابا، نینیسینا، نینکاراک، نینموگ، نین‌نیبرو، نینسومون، نینسون و نوس را دختران او معرفی می‌کند. [۷] باور بر این بود که اهریمنان لاماشتو، آساگ و سبتو آفریده‌های آنو بوده‌اند. [۷]

اسطوره‌شناسی[ویرایش]

سومری[ویرایش]

افسانه آفرینش سومری[ویرایش]

منبع اصلی اطلاعات دربارهٔ افسانه آفرینش سومری، پیش‌درآمد شعر حماسی گیلگمش، انکیدو و جهان مردگان است، [۲۴] که به اختصار روند آفرینش را شرح می‌دهد: در آغاز، تنها نامو، دریای نخستین، وجود داشت. [۲۴] سپس، نامو، «آن» (نام سومری برای آنو)، آسمان و کی (زمین) را زایید. [۲۴] «آن» و «کی» با یکدیگر همبستر می‌شوند و «کی»، انلیل (خدای باد) را به دنیا آورد. [۲۴] انلیل «آن» را از «کی» جدا می‌کند و زمین را به عنوان قلمرو خود می‌برد، و آن آسمان را با خود می‌برد. [۲۴]

در سومری، نام «آن» به جای «آسمان» به کار می‌رفت، به طوری که در برخی موارد تردید وجود داشت که آیا منظور از «آن»، خدای آن یا «آسمان» است. [۲۵] [۲۶] در کیهان‌شناسی سومری، بهشت به‌عنوان مجموعه‌ای از سه گنبد انگاشته می‌شد که زمینِ هموار را می‌پوشاند. [۲۳] [۷] باور بر این بود که هر یک از این گنبدهای بهشت از یک سنگ قیمتی متفاوت ساخته شده‌است. [۲۳] باور بر این بود که «آن» بلندترین و بیرونی‌ترین این گنبدها است که از سنگ مایل به قرمز ساخته شده‌است. [۷] بیرون این گنبد، نخستین تنهٔ آبی که نامو خوانده می‌شد، قرار داشت. [۲۴] سوکال (وزیر)، یا پیشکار «آن»، خدای ایلابرات بود.

اساطیر اینانا[ویرایش]

لوح گِلی اصلی سومری اینانا و ابیه، که اکنون در مؤسسه خاورشناسی در دانشگاه شیکاگو واقع است.

اینانا و ابیه،[۲۷] که به عنوان الهه قدرت‌های ترسناک الهی نیز شناخته می‌شود، شعری در ۱۸۴ سطر است که توسط شاعره اکدی انهدوآنا به سومری سروده شده است.[۲۸] رویارویی نوه آن، اینانا را با کوه ابیه، کوهی در سلسله جبال زاگرس توصیف می‌کند.[۲۸] آن به شکلی کوتاه در صحنه‌ای از شعر ظاهر می‌شود که در آن اینانا از او درخواست می‌کند که به او اجازه دهد کوه ابیه را ویران کند.[۲۸] آن به اینانا هشدار می‌دهد به کوه حمله نکند[۲۸] اما اینانا به هشدارش توجه نمی‌کند و به هر روی به کوه ابیه حمله و نابودش می‌کند.[۲۸]

شعر اینانا فرمانروایی آسمان را به دست می‌آورد، روایتی بسیار تکه‌تکه شده ولی مهم از تسخیر معبد ایانا در اوروک توسط اینانا است.[۲۹] با مکالمه‌ای بین اینانا و برادرش اوتو آغاز می‌شود که در آن اینانا از این که معبد ایانا در قلمرو آنها نیست، تاسف می‌خورد و تصمیم می‌گیرد آن را متعلق به خودش اعلام کند.[۲۹] متن در این بخش از روایت به شکل ای تکه‌تکه می‌شود[۲۹] اما به نظر می‌رسد که عبور دشوار او را از یک مرداب برای رسیدن به معبد توصیف می‌کند در حالی که یک ماهیگیر به او راهنمایی می‌کند تا بهترین مسیر را طی کند.[۲۹] در پایان، اینانا به آن می‌رسد که از غرور وی شوکه شده اما با این وجود تصدیق می‌کند که موفق شده و اکنون معبد در قلمرو وی است.[۲۹] متن با سرودی که عظمت اینانا را بیان می‌کند.[۲۹] این اسطوره ممکن است نشانگر یک گرفت در اقتدار کاهنان آن در اوروک و انتقال قدرت به کاهنان اینانا باشد.[۲۹]

اکدی[ویرایش]

تراکوتای بین‌النهرین باستان که گیلگمش را در حال کشتن نرگاو آسمان نشان می‌دهد، آنو آن را پس از آن که گیلگمش پیشروی‌های عاشقانه ایشتار را در لوح IV حماسه گیلگمش رد می‌کند، به وی می‌دهد.[۳۰]

حماسه گیلگمش[ویرایش]

در صحنه‌ای از حماسه گیلگمش اکدی، مکتوب شده در اواخر هزاره دوم پیشا دوران مشترک، دختر آنو، ایشتار (همتای سامی شرقی اینانا)، تلاش می‌کند تا گیلگمش را اغوا کند.[۳۱] زمانی که گیلگمش پیشروی‌های او را رد می‌کند،[۳۱] ایشتار با خشم به آسمان می‌رود و به آنو می‌گوید گیلگمش به او توهین کرده است.[۳۱] آنو از وی می‌پرسد چرا به جای روبه‌رو شدن با گیلگمش به او شکایت می‌کند.[۳۱] ایشتار از آنو می‌خواهد که نرگاو آسمان را به او دهد[۳۱] و سوگند می‌خورد اگر چنین نکند، دروازه‌های جهان زیرین را خواهد شکست و مردگان را برخواهد انگیخت تا زندگان را بخورند.[۳۱] آنو نرگاو آسمان را به ایشتار می‌دهد و ایشتار آن را برای حمله به گیلگمش و دوستش انکیدو می‌فرستد.[۳۲]

اسطوره آداپا[ویرایش]

در اسطوره آداپا که نخستین بار در دوره کاسی‌ها مکتوب شد، آنو متوجه می‌شود که باد جنوبی به مدت هفت روز به سمت زمین نمی‌وزد.[۳۳] از سوکال (وزیر) خود،ایلابرات ، دلیل را می‌پرسد.[۳۳] ایلابرات پاسخ می‌دهد علتش آن است که آداپا، کاهن ائا (همتای سامی شرقی انکی) در اریدو، بال باد جنوبی را شکسته است.[۳۳] آنو می‌خواهد آداپا را به نزد او احضار کنند[۳۳] اما پیش از حرکت عزیمت آداپا، ائا به او هشدار می‌دهد خوراکی که خدایان به او می‌دهند را نخورد و آب آنان را نیز ننوشد زیرا خوراک و آب مسموم است.[۳۴] آداپا به محضر آنو می‌رسد و به او می‌گوید دلیل شکستن بال باد جنوبی این است که او برای ائا ماهیگیری کرده و باد جنوبی با ایجاد طوفان، قایق او را غرق می‌کند.[۳۵] نگاهبانان دروازه آنو، دموزی و نینگیشزیدا در حمایت از آداپا سخن می‌گویند.[۳۵] این امر خشم آنو را فرو می‌نشاند و دستور می‌دهد به جای خوراک و آب مرگ، به آداپا خوراک و آب جاودانگی پاداش داده شود.[۳۵] اما آداپا به توصیه ائا عمل می‌کند و از خوردن غذا امتناع می‌ورزد.[۳۵]

هیتی[ویرایش]

در اساطیر هیتی، آنو پدرش آلالو را سرنگون[۳۶][۳۷] و خود را حاکم کائنات اعلام می‌کند.[۳۶][۳۷] سپس، خود وی توسط پسرش کوماربی سرنگون می‌شود؛[۳۶][۳۷] آنو تلاش می‌کند تا فرار کند اما کوماربی اندام جنسی او را گاز می‌گیرد و آنان را می‌بلعد.[۳۶][۲] آنگاه کوماربی آنو را به جهان زیرین تبعید می‌کند،[۳۶] همراه با متحدانش، خدایان قدیمی[۳۸][۳۹] که هیتی‌ها با آنوناکی تلفیق کرده‌اند.[۳۸] در نتیجه بلعیدن اندام جنسی آنو، کوماربی به پسر آنو، تشوب و چهار فرزند دیگر آبستن می‌شود.[۳۶][۲] پس از آنکه تشوب به بلوغ می‌رسد، پدرش کوماربی را سرنگون می‌کند و بدین سان انتقام سرنگونی و مثله شدن پدر دیگرش آنو را می‌گیرد.[۳۶]

تاثیر پسین[ویرایش]

مثله کردن اورانوس توسط ساترن (ح. ۱۵۶۰) اثر جورجو وازاری و کریستوفانو جراردی. در عنوان به ترتیب نام‌های لاتین اورانوس و کرونوس استفاده شده است.

مجموعه‌ای از کودتاهای الهی که در اسطوره آفرینش هیتی توصیف شده بعدا مبنایی برای داستان آفرینش یونانی می‌شود که در شعر بلند تئوگونیا (سروده شده توسط شاعر بویوتیایی، هزیود در قرن هفتم پیشا دوران مشترک) آمده است.[۴۰][۲]

جستارهای وابسته[ویرایش]

یادداشت[ویرایش]

  1. é-an-na means "sanctuary" ("house" + "Heaven" ["An"] + genitive)[۱۹]
  2. Modern-day Warka, Biblical Erech

منابع[ویرایش]

  1. Rogers 1998, p. 12.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ Burkert 2005, p. 295.
  3. Talbott 1980, p. [کدام صفحه؟].
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Jordan 1993, p. 22.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Burkert 2005, pp. 295, 299–300.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ Clay 2006.
  7. ۷٫۰۰ ۷٫۰۱ ۷٫۰۲ ۷٫۰۳ ۷٫۰۴ ۷٫۰۵ ۷٫۰۶ ۷٫۰۷ ۷٫۰۸ ۷٫۰۹ ۷٫۱۰ ۷٫۱۱ ۷٫۱۲ ۷٫۱۳ ۷٫۱۴ ۷٫۱۵ ۷٫۱۶ ۷٫۱۷ ۷٫۱۸ ۷٫۱۹ ۷٫۲۰ ۷٫۲۱ Stephens 2013.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ James 1963.
  9. Parpola 1993.
  10. Vv.Aa. 1951.
  11. Horry 2016.
  12. Saggs 1987.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Rogers 1998.
  14. ۱۴٫۰۰ ۱۴٫۰۱ ۱۴٫۰۲ ۱۴٫۰۳ ۱۴٫۰۴ ۱۴٫۰۵ ۱۴٫۰۶ ۱۴٫۰۷ ۱۴٫۰۸ ۱۴٫۰۹ ۱۴٫۱۰ ۱۴٫۱۱ Black & Green 1992.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ Schneider 2011.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ ۱۶٫۳ ۱۶٫۴ Kramer 1963.
  17. Katz 2003.
  18. Leick 1998.
  19. Halloran 2006.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ Harris 1991.
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ ۲۱٫۲ ۲۱٫۳ Mark 2017.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Pope 1955.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ ۲۳٫۳ ۲۳٫۴ ۲۳٫۵ Nemet-Nejat 1998.
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ ۲۴٫۲ ۲۴٫۳ ۲۴٫۴ ۲۴٫۵ Kramer 1961.
  25. Levine 2000.
  26. Leeming & Page 1996.
  27. Enheduanna. Inanna and Ebih (alt: Goddess of the Fearsome Divine Powers). ETCSL. Oxford, UK: Oriental Institute, Oxford University. 1.3.2.
  28. ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ ۲۸٫۲ ۲۸٫۳ ۲۸٫۴ Karahashi 2004, p. 111.
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ ۲۹٫۳ ۲۹٫۴ ۲۹٫۵ ۲۹٫۶ Harris 1991, pp. 261–278.
  30. Dalley 1989, pp. 80–82.
  31. ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ ۳۱٫۳ ۳۱٫۴ ۳۱٫۵ Dalley 1989, p. 80.
  32. Dalley 1989, pp. 81–82.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ ۳۳٫۲ ۳۳٫۳ McCall 1990, p. 65.
  34. McCall 1990, pp. 65–66.
  35. ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ ۳۵٫۲ ۳۵٫۳ McCall 1990, p. 66.
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ ۳۶٫۲ ۳۶٫۳ ۳۶٫۴ ۳۶٫۵ ۳۶٫۶ Puhvel 1987, p. 25.
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ ۳۷٫۲ Coleman & Davidson 2015, p. 19.
  38. ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ Leick 1998, p. 141.
  39. Van Scott 1998, p. 187.
  40. Puhvel 1987, pp. 25–27.

کتاب‌شناسی[ویرایش]